آخرین «حکومت در ایران» و رابطه آن با «بنیعباس قبل ظهور» / حفظ نظام یا حفظ جان امام زمان؟ / انقلاب زمینهساز، نشانه «حتمی» ظهور / اعلام 80سالگی برای پایان عمر اسرائیل
گروه معارف رجانیوز* : سالها شایع شده است «آخرین حکومت» در ایران قبل ظهور، متعلق به «بنیعباس» است که سرانجام با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند و حکومت ایران، فرو میپاشد. شایسته است به جای نزاع سیاسی، به تراث مهدوی -که به صورت مستند، علمی و اجتهادی- «آغاز و پایان» آخرین حکومت در ایران قبل ظهور را ترسیم کرده است، مراجعه نماییم:
آیا «آخرین حکومت» در ایران متعلق به «بنیعباس قبل ظهور» است؟
در باورداشت مهدویت، ظهور امری دفعی و تصادفی تلقی نمیشود بلکه واقعهای است که با زمینهسازی و تمهیدات ممهدون شکل میگیرد[1] از اینرو در منابع فریقین، قیامهای حق قبل از ظهور (رجل من اهل قم، خراسانی و یمانی) معرفی شده و اوصاف "ممهدون و زمینهسازان" ظهور در احادیث فریقین شیعه و اهل سنت نیز ذکر شده است.[2]
از جمله: انقلاب ایران به رهبری مردی از قم (رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ)، پرچم هدایت وی و مشروعیت قیام (يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ)، خصوصیات یاران وی و صلابت و استواری آنان در پیشبرد اهداف انقلاب (يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ)، ایستادگی در برابر فتنهها و طوفانهای سخت (لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ) تحمیل جنگ بر آنان (وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ) و سرنوشت انقلاب ایران (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ) به روشنی سخن به میان آمده است.[3]
انقلاب ایران قبل از ظهور
بنابراین قبل از ظهور، انقلاب و حکومت در ایران تشکیل خواهد شد که هدف اصلی خویش را زمینه سازی برای حکومت جهانی امام عصر میداند و در مواجهه با دشمن، دو مرحله حق خویش را از دشمنان طلب میکنند (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَايُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَايُعْطَوْنَهُ) اما وقتی خواسته آنان برآورده نمیشود (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ) اینبار از راه قدرت نظامی، حق خویش را از دشمن طلب میکنند (وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ) آنگاه دشمن مجبور به پذیرش مطالبات حق ایرانیان خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَاسَأَلُوهُ) لکن ایرانیان به دلیل تغییر معادلات جهانی ازجمله وقوع واقعه هرج الروم از پذیرش حق خویش -علیرغم اصرار بر اخذ حق در دو مرحله قبلی- سرباز خواهند زد (فَلَايَقْبَلُونَه) و در مقابل آماده جنگ نهایی و سرنوشت ساز با دشمن در فلسطین در آستانه ظهور خواهند شد. (يَقُومُوا ... قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء) و سرانجام انقلاب ایران به طلوع فجر حکومت جهانی مهدوی متصل خواهد شد (وَلا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ)[4] که عبارۀ اخری تعبیر قرآنی "وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين" در سرنوشت انقلاب "قیام مردی از قم" است که ذکر گردید. بنابراین آخرین حکومت در ایران، نه تنها متعلق به بنیعباس نیست بلکه زمینهساز ظهور است.[5]
حجۀالاسلام عالی در حضور امام خامنهای و بیان اتصال انقلاب ایران به ظهور - لینک دانلود
حفظ نظام یا حفظ جان امام زمان؟
ولیکن آنچه سالیان طولانی بهعنوان «شبهه» مطرح است که امام خمینی گفتند: «نظام را حفظ کنیم ولو به قیمت کشته شدن امام زمان». در حالیکه در اندیشه فکری «امامین انقلاب»، حفظ اسلام بر حفظ نظام مقدم است و «نظام» بدون مبانی «انقلاب» یک چیز سطحی و صوری است. و نباید به هر قیمتی نظام را حفظ کنیم. ملاک حفظ اسلام است و نه حفظ نظام. و اما شبهه و پاسخ به آن:
امام خمینی: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ـ ولو امام عصر(عج) باشد ـ اهمیتش بیشتر است».[6]
صرفنظر از اینکه برخی عنوان میکنند امام خمینی میتوانستند مقصود خویش را بهتر بیان کنند اما شهید سلیمانی که نمونه برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، آنچه که از رهبر خویش آموخته بود و به آن ایمان داشت را اینگونه بیان میکند: «امام خمینی فرمود حفظ این نظام، از حفظ جان مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف واجبتر است. بعد استدلال میکند. میفرماید امام زمان هم که ظهور میفرمایند، این ظهور هدفش برای چیست؟ [برای] اسلام است. خب امام خمینی پیش از ظهور، برای زمینه آن ظهور، برای مقدمه آن ظهور این حکومت را بوجود آورد و من و شما را سفارش کرد به[حفاظت از] این نظام».[7]
البته مقصود شهید سلیمانی از حفظ نظام، حفظ مبانی انقلاب بوده است و نه حفظ ساختار سیاسی. و مقصود امام خمینی، حفظ انقلاب بوده است و نه حفظ نظام به هر قیمتی؛ کما اینکه رهبری امام خامنهای نیز به صراحت فرمودند:«بعضی تصوّر میکنند که منظور از نظام که در اینجا گفته میشود صرفاً همین ساختار سیاسیِ موجود است که این را ما باید به هر قیمتی حفظ کنیم؛ [نه]، تنها این نیست».[8]
حال در هنگام تزاحم بین حفظ نظام یا حفظ اسلام کدام مقدم است؟
امام خمینی میفرمایند حفظ اسلام، مقدمتر است:
«ما و شما دو مسئولیت داریم؛ یک مسئولیت کوچک و یک مسئولیت بزرگ. مسئولیت کوچک حفظ کشور، حفظ نظام و پیشبرد و رعایت جهات نظمی و تربیتی افراد [است] که این مهم است، لکن کوچکتر از آن دومی است. دوم، حفظ مکتب و چهرۀ اسلام».[9]
بنابراین سخن اول امام خمینی را در کنار این سخن دوم، باید نگریست و در واقع مکمل یکدیگر هستند.
حمایت از انقلاب در راستای زمینه سازی ظهور، واجب است و نه هر رطب و یابسی از سوی برخی مسئولین نظام به نام اسلام. کما اینکه خود اینجا شعار بدهند و فرزندانشان در آمریکا و انگلیس خوشگذاری میکنند و یا برخی با مسائل نجومی، شعارهای انقلاب را وارونه جلوه دهند.
