
شاه سلطان حسین زمان و پیام حمله به ایران/ آقای ظریف بروید به جهنم تا نلرزید!
گروه سیاست-رجانیوز: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی، اخیراً در نشست «بررسی مسئله فلسطین از دیدگاه حقوق بینالملل»، به سخنرانی پرداخته است؛ اظهارات ظریف همچون همیشه حواشی بسیاری به همراه داشت. اما بعضی از سخنان او بهگونهای بود که انگار یک مقام آمریکایی در حال صحبت است!
به گزارش رجانیوز؛ ظریف در نشست «بررسی مسئله فلسطین از دیدگاه حقوق بینالملل» با ایجاد یک دوقطبی مشکوک و خطرناک، حاکمیت و مردم را از هم تفکیک کرده و گفته: «اگر آمریکا پای ایران را وسط بکشد، برای یکی از مقامهای حاکمیتی اتفاقی نمیافتد، اونی که بمب میخوره مردم ایراناند، اونی که تحریم میشه مردم ایراناند».
این سخنان در حالی مطرح میشود که سیاست جمهوری اسلامی از روز نخست تا به امروز عدم دخالت مستقیم در جنگ غزه بوده است؛ اما هیچگاه احتمال ورود به این عرصه را رد نکرده است.
محمدجواد ظریف اما پیش از وقوع هر احتمالی بهعنوان پیادهنظام آمریکاییها سعی دارد با ترساندن مردم راه را برای ورود آمریکاییها باز کند؛ چراکه موازنه وحشت به عنوان یکی راهبردهای پیشگیری از حمله به ایران با بازتاب جهانی سخنان ظریف کاهش پیدا میکند و اگر ترس به سطوح مختلف جامعه تسری داده شود؛ قدرت بازدارنده کشور از میان رفته و راه برای ورود آمریکاییها به جنگ و حمله به ایران بسیار آسانتر میشود. عجیبتر آنکه او شروع جنگ را مساوی با نابودی و تجزیه ایران تحلیل میکند درحالی که با توجه به شرایط میدان منطقه در آستانه یک جنگ گسترده نیست اما سوال اینجاست که آیا اگر ایران ناچار به جنگیدن با دشمن شود، موضع وزیر سابق امورخارجه ایران باید ترساندن مردم و کددادن برای حمله پیشدستانه آمریکاییها باشد؟
درحالیکه از سیاستمداری همچون ظریف انتظار میرفت در چنین موقعیتی از بازیهای سیاسی و جناحی فاصله گرفته و موضعی بینالمللی و همدلانه بگیرد، او ترجیح داد همان منطق همیشگیاش را دنبال کند.
ظریف در تمام دوران فعالیتها و سخنرانیهای دیپلماتیک خود یک منطق و رویکرد داشته و آن هم مرعوب شدن در برابر تصویر ساختگی از آمریکاست. ظریف در ذهن خود یک ابرقدرت شکستناپذیر از آمریکا ترسیم کرده است که هیچ نیرویی، توان مقابله با او را ندارد و جنگیدن با این نیرو مساوی است با نابودی و تجزیه!
با همین منطق است که گفتمان مذاکره مستقیم با کدخدا، تبدیل به استراتژی نخست دولت حسن روحانی با وزارت ظریف شد و در چنین پارادایم ذهنی است که جمله «امریکا میتواند با یک بمبش تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد» بر زبان او بهعنوان وزیر امور خارجه در دیدار با دانشجویان جاری شد. جملهای که با واکنش شدید رهبر انقلاب روبهرو شد و ایشان در ۱۳ تیر ۹۳ فرمودند: «یک وقتی یکی از مسئولین کشور درباره مسائل نظامی یک نظری داده بود که خب مطابق واقع نبود؛ بنده گفتم یک «تور نظامی» برای مسئولین کشور قرار بدهید؛ بیایند یک خردهای در محیطهای نظامی گردش کنند، حقایقی را، واقعیاتی را ببینند، معلوماتشان نسبت به موجودیِ نظامی کشور بالا برود. حالا در مورد مسائل علمی هم متأسفانه گویا همینجور است؛ باید یک «تور علمی» بگذاریم برای مسئولین در بخشهای مختلف».
نکته جالب آنجاست که ظریف ابتدای ماه جاری در کنگره حزب کارگزاران مدعی شده بود که دوران قَدَر قدرتی به پایان رسیده و کسی نباید مرعوب ایالات متحده شود؛ اما او حالا که به میدان عمل رسیده پیشاپیش پرچم سفید تسلیم را در برابر آمریکا برافراشته است.
اکنون که ژنرال دیپلماسی اصلاحطلبان مانند «شاه سلطان حسین صفوی» مقابل دشمن دچار رعب و خوف است باید خرسند بود که او دیگر در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی نقشی ندارد؛ چراکه رهبر معظم انقلاب تنها خطر برای جمهوری اسلامی را در سال ۸۷ اینگونه پیشبینی میکنند: «حوادث گوناگون عالم نخواهد توانست این درخت تناور را تکان بدهد که آن روزی که یک نهال بود، نتوانستند از جا درش بیاورند، امروز تبدیل شده به یک درخت تناور و ریشهدار. جمهوری اسلامی را نمیتوانند تکان بدهند. ما باید خودمان مراقب باشیم که از درون پوک نشویم؛ از درون پوسیده نشویم. اگر جمهوری اسلامی دچار شاه سلطان حسینها بشود، دچار مدیران و مسئولانی بشود که جرئت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نمیکنند، در مردم خودشان احساس توانائی و قدرت نمیکنند، کار جمهوری اسلامی تمام خواهد بود.»
بنظر میرسد امروز که بزدلهای سیاسی به تشویش اذهان جامعه روی آوردهاند و از ترس جنگیدن با اسطوره خیالیشان به لرزه افتادهاند، بهترین پاسخ به آنها سخنان حسن روحانی باشد که گفته بود: «بروید به جهنم، بروید جای گرم که نلرزید».
انتهای پیام/
