پنجشنبه 4 ارديبهشت 1404 16:27 ساعت
شناسه خبر : 384458

مرگ پاپ، زنگ هشداری است برای کسانی که فکر میکنند میتوان دین را از سیاست جدا کرد. دینِ بیقدرت، مانند شیری بیدندان است که نه میتواند از خود دفاع کند و نه میتواند از دیگران حمایت کند.
گروه سیاست-رجانیوز: خورخه ماریو برگولیو ملقب به پاپ فرانسیس در ۸۸سالگی از دنیا رفت. پاپ فرانسیس، اسقف اعظم واتیکان و رهبر کاتولیکهای جهان که در سال ۲۰۱۳ پس از استعفای پاپ بندیکت شانزدهم با رأی کاردینالها به ریاست رسید، بیش از یک دهه در این جایگاه تشریفاتی قرار داشت.
وی هرچند در دوره ۱۲ ساله خود تلاشهایی در جهت صلحآفرینی، نقد سرمایهداری افسارگسیخته و ایجاد گفتگوی بینالادیانی داشت اما در عمل به واسطه مقام تشریفاتی خود از جایگاه یک موعظهکننده و میانجی فراتر نرفت. ریاست کلیسای کاتولیک هرچند در گذشته حائز نفوذ و قدرت سیاسی بالایی بود و تصمیمگیر مطلق اروپای قرون وسطی محسوب میشد اما در قرن بیستویکم به سختی میتواند در معادلات خارج از کشور کوچک خود نقش خاصی ایفا کند. ویترین پاپ هرچند رنگین است اما از آن تیول و ثروت بیشمار به اندازه زمین محقر واتیکان چیزی باقینمانده است.
فقدان نقشآفرینی واقعی پاپ در عرصه بحرانهای بینالمللی طی سالهای اخیر آشکارتر از همیشه است؛ نسلکشی غزه، محاصره یمن و ادامه بحرانهای انسانی و اخلاقی غرب و حتی فسادهای جنسی رخ داده در کلیساها با وجود صدها بیانیه و اظهارنظر پاپ، نه تنها متوقف نشد که روز به روز، غمانگیزتر جریان مییابد.
موضعگیریها و هشدارهای مکرر پاپ، گرچه رسانهای میشد، اما واقعیت آن بود که صندلی سریر مقدس دیگر قدرتی برای مقابله با ظلم یا ساماندهی جامعه در ابعاد جهانی ندارد و تنها به نماد دینی محدود شده؛ دینی که اجازه دخالت در قدرت، حکمرانی و سرنوشت ملتها را از دست داده است.
جریانهای فکریای که دین مسیحیت را به اختگی سیاسی و عزلتنشینی واداشتند، همان الگو و آرزو را برای اسلام نیز میپروراندند؛ جریانی که خصوصاً در ادوار پهلوی، تلاش زیادی برای مصادره دین به نفع قدرت و حذف نقش اجتماعی و سیاسی دین انجام داد. اما با ظهور امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، پروژه جدایی دین از سیاست در ایران شکست خورد و مسیر تازهای پیش روی تاریخ اسلام گشوده شد.
امام خمینی با بازگرداندن دین به عرصه قدرت اجتماعی و دفاع از مستضعفین، نشان داد که اسلام حقیقی یعنی دین در متن جامعه و سیاست. امروز نیز هر جا قدرت اسلام سیاسی پا گرفته، دستپروردگان همان تفکر غربی به مقابله سخت و نرم برخاستهاند، اما ناکام ماندهاند؛ همانگونه که پس از انقلاب، برای نخستینبار در تاریخ معاصر ایران، نفوذ قدرتهای خارجی در ساختار حکومت قطع شد و نقش ملت در سرنوشت کشور احیا شد.
آنچه امروز بر سر پاپ و کلیسای کاتولیک آمده، یادآور سرنوشت درختی است که ریشههایش را از خاک جدا کردهاند؛ ظاهری فریبنده دارد، اما دیگر توان ایستادن در برابر طوفانها را ندارد. در مقابل، اسلامِ امام خمینی(ره) همچون سروی است که ریشههایش در عمق جان مردم و سیاست این سرزمین دوانده شده و هر روز استوارتر میشود.
مرگ پاپ، زنگ هشداری است برای کسانی که فکر میکنند میتوان دین را از سیاست جدا کرد و انتظار داشت که همچنان زنده و پویا باقی بماند. دینِ بیقدرت، مانند شیری بیدندان است که نه میتواند از خود دفاع کند و نه میتواند از دیگران حمایت کند.
انتهای پیام/

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/384458
لینک کوتاه کپی شد
کلیدواژه ها »