بنابراین، راز فهم این سخن امام خمینی در این نکته نهفته است که توجه داشته باشیم تمامی اولیای الهی وجود خود را در راه دین خدا و اجرای فرامین الهی وقف کردند و همه هستی خود از جمله مال، جان، آبرو و خویشان خود را فدای اوامر خداوند متعال نمودهاند که واضحترین آنها در ماجراهای زندگی امیرالمومنین و امام حسین در واقعه کربلا جلوهگر شده است.
منظور امام خمینی از حفظ جمهوری اسلامی، حفظ انقلابی است که اگر از بین برود اصل اسلام مورد تهدید جدی قرار خواهد گرفت و مفروض این است که حضرت ولی عصر(عج) طبعا با چنین مقولهای همچون جد شهیدش حضرت اباعبدالله الحسین(ع) رفتار خواهد کرد و به بهانه حفظ جان خود از حراست اسلام کوتاهی نخواهد کرد. کما اینکه امام خمینی فرمودند: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ـ ولو امام عصر(عج) باشد ـ اهمیتش بیشتر است؛ براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مىكند براى اسلام».[10]
تفاوت «نظام» با «انقلاب» در بیان امام خامنهای
مقام معظم رهبری امام خامنهای نیز در تفسیر سخن امام، میفرمایند: «اینکه امام فرمودند [حفظ نظام] از اوجب واجبات است یا اوجب واجبات است، بعضی تصوّر میکنند که منظور از نظام که در اینجا گفته میشود صرفاً همین ساختار سیاسیِ موجود است که این را ما باید به هر قیمتی حفظ کنیم؛ [نه]، تنها این نیست، نظام فقط ساختار سیاسی نیست؛ نظام یعنی ساختار سیاسی با مجموعهی اهداف و آرمانهایی که در آن است. حفظ نظام، یعنی حفظ همهی ارزشهایی که نظام اسلامی خودش را متعهّد به آنها میداند؛ مثل عدالت، مثل پیشرفت، مثل معنویّت، مثل علم، مثل اخلاق، مثل مردمسالاری، مثل قانونگرایی، مثل آرمانگرایی؛ آرمانگرایی جزو مؤلّفههای اصلی نظام اسلامی است و نظام اسلامی بدون آرمانگرایی یک چیز سطحی و صوری است».[11]
اما سوگمندانه مشاهده میکنیم، سالها است برخی "جریانهای داخل نظام" با ارائۀ عامدانۀ تفسیری غلط از عبارت صحیح و پر معنای "حفظ نظام از اوجب واجبات است"، حاشیۀ امنی برای سیاسیبازی، زراندوزی برای خود ایجاد کرده دایرۀ وسیع و عمیق مفهموم "انقلاب" را به دایرۀ بستۀ "نظام سیاسی"، محدود نموده تا بتواند با خیال راحت منافع نامشروع خود را پیگیری نمایند.
و صدالبته بین انقلاب (مبانی، اهداف، آرمانها) با نظام و برخی مسئولین فاسد نفوذی، به تصریح رهبری، فرسنگها فاصله است؛ همانطور که بین انقلاب پیامبر با نظام پیامبر که توسط بنیامیه (جریان نفوذی متمایل به رومیها) و بنیعباس (جریان مدعی حمایت از حقوق اهلبیت) مصادره شد، فرق است.
نگاه «حداقلی» به فرایند ظهور
برخی از «مدعیان» روشنفکری دینی (کاش واقعا روشنفکر بودند)، معتقد هستند «فرایند ظهور» نیاز به زمینهسازی ندارد بلکه احتمال دارد در بستر «اعجاز و معجزه» شکل بگیرد[12] و در واقع پرسشهایی را مطرح میکنند:
آیا با زمینهسازی، ظهور حضرت به تاخیر میافتد؟
آیا قیام و انقلاب در عصر غیبت به «نیت زمینهسازی»، مشروعیت دارد؟
البته انقلاب امام خمینی در برابر خورشید امام عصر، همچون نور شمع است[13]. اما آیا روا است در تاریکی شب عصر غیبت، همین شمع را هم خاموش کنیم با این استدلال چون قرار است فردا خورشید طلوع کند؟
این توهم اشتباه در میان برخی «شریعتگرایهای سنتی» با نگاه «حداقلی» به فرایند ظهور، نضج و شکل گرفته است که امام عصر(عج) نیازی به زمینهسازی و حمایت نظامی ندارد؛ در حالی که با اندکی تدبّر در تراث مهدوی، متوجه میشویم: غلبه نرمافزاری و سختافزاری بر «هیمنۀ پوچ استکبار» حتی بعد از ظهور که خود امام عصر(ع) نیز حضور دارند، با کمک و نصرت زمینهسازان اتفاق خواهد افتاد؛ و حضرت مهدی(عج) از نسل امام حسین(ع) با کمک سلاح یارانش و یاری زمینهسازان، دشمنان را شکست خواهند داد:
مَهْدِیاً مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ یحَرِّفُهُمْ بِسُیوفِ أَوْلِیائِهِ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ.[14]
قوم زمینهساز، که شعارشان «یا لثارات الحسین» است و آرزوی شهادت دارند و به وسیله آنان، امام مهدی(عج) یاری و نصرت خواهد شد:
یتَمَنَّونَ اَنْ یقتَلُوا فِی سَبیلِ اللّه شِعارُهم یا لَثاراتِ الحُسَینِ... بِهِم يَنصُرُ اللَّهُ إمامَ الحَقِّ.[15]
و همگان میدانند این مهم، یکشبه حاصل نخواهد شد، بلکه شیعه باید «اوج آمادگی و اقتدار نظامی» قبل ظهور را حفظ کند، زیرا مخاطرات فراوانی شیعه را تهدید میکند و از این رهگذر میتوان برداشت غلط و اشتباه مخالفین «تشکیل قدرت منجسم شیعی» ـ تحت شعار واحد «زمینهسازی» در «جغرافیای ظهور» ـ را بیش از بیش احساس کرد؛ زیرا چگونه ممکن است نقشههای پیچیدۀ جبهۀ باطل را خنثی نمود، در حالی که شیعۀ قبل ظهور از قدرت نظامی سختافزاری و نرمافزاری به هدف یاری امام عصر(عج) برخوردار نباشد؟
درحالیکه جبهه باطل و در رأس آن دشمن اصلی امام عصر[16] (سفیانی)[17] -که حمایت مثلث «غربی[18] ـ عبری[19] ـ عربی[20]» را به همراه خود دارد- تمام تلاش خویش را برای جلوگیری از ظهور امام عصر به کار خواهد بست، در مقابل باید جبهه حق و محور مقاومت شیعی نیز تحت پرچم واحد و شعار واحد «زمینهسازی ظهور»، قدرت نظامی خویش در «جغرافیای ظهور» و محیط پیرامونی را تحکیم بخشد.
البته این مهم برعهده ایرانیان نهاده شده[21] که نقش مدیریت و سرپرستی جهان تشیع و رهبری امت در مواجهه با دشمن و جبهه استکبار (مثلث شوم غربی ـ عبری ـ عربی)[22] برعهده آنان نهاده شده که توانسته است تحت پرچم «جبهه حق» و شعار واحد «زمینهسازی» با گردهم آوردن شیعیان از مناطق مختلف جغرافیای ظهور ـ عراق (عصائب العراق)[23]، یمن (اهل الیمن)[24]، لبنان و فلسطین (ابدال الشام)[25] ـ در مثلث «کوفه، مکه و قدس»، فرایند امر ظهور را برای تشکیل حکومت حقه جهانی حضرت ولیعصر(عج) مهیا و فراهم سازند.
سخنی منصفانه با مخالفین انقلاب امام خمینی
در باب مشروعیت انقلاب و قیام در عصر غیبت، تاکنون دو دیدگاه وجود داشته است:
الف. مشروعیت قیام در عصر غیبت
ب. عدم مشروعیت قیام در عصر غیبت
اما دیدگاه سوم، دیدگاه برگزیده است و قائلین دو دیدگاه فوق ناگزیر به قبول آن هستند:
ج. مشروعیت قیام و انقلاب زمینهساز ظهور
به عبارت دیگر: مخالفین انقلاب امام خمینی حتی اگر قائل به دیدگاه دوم باشند، بالاخره طبق احادیث معتبر از جمله در کتاب الغیبة نعمانی، قیامی توسط ایرانیان شیعی قبل ظهور قطعا و حتما شکل خواهد گرفت که آرمان این انقلاب، تقدیم پرچم به امام عصر است:
كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ ... وَ لَايَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ.[26]
قومی در مشرق قیام و انقلاب میکنند ... و پرچم حکومت خویش را به امام عصر(عج) تحویل میدهند و کشتههای این انقلاب و قیام، شهید محسوب میشوند.
انقلاب ایران، نشانه «حتمی» ظهور
تعبیر «كَأَنِّی، رؤیت امام معصوم»، مشعر به «حتمیت» وقوع رخداد «انقلاب ایرانیان قبل ظهور» دارد. شایان ذکر است، هر جا تعابیر دیگری نیز افادۀ قطعیالوقوع نماید، جزو «نشانههای حتمی» ظهور است، هرچند لفظ «حتم» به کار نرفته باشد. برای مثال، از غیبت امام عصر(عج) که همگان میدانند جزو رخدادهای حتمی است، تعبیر «لابدّ» شده است:
لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَيْبَة... وَ هُوَ الَّذِي يَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ.[27]
و نیز از اولین نشانۀ حتمی ظهور (سفیانی) و ظهور امام عصر(عج)، تعبیر به «لابدّ» شده است:
لَا بُدَّ... السُّفْيَانِيُّ... وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ.[28]
شاهد قویتر اینکه، در احادیث از «حتمیت» صراحتاً به «لابدّ» تعبیر شده است و در واقع این دو واژه، فرقی با هم ندارند:
حَتَمَ بِأَنَّهُ كَائِنٌ لَا بُدَّ مِنْه.[29]
همچنین است تعبیر «لا یکون هذا الأمر»، که به حتمی بودن آن رویداد اشاره دارد:
لَا يَكُونُ هَذَا الْأَمْرُ... حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَلَا إِنَّ فُلَاناً صَاحِبُ الْأَمْر.[30]
زیرا ثابت و یقینی است، ندای آسمانی ـ که به معرفی امام عصر(عج) میپردازد، جزو حتمیات است و از طرفی، در حدیث فوق به جای تعبیر «محتوم» از تعبیر «لا یکون هذا الأمر» برای ندای آسمانی استفاده شده است.
و اگر اشکال شود:حتمیات فقط به «پنج نشانه در سال ظهور» منحصر میشود، پاسخ این است در احادیث معتبر از برخی نشانههای ظهور همچون: اختلاف بنیفلان و طلوع خورشید از مغرب نیز به «نشانۀ حتمی» یاد شده است:
خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنَ الْمَغْرِبِ مِنَ الْمَحْتُومِ... وَ اخْتِلَافُ بَنِي فُلَانٍ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ مِنَ الْمَحْتُوم.[31]
از اینرو، نشانههای حتمی منحصر در نشانههای پنجگانۀ سال ظهور نیست که با واژه «حتم» ذکر شده است (خَمسُ عَلاماتٍ مَحتُومات)، بلکه حوادثی که عبارت «لابدّ»، «كَأَنِّی» و تعابیر مشابه آن استعمال شده است، نیز جزو نشانههای حتمی است، و ذکر پنج نشانۀ حتمی در «سال ظهور» به معنای نفی نشانههای حتمیِ «پیش از سال ظهور» نیست.
بنابراین، تعبیر «كَأَنِّی» مبنی بر رؤیت امام معصوم و خبر دادن امام معصوم از واقعهای، بر حتمیت آن رخداد دلالت دارد:
لَكَأَنِّي... قَائِماً بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَام[32]؛ كَأَنِّي بِالْقَائِمِ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَة.[33]
زیرا مشاهده و رؤیت امام معصوم، خطاناپذیر است و از وقوع حتمی آن رویداد خبر میدهد؛ همچون پیشگویی پیامبر(ص) از شهادت امام حسین(ع)، پیشگویی امام علی(ع) از نحوۀ شهادت میثم تمار[34] و یا پیشگویی امام باقر(ع) از نحوۀ شهادت زید بن علی بر بالای چوبهدار:
دَخَلتُ عَلَى النَّبِيِّ... وَ الحُسَينُ(ع) عَلى فَخِذِهِ... قال كَأَنّي بِهِ و قَد خُضِبَت شَيبَتُهُ مِن دَمِه[35]؛ دَخَلتُ عَلَى الباقِرِ(ع)... فَقالَ: ... أخي زَيدٌ... كَأَنّي بِهِ و قَد صُلِبَ فِي الكُناسَة.[36]
و از همین سنخ است رخداد «انقلاب ایرانیان قبل ظهور» که امام معصوم با تعبیر «كَأَنِّی» از حتمیت آن خبر میدهد؛ زیرا رؤیت امام معصوم طبق «مبانی کلامی»[37]، خطاناپذیر است[38]؛ بلکه حاکی از یقین امام معصوم است که به صراحت از آن، خبر میدهد:
كَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ... وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُم قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء.[39]
این واژه در لغت عربی نیز بر ادراک دلالت دارد.[40] بنابراین، چنین تعابیری دلالت میكند رخداد انقلاب ایرانیان قبل ظهور، وعدۀ حتمى الهى است، زیرا معصومین(ع)، تعبیر «كَأَنِّی، لكَأَنِّی» را زمانى به كار میبُردند كه امر قطعیالوقوع باشد، آنچنانكه گویا آن واقعه را با چشمان خود میبینند؛ بلكه میرساند امامان(ع) با دید نافذی كه خداوند آنان را بدان مخصوص كرده، آن واقعه را میبينند و خبر میدهند.[41]
پرچم هدیت و فتوای رهبر ایران
و باتوجه به عبارت "قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء" در گزاره قیام ایرانیان، وصول به مقام شهید و شهادت در عصر غیبت، باید با اجازه نائب عام امام عصر باشد. از اینرو احتمال دارد رهبر ایرانیان، مرجع و نائب عام نیز است که اذن جهاد و جنگ توسط وی صادر میشود کما اینکه احتمال دارد قاطبه مرجعیت شیعه به عنوان نائبان امام عصر، اذن جهاد و قتال را صادر نمایند.
و البته لشکر قوم مشرق و انقلاب ایران متصف به حضور "أَصْحَابِ الْقَائِم"[42]، " قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ"[43] و "راياتُ هُدى"[44] میباشد که نشان از حقانیت پرچم حکومت زمینهساز دارد. علاوه بر این، معصومین در چندین روایات با عبارتهای مختلفی همچون: "بِهِمْ يَنْصُرُ اللَّهُ إِمَامَ الْحَقِّ"[45]، "فَمَن أدرَكَ ذلِكَ مِنكُم فَليَأتِهِم"[46]، "فَسارَعوا إلَيه"[47] و ... به شیعیان سفارش و اتمامحجت میکنند که در یاری لشکر زمینه ساز ایرانیان قبل از ظهور، کوتاهی نکنند.
دیدگاه «مرکز تخصصی مهدویت» نجفاشرف
و اگر اشکال شود ارض مشرق اعم از ایران است، پاسخ داده میشود: آری؛ لکن قدرمتیقن ایران جزو بلاد مشرق بوده است[48]. کما اینکه مرکز تخصصی مهدویت نجفاشرف، کشور ایران را از بلاد مشرق و لشکر خراسانی میداند که برای مبارزه با لشکر سفیانی موردحمایت غربی ها وارد عراق میشود و بعد از ظهور، خراسانی به عنوان رهبر ایرانیان پرچم انقلاب ایرانیان را به عنوان بیعت به امام عصر تقدیم خواهند کرد.
توضیح اینکه: مرکز تخصصی مهدویت در نجفاشرف تحت زعامت و اشراف مرجع شیعیان آیۀالله سیستانی حفظه الله، در پاسخ به سوال مخاطبین مبنی بر اینکه هویت قوم مشرق را استفسار نمودند، چنین پاسخ میدهد:
عن الإمام الباقر عليه السلام: كأني بقوم خرجوا من المشرق يطلبون الحق فلا يعطونه ثم يطلبونه فلا يعطونه، فإذا أرادوا ذلك وضعوا سيوفهم على عواتقهم، فيعطون ما سألوا فلا يقبلونه حتى يقوموا ولا يدفعونها إلّا إلى صاحبكم، قتلاهم شهداء أمّا إني لو أدركت ذلك لأبقيت نفسي لصاحب الأمر.أيّ الرايات مقصودة بهذه الرواية، ومن أين تأتي؟
الإجابة:
بسم الله الرحمن الرحيم
الظاهر أنها الرايات السود التي تقبل من المشرق، والتي ورد في بعض الروايات أنها رايات الخراسان.[49]
سپس در ادامه در قالب سوال و جواب دیگری به طور واضح و آشکار، ایرانیان زمینهساز ظهور را مصداق قوم مشرق زمین معرفی و خراسانی را نیز به عنوان رهبر معرفی می نماید:
هل لإيران علاقة بظهور الإمام المهدي عجّل الله فرجه؟ وهل الرايات السوداء تخرج من إيران لنصرة الإمام عجّل الله فرجه؟ وإلى أين تصل في الزحف لنصرة الإمام عجّل الله فرجه؟
الإجابة:
بسم الله الرحمن الرحيم
ورد عن الإمام الباقر عليه السلام أنه قال: تنزل الرايات السود التي تُقبل من خراسان الكوفة، فإذا ظهر المهدي بمكة بعث بالبيعة إلى المهدي [الغيبة للشيخ الطوسي: ص٤٥١، ب٧، ح٤٥٧]
وعنه عليه السلام: كأني بقومٍ خرجوا من المشرق يطلبون الحق فلا يعطونه، ثم يطلبونه فلا يعطونه، فإذا أرادوا ذلك وضعوا سيوفهم على عواتقهم فيعطون ما سألوا فلا يقبلونه حتى يقوموا، ولا يدفعونها إلّا إلى صاحبكم، قتلاهم شهداء، أما أني لو أدركت ذلك لأبقيت نفسي لصاحب الأمر [الغيبة للنعماني: ص٢٨١، ب١٤، ح٥٠]
ومن هذا يظهر:
١) أن بلاد المشرق التي تصدق على بلاد إيران تعتبر من البلاد الموطئة لظهور الإمام عجّل الله فرجه وموطئاً لجملة من أنصاره عجّل الله فرجه.
٢) أن الخراساني هو من القادة الذين سيبايعون الإمام عجّل الله فرجه ويكون في صفه وجيشه.
٣) أن الخراساني يصل في زحفه إلى الكوفة.[50]
از طرفی مطابق مفاد آیات ابتدایی سوره اسراء[51] و نیز احادیث ذیل این آیات از جمله در کتاب الکافی کلینی، خدواند قومی را قبل ظهور انتخاب میکند که داعیه جنگ با یهود دارند و از دشمنان اهلبیت انتقام خواهند گرفت:
وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ ... بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ ... قَوْمٌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ فَلَا يَدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوه.[52]
و امام صادق سه بار قسم جلاله یاد میکند که این قوم، ایرانیان شیعی اهل قم هستند:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ... فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاكَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ.[53]
حال با مراجعه به احادیث، درمیآبیم که قیام ایرانیان شیعی در ابتدا توسط مردی از قم است که پیروان خویش را به حق دعوت میکند:
رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَايَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين.[54]
و پایان این انقلاب با عبارت قرآنی «وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين» مزیّن شده است که همخوانی عجیبی با عبارت تقدیم پرچم به امام عصر دارد که کشته هایشان شهید محسوب میشود:
كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ ... وَ لَايَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ.[55]
از اینرو قیام مشرقیها و انقلاب ایرانیان شیعی، آرمان آزادی فلسطین دارند و با یهود مُفسد خواهند جنگید و انقلابشان به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد.
بنابراین حتی از عینک «مخالفین مشروعیت قیام در عصر غیبت» نیز بخواهیم بنگریم، ناگزیر هستند[56] به این نتیجه برسند: اگر قیامی در ایران شکل گرفت و مختصاتی داشت از جمله آرمان آزادی فلسطین از تحت شمول احادیث «نهی از قیام در عصر غیبت» خارج است و طبق مبانی خودشان، باید از این قیام شیعی در ایران حمایت کنند.
حکومت صفویه و ادعای زمینهسازی ظهور؟
ممکن است سوال شود: حکومت شیعی در ایران در زمان صفویه نیز تشکیل شد، چرا ظهور رخ نداد؟ پاسخ این است: آیا صفویه، داعیه و انگیزه مبارزه با یهود فاسد داشت؟ و اصولا آیا رژیم اسرائیل با محوریت اشغال فلسطین در زمان صفویه تشکیل شده بود؟ خیر.
توضیح اینکه: هرچند استظهار علامه مجلسی نیز ایران را زمینهساز ظهور میدانست انما الکلام در تشخیص اشتباه فرمودند[57]. زیرا در زمان حکومت صفویه مختصات «پازل ظهور» وجود نداشت. ضمن اینکه شما تاریخ را بنگرید آیا صفویه آرمان آزادی فلسطین را داشتند؟ خیر.
درحالیکه بیان گردید از مهمترین ویژگیها و «شاخص» انقلاب زمینهساز طبق آیات سوره اسراء، جنگ ایرانیان شیعی با یهود ساکن فلسطین با محوریت مسجد الاقصی است.[58]
پازل ظهور و سوال از اساتید دانشگاه
بیان گردید معیار برای شناخت بررسی مختصات عصر ظهور، توجه به «پازل ظهور» است:
1. تشکیل انقلاب زمینه ساز ظهور (آغاز قدرتمندی جبهه حق)
2. تشکیل دولت یهود صهیونیست در فلسطین (افساد جبهه باطل)
3. فتنه شام سوریه (نبرد تمدنی جبهه حق و باطل)
4. همپیمانی مشترک یمانی، خراسانی در جغرافیای ظهور برای مقابله با جریان سفیانی در عراق و حجاز (مقدمات فرایند ظهور)
5. آن حکومتی زمینهساز ظهور است که طبق آیات قرآن در سوره اسراء، مبارزه و جنگ با یهود فاسد در فلسطین، شاخصه اصلی آن است.
به عنوان مثال، با بررسی حوادث جنگ سوریه درمییابیم، چنین فتنهای در طول تاریخ با چنین مختصاتی تاکنون وجود نداشته است. در کدام برهه از تاریخ، مجموعه «مولفههای حدیثی» که در احادیث ذکر شده است، یکجا و اینچنین در کنار هم قرار گرفته است؟ و کُدهای حدیثی اینگونه با «تحولات میدانی» فتنه شام، منطبق بوده است؟ واقعبین و مُنصف باشیم. مخاطب اصلی این پرسش آقای جعفریان و دیگر اساتید دانشگاهی رشته تاریخ است: آیا «پازل فتنه شام» با این شرایط و مشخصات، در تاریخ وجود داشته و تکرار شده است؟
تمدن نوین اسلامی برای ظهور و طلوع خورشید ولایت عظمی
ندای آسمانی و انگشت به دهان
وقتی صیحه آسمانی در ماه رمضان سال ظهور رخ بدهد به این مضمون که حق با شیعه علی(ع) است؛ در عمل خواهند دید که کدام شیعه با جبهه سفیانی (همپیمان غربیها و یهود) در جغرافیای ظهور و در مثلث «کوفه، مکه و قدس» جنگیده است؟ آری شیعه ایران.
و در هنگام حمله سفیانی به عراق، طبق صریح احادیث، این «رایات من خراسان» اعزامی ایرانیان به عراق است:
یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیاً فَبَینَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَایاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِی الْمَنَازِلَ طَیاً حَثِیثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم.[59]
که به همراه سپاه یمانی، لشکر سفیانی را در کوفه و نجف شکست میدهند:
السُّفْیانِی... فَیبْعَثُ... جَیشاً... حَتَّى ینْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِینَةِ الْمَلْعُونَةِ یعْنِی بَغْدَادَ... ثُمَّ ینْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَیخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا... فَتَخْرُجُ رَایةُ هُدًى مِنَ الْكُوفَةِ فَتَلْحَقُ ذَلِكَ الْجَیشَ فَیقْتُلُونَهُمْ... وَ یسْتَنْقِذُونَ مَا فِی أَیدِیهِمْ مِنَ السَّبْی وَ الْغَنَائِم.[60]
و مردم در تمنای حضرت مهدی(عج) لحظهشماری میکنند:
و إذا هَزَمَتِ الرّایاتُ السّودُ خَیلَ السُّفیانِی... تَمَنَّى النّاس المَهدِی فَیطلُبونَه.[61]
و البته بعد از ظهور، پرچمهای خراسان اعزامی از ایران که اصحاب قائم(ع) نیز در میان آنان حضور دارند، با امام مهدی(عج) بیعت خواهند کرد:
رَایاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ... وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم[62]؛ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِی بَعَثَ إِلَیهِ بِالْبَیعَةِ.[63]
اما برای مخالفین مکتب زمینهساز، دیگر خیلی دیر شده است ابراز ندامت. و این شیعه ایران است که پرچم انقلاب خویش را به امام عصر تقدیم خواهد کرد.
دیپلماسی منتظرانه در سیاست خارجی
سوگمندانه سالها در برخی محافل و حتی در فضای سیاست خارجی کشور، نگاه «دیپلماسی منتظرانه» کمتر موردتوجه قرار گرفت و بین «میدان» با «دیپلماسی»، تعارض ذاتی ایجاد نمودند[64]؛ اما از «علت واقعی» دشمنی با ایران که ماهیت به شدت ایدئولوژیک دارد، کمتر صحبت شد. و اینگونه تحلیلها و ارزیابیهای ناقص در دستگاه دیپلماسی، خروجیهای گمراهکننده را نیز در پی داشت که نمونه آن چرایی حضور ایران در جنگ سوریه و فتنه شام نیز چرایی حمایت ایران از مساله فلسطین است.[65]
فلسطین و بازگشت به دوران شکوه امپراطوری ایرانیان
درحالیکه فلسطین، کلید رمزآلود فرج امت اسلام است. حتی از زاویه نگرش ملیگرایی ایرانی، بازگشت به شکوه تمدن ایران کُهن است. اما تمدن غرب از این مساله بسیار هراسناک است و تمام تلاش خویش را برای جلوگیری از آن به کار گرفته است.
و همه آنچه غرب به نمایندگی از جریان صهیونیست در پای میز مذاکرات هستهای و برجام دنبال میکند، قسمتی از پلنِ تلاش برای عدم تحقق پیشگوییهای آخرالزمانی در خصوص بازگشت ایران به دوران امپراطوری قوم سلمانفارسی است. تقریبا در هیچ گعده خصوصی یا حتی بعضا عمومی و غیررسمی نبوده که دیپلماتهای غربی، مساله فلسطین و عدم پیگیری آزادسازی قدس و پایان دادن به تقابل با رژیم صهیونیستی را از طرف ایرانی پیگیر نشده یا حتی درخواست نکرده باشند.
«البته با توجه به مبانی نظری و اعتقادی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و با رسوخ «اندیشه توراتی» در سیاستمداران حاکم بر آمریکا و نفوذ قدرت یهود صهیونیسم که ریشه در الهیات جنگ اتمی «آرماگدون» دارد، ماراتن انرژی هستهای ایران به پایان نخواهد رسید».[66]
در واقع مساله به بخشی از کتابهای پیشگویی کتب مقدس غربیها و یهود باز میگردد که بهصراحت از قوم ایرانی و امپراطوری پارس، بهعنوان موضوعی ویژه در آخرالزمان یاد میکند؛ اما این فلسفه بهظاهر پنهان جهان غرب برای جلوگیری از ظهور دوباره امپراطوری ایرانیان و البته بهنوعی جلوگیری از آمدن منجی، دقیقا بهسان پازلچینی در نقشه خداوند و اتفاقا نوعی مقدمهسازی اجباری، برای رسیدن بههمان کابوسیست که آنها برای عدم رسیدن ایران به آن نقطه، در حال تکاپو هستند.
و همه تکاپوی ابلیس و نظام سلطه برای عدم تحقق پیشگوییهای آخرالزمانی، تنها به تکمیل قطعات پازل ظهور، منتج شده و آرایش صحنه فعلی منطقه و جهان، نمایی امیدبخش از شمایل آخرالزمان موعود را تداعی میکند.
فلسطین و مخالفین مکتب امام خمینی
و اینکه «مخالفین جدید» مدعی هستند: «فلسطینیها هرچند مظلومند و قابل حمایت؛ ولی شعار محو اسرائیل از جهان، بسیار پُر هزینه بود»[67] و گاهی پا را فراتر گذاشته و با تشکیک در «اصالت» قیام زمینهساز، بیان میکنند: علت دشمنیها با ملت ایران به خاطر انقلاب و قیام امام خمینی در سال1357شمسی بود.
پاسخ این است: آیا موقع حمله وهابیت به عراق و قتل و کشتار شیعه در نجف و کربلا در سال1180شمسی هم انقلاب ایران تشکیل شده بود؟ آیا موقع اعلام ارض خیالی موعود یهود در فلسطین در 70سال پیش هم انقلاب ایران تشکیل شده بود؟ واقعبین باشیم.
مساله فلسطین و مسجد الاقصی، قضیه قرآنی «آینده تاریخ» متجلی در سوره اسراء و وعده تخلفناپذیر الهی مبنی بر مجازات نهایی یهود صهیونیسم و رژیم اسرائیل است.
مسجدالاقصی محل اقامه نماز جهانی امام زمان(عج) و اقتدای حضرت عیسی(ع) به ایشان است و هیچ منتظری نمیتواند ادعای انتظار فرج داشته باشد مگر اینکه مساله قدس و فلسطین را کلید رمزآلود فرج امت اسلام بداند.
از اینرو مکتب زمینهساز امام خمینی مطابق «دکترین قرآن» و بهدرستی، یکی از اهداف و آرمانهای انقلاب را آزادی فلسطین و مبارزه با اختاپوس صهیونیسم بینالملل بنیان نهاد.
اعلام 80سالگی برای پایان عمر اسرائیل
اما پرسش اصلی ناظران و تحلیلگران سیاسی، این است: وقایع خاورمیانه بویژه حوادث فتنه طولانی فلسطین، سرانجام به کدامین مسیر، منتهی خواهد شد؟ و آیا بین محور مقاومت شیعی (ایران، حزبالله لبنان) با اسرائیل، جنگ سرنوشتساز روی خواهد داد؟ درواقع نابودی اسرائیل و مجازات یهودیان فاسد در فلسطین، محل گفتگوی صاحبنظران علم آیندهپژوهی و مفسرین قرآنی قرار گرفته است.[68]
سید مقاومت (سید حسن نصرالله) فرمودند: «هر جنگ آینده، به منزله پایان اسرائیل است»[69] و اگر جنگی توسط اسرائیل و آمریکا علیه شیعه صورت گیرد، قطعا پیروز این جنگ، ایران و محور مقاومت شیعی خواهد بود و ساعت شنی نابودی اسرائیل آغاز خواهد شد.
بشارت دیگر اینکه، سید حسن نصرالله بیان فرمودند: «اسرائیل میترسد 80سالگیاش را نبیند».[70]
تعجببرانگیز است اعلام عدد 80سالگی برای پایان عمر اسرائیل. اخیرا نیز آقای طائب رئیس اطلاعات سپاه سخنی بدین مضمون ابراز کردند.[71]
اسرائیل، آینده را نخواهد دید
البته این سخن سیدحسن نصرالله، چندان دور از دسترس نیست. بلکه به تصریح امام خامنهای تا 25سال رژیم صهیونیستی وجود واقعی نخواهد داشت. و اینکه برخی همچون آقای نصیری، به جای تمرکز بر تبیین اندیشه «غده سرطانی» اسرائیل، مدتها «فریاد معکوس» سر میدهند و عنوان میکنند:«آینده انقلاب ایران در هاله از ابهام است»[72]؛ اما در واقع چنین نیست و آینده ایران بسیار روشن است. این خط و این نشان. سالهای آینده نشان خواهد داد:
امام خامنهای: آینده انقلاب را روشن میبینم - لینک دانلود
کما اینکه امام خمینی در سالهای42 و 57 و سپس به مناسبتهای مختلف، بیان فرمودند که هدف نهایی و سرنوشت انقلاب چیست؟
فرمانده سپاه قدس: اتصال انقلاب به حکومت جهانی امام زمان
اخیرا نیز سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس پرورشیافته مکتب خمینی کبیر، بهدرستی بیان فرمودند:«هدف نهایی انقلاب، اتصال به حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) و رسیدن به محضر مبارک امام زمان است و این راه تا آنجا بلاشک ادامه دارد»[73] که در واقع گفتار فوق، ترجمان گزاره تراث حدیثی «ولَایدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاء» است.
سردارقاآنی: هدف انقلاب ایران، اتصال به ظهور امام زمان - لینک دانلود
بشارت امام خمینی: آقای خامنهای تا آخر حاضر خواهد بود
و نهتنها آینده ایران روشن است، بلکه به فرمایش امام خمینی:« آقای خامنهای -جانشین و نائب امام زمان- تا وقتی که انقلاب به اوج خودش برسد و تا آخر حاضر خواهد بود».[74] و ان شاء الله به فضل الهی پرچم انقلاب را تقدیم امام عصر خواهند نمود:
https://t.me/Monji_EmamMahdi/3024
امام خمینی: آقای خامنهای تا آخر انقلاب هستند - لینک دانلود
بشارت امام خامنهای: استکبار، دفن در زیر خاک
در مقابل و به تعبیر رهبری «مخالفین غربی و مستکبران»، یکی یکی خوراک مور و مار خواهند شد و زیر خاک خواهند رفت و در مقابل خواهد دید که نظام جمهوری اسلامی همچنان باقدرت ایستاده است و مخالفان در مقابل چشم شما نابود خواهند شد:
https://t.me/Monji_EmamMahdi/3981
امام خامنهای: مخالفین، خوراک مار و مور میشوند - لینک دانلود
«ایران، کشور امام زمان است»[75]. ایران شیعهخانه و آشیانه آلمحمد. درخشش قوم سلمان فارسی و ایران سربلند.
خاورمیانه اسلام، خاورمیانه عصر ظهور
با طلوع خورشید ولایت عظمی، «خاورمیانه عصر ظهور» با محوریت «کوفه، مکه و قدس» تحت هدایت و رهبری محور «مقاومت شیعی» شکل خواهد گرفت و اجازه تحقق رویای محور مثلث «غربی، عبری، عربی» برای تشکیل «خاورمیانه جدید» آمریکا و اسرائیل و کشورهای مرتجع عربی را نخواهد داد انشاءالله
همانطورکه امام خامنهای در دیدار با گروههای مبارز فلسطینی فرمودند: «شکی نیست که بر اساس حقایقی که خدای متعال تقدیر کرده است، خاورمیانهی جدید شکل خواهد گرفت و این خاورمیانه، خاورمیانه اسلام خواهد بود».[76]
به نظر شما خاورمیانه اسلام با حضور اسرائیل -این غده سرطانی- شکل خواهد گرفت یا بدون حضور اسرائیل؟
قطعا بدون حضور اسرائیل. زیرا مفاد آیات4-8 سوره اسراء بیانگر این است در زمان ظهور، یهودیان ساکن فلسطین توسط امام عصر و محور مقاومت شیعی، مجازات خواهند شد.قرآن خطاب به یهود مُفسد میفرماید:
وَ قَضَيْنا إِلى بَني إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ. (آیات 4-8 سوره اسراء) فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ يعني القائم و أصحابه.[77]
بنابراین «خاورمیانه اسلام» قطعا رژیم اسرائیل در آن حضور ندارد. و سخن رهبری مطابق دکترین آیات قرآن است. تحلیلگران سیاسی و اساتید دانشگاه برای آگاهی صحیح از حوادث آینده، دلسوزانه به مطالعه کتاب«خاورمیانه عصرظهور» دعوت میکنیم. شما میتوانید به فضای «آستانه ظهور» رهنمون شوید. از قدرت روزافزون نظامی شیعه توسط ایران زمینهساز و مقابله آنان با دشمن مهاجم خارجی موردحمایت غربیها در عراق و لشکرکشی آخرین دشمنان بشریت به مکه و مدینه در عربستان برای مقابله با انقلاب نوپای امام مهدی و قدرتگیری سفیانی در سوریه (به عنوان آخرین حربه رژیم اسرائیل یهود صهیونیسم) برای مقابله با خطر محور مقاومت شیعی در مرزهای فلسطین (سناریوی آینده کشورهای خاورمیانه را در رجانیوز بخوانید).
[1] . پورسیدآقایی، زمینهسازی ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش10، ص20-21.
[2] . فتلاوی، رایات الهدی و الضلال فی عصر الظهور، ص63-126.
[3] . مجلسی، بحارالأنوار، ج57، ص216.
[4] . نعمانی، الغیبۀ، ص273.
[14]. بحرانی، تفسیر البرهان، ج1، ص368.
[15]. نیلی نجفی، سرور أهل الإیمان، ص97. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص308.
[16] . «السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِم» (صدوق، معانی الأخبار، ص346).
[17] . سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام در عصر ظهور برای بازه زمانی کمتر از دو سال که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی میکند. ضمن اینکه برای حمایت از حاکمان همپیمان خویش در عربستان و در جهت مقابله با امام عصر نیز نیروی نظامی به مدینه و مکه اعزام میکند (کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص380).
[18] . سفیانی، موردحمایت غربیهاست: «يُقْبِلُ السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ وَ هُوَ صَاحِبُ الْقَوْمِ» (طوسی، الغیبة، ص463)؛ در عبارت «فِي عُنُقِهِ صَلِيب» دو احتمال مطرح است: سفیانی چون مسیحی و رومی است، صلیب بر گردن دارد و نماینده غربیهاست و یا به ظاهر مسلمان است، اما موردحمایت غربیهاست.
[19] . سفیانی، موردحمایت یهود است: «إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا» (اسراء: 8) يَعْنِي إِنْ عُدْتُمْ {الیهود} بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّ» (قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14).
[20] . آل بنیفلان قبل از ظهور بر عربستان حکومت میکنند: «يَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِينَةِ... يَقْتُلُهُ جَيْشُ آلِ بَنِي فُلَان» (کلینی، الکافی، ج1، ص337)؛ سفیانی همپیمان خاندان آل فلان حاکم در عربستان است: «فَيَبْتَدِرُ الْحَسَنِيُّ إِلَى الْخُرُوجِ فَيَثِبُ عَلَيْهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَيَقْتُلُونَهُ وَ يَبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِيِّ... وَ يَبْعَثُ الشَّامِيُّ عِنْدَ ذَلِكَ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَة» (کلینی، الکافی، ج8، ص225).
[21] . در احادیث، برای ایرانیان عبارت «لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُم» و نقش زمینهسازی ذکر شده است (نعمانی، الغیبة، ص273).
[22] . عبارت مثلث «غربی ـ عبری ـ عربی» و اصطلاحات مشابه دیگر در این نوشتار، برگرفته از احادیث است، بهعنوان مثال در گذشته برای رومیها، عنوان صلیبی اطلاق میشده است که معادل امروزی آن، «غربیها» است و نیز سایر موارد در این نوشتار به همین منوال است. اصطلاح امروزی برای گفتار قرآنی «فساد بنیاسرائیل در فلسطین با محوریت مسجد الاقصی» نیز که در سوره اسراء به آن اشاره شده است، از آن به رژیم اسرائیل و یهود صهیونیسم یاد میشود. البته این رویه در مقالات پژوهشی در فصلنامههای علمی نیز متداول است (بهعنوان نمونه: مؤدب، «واکاوی تفسیری آیات سوره اسراء درباره فساد بنیاسرائیل»، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش34، ص94-95؛ طباطبایی امین، «ارتباط سوره اسراء با مهدویت و نقد و بررسی آراء مفسران فریقین»، فصلنامه مشرق موعود، ش50، ص343).
[23] . طوسی، الغیبة، ص477.
[24] . طبری، دلائل الإمامة، ص466.
[25] . ابنبطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار، ص433. لازم به ذکر است «ابدال الشام» از بیعتکنندگان با امام عصر در هنگامه ظهور با اصطلاح «ابدال» در کتب برخی عرفا فرق دارد. توضیح اینکه: در احادیث متعددی ذکر شده است بعد از ظهور و قیام امام عصر از کنار کعبه در مکه، شیعیان مناطق مختلف همچون «رایات من خراسان»، «عصائب عراق»، «اهل یمن»، «نجباء مصر» و «ابدال شام» با حضرت بیعت خواهند نمود (مفید، الإختصاص، ص208) در الغیبه شیخ طوسی بیعت شیعیان چنین گزارش شده است: «يُبَايِعُ الْقَائِمَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَيِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِيهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْيَارُ» (در نسخه کتاب عمدة عیون صحاح و کتاب الإختصاص، واژه «عصائب عراق» ذکر شده است) «مِنْ أَهْلِ الْعِرَاق.» (طوسی، الغیبة، ص477). ضمن اینکه برخی از این افراد در زمره 313 نفر یاران امام عصر نیز قرار خواهند گرفت: «خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ... وَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يُبَايَعُ لَهُ بَيْنَ زَمْزَمَ وَ الْمَقَامِ يَرْكَبُ إِلَيْهِ عَصَائِبُ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ أَبْدَالِ الشَّامِ وَ نُجَبَاءُ أَهْلِ مِصْرَ وَ تَصِيرُ أَهْلُ الْيَمَنِ عِدَّتُهُمْ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْر» (طبری، دلائل الإمامة، ص466؛ مفید، الإختصاص، ص208).
[26] . نعمانی، الغیبة، ص273.
[27]. کلینی، الکافی، ج1، ص342.
[28]. طوسی، الغیبة، ص436.
[29]. نعمانی، الغیبة، ص256.
[30]. نعمانی، الغیبة، ص266.
[31]. طوسی، الغیبة، ص435. حر عاملی، إثبات الهداة، ج5، ص133.
[32]. مفید، الإرشاد، ج2، 379. و مشابه آن: نعمانی، الغیبة، ص194 و 262.
[33]. کلینی، الکافی، ج8، ص167.
[34]. نحوۀ شهادت میثم تمّار از جمله اخبار غیبی امام علی(ع) بود که دقیقاً و مرحله به مرحله اتفاق افتاد (مفید، الإرشاد، ج1، ص323ـ325).
[35]. خزار رازی، کفاية الأثر، ص17.
[36]. خزار رازی، کفاية الأثر، ص310.
[37]. طبق مبانی کلامی (علم و عصمت)، امام دچار خطا و اشتباه نمیشود (ر.ک: مفید، النکت الإعتقادیة، ص40. حسینی میلانی، عصمت از منظر فریقین، ص113ـ324).
[38] . صحیفه نزد امامان است و از آینده مطلع هستند و وقتی خبر میدهند، آن رخداد، قطعی الوقوع است: كَأَنِّي بِجَعْفَرٍ ... فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ فَقَالَ إِي وَ رَبِّي إِنَّ ذَلِكَ لَمَكْتُوبٌ عِنْدَنَا فِي الصَّحِيفَةِ (صدوق، کمال الدین، ج1، ص320)
[39]. نعمانی، الغیبة، ص273.
[40]. «إدراك الشئ فالإنَى» (فراهیدی، العین، ج8، ص400. ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج1، ص143).
[41]. «قد وصف الإمام الباقر(ع) حركتهم وصفاً دقيقاً فقال: "كأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق" و هو يدل على أنه حدثٌ من وعد الله المحتوم و يعنی يقينهم به كأنهم يرونه» (کورانی، المعجم الموضوعی لأحاديث الإمام المهدی، ص495).
[42] . رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ ... وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم (نعمانی، الغیبۀ، ص280).
[43] . قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ ... قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ (نعمانی، الغیبۀ، ص 273).
[44] . راياتُ هُدىً يَدفَعونها إلى رَجُلٍ مِن أهلِ بَيتي (حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص464 و 511. مقدسی شافعی، عقد الدرر فى أخبار المنتظر، ص167. و در منابع شیعه: ابن حاتم شامی، الدر النظیم فی مناقب الائمه، ص799. ابن مطهر حلی، العدد القویۀ، ص 91. حر عاملی، إثبات الهداۀ، ج5، ص225).
[45] . مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص307.
[46] . طبری، دلائل الإمامۀ، ص442 . ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج5، ص540.
[47] . نیلی نجفی، منتخب الأنوار المضيئة، ص343.
[48] . «نَأْخُذُهُ مِنْكَ بِدَهْ دَوَازْدَه» (کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۹۷). «بده دوازده لفظ فارسی و معناه العشرة باثني عشر يستعمله التجار بالمشرق» (ابنحیّون، دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۹).
[51] . «وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما... بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ» (اسراء: ۴-۷).
[52] . کلینی، الکافی، ج8، ص206.
[53] . مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶.
[54] . اشعری قمی، تاریخ قم، ص۲۷۸. مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶.
[55] . نعمانی، الغیبة، ص273.
[56] . یکبار برای همیشه در خلوت خویش، به سوالات وجدان خود، پاسخ منطقی و عقلانی بدهند.
[57] . لايبعد أن يكون إشارة إلى الدولة الصفوية شيدها الله تعالى و وصلها بدولة القائم (مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۴۳).
[58] . «وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما... بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ» (اسراء: ۴-۷)؛ فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ يعني القائم و أصحابه (قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۴؛ بحرانی، تفسیر البرهان، ج۳، ص۵۰۸).
[59]. نعمانی، الغیبة، ص280.
[60] . طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج8، ص322. مجلسی، بحارالأنوار، ج52، ص186.
[61]. متقی هندی، كنزالعمّال، ج14، ص590.
[62]. نعمانی، الغیبة، ص280.
[63]. طوسی، الغیبۀ، ص452. و مشابه آن: سیوطی، العرف الوردی فی أخبار المهدی، ص121.
[65] . تحلیل «حدیثی» حضور نظامی «ایران و مقاومت شیعی» در جنگ سوریه و فتنه شام قبل ظهور، رجانیوز (لینک).
[68] . نابودی اسرائیل قبل یا بعد از ظهور، مشرق نیوز (لینک). زمان جنگ شیعه با رژیم صهیونیستی در آستانه ظهور، رجانیوز (لینک).
[74] . امام خمینی، صحیفه امام، ج17، ص272.
[77] . قمی، تفسیر القمی، ج2، ص14؛ بحرانی، تفسیر البرهان، ج3، ص508.