سه شنبه 19 تير 1403 14:31 ساعت
شناسه خبر : 381768
گفتگوی رجانیوز با حمیدرضا غلامزاده پیرامون عملکرد سیاست خارجی دولت شهید رئیسی؛
مهمترین اتفاقی که در سیاست خارجی شهید رئیسی افتاد متنوعکردن سبد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود/ بخش قابل توجهی از دستاوردهای سیاست خارجی حاصل نگاه ویژه شهید رئیسی بود/ علت شهادت سردار سلیمانی، ارسال سیگنال ضعف از داخل بود
تنوع سبد دیپلماسی کشور مسیرهای جایگزینی ایجاد کرد که این مسیرها دست ایران را در روابط بینالملل و مذاکرات پر میکند و دست بالاتر را به ایران میدهد.
گروه سیاست-رجانیوز: دولت سیزدهم خیلی زود و به واسطه حادثه تلخ سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور و همراهانش به روزهای پایانی فعالیت خود رسیده است. به همین دلیل رجانیوز در گفت و گو با حمیدرضا غلامزاده به بررسی عملکرد سه ساله این دولت در مباحث سیاست خارجی پرداخت.
مشروح این مصاحبه را در ادامه مشاهده خواهید کرد:
باتوجهبه مدتزمان نسبتاً کم سهساله و بحرانهای متعدد منطقهای و بینالمللی بهجامانده از دولت قبل و توطئههای مختلف از سوی دشمنان به نظر شما نقش دولت سیزدهم در ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان چگونه ایفا شد؟
مهمترین اتفاقی که در سیاست خارجی شهید رئیسی افتاد متنوعکردن سبد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود و یک گستره متنوعی در حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم رقم خورد. صرف حضور در مجمععمومی سازمان ملل متحد و مذاکره با غرب یا یکی دوتا از کشورهای خاص منطقه مدنظر نبود و سیاست خارجی بسیار متنوعتر شد. این اقدام با یک اولویتبندی منطقی و معقولی نیز همراه بود. اولویتگذاری روی کشورهای همسایه، کشورهای منطقه، کشورهای جهان اسلام و مقاومت تا جنوب جهانی اولویت وزارت خارجه دولت شهید رئیسی بود.
این اولویتبندی توانست شرایط را برای ایران تثبیت و تقویت کند. همراهی خوبی که در حوزه سیاسی و امنیتی در غرب آسیا شکل گرفت که از آن بهعنوان هماهنگی میدان و میز یا دیپلماسی یاد میشود، بسیار مؤثر و کمککننده بود. آخرین مورد آن عملیات وعده صادق است که بهشدت موازنه قوا در منطقه را تغییر داد و جایگاه جدی برای ایران تعریف کرد و هم در راستای سیاسی و هم در راستای امنیتی و نظامی توانست یک تغییر جدی در منطقه و جهان ایجاد کند. وعده صادق هم توطئهها را خنثی کرد و هم پاسخی به توطئههای قبلی بود و ارتقای جایگاه منطقهای به شکل جدی انجام شد. این رویه تنها منحصر در عملیات وعده صادق نبود؛ اما برجستهترین آن بود. پویایی دستگاه دیپلماسی ما چه بهطورکلی و چه در ماجرای فلسطین و غزه و تحرک بسیار جدی دستگاه وزارت خارجه تأثیر جدی داشته است. ما خروجی این رویه را در پیامهای تبریکی که برای آقای پزشکیان آمده یا پیامهایی که بعد از شهادت آقای رئیسی و همراهان در پیامهای تسلیت و ادای احترامها برای کشورمان ارسال شد میبینیم. هم در سطح و هم در تعداد قابلمشاهده است.
کشورهای اروپایی که معمولاً در این تعارفات وارد نمیشوند و دست بالاتر را میخواهند داشته باشند ناچار شدند پیغام بفرستند. یعنی دیدند که کثرت پیغامها زیاد است و به تبعیت از بقیه آنها هم وارد میدان شدند و پیام تسلیت برای جمهوری اسلامی ایران فرستادند.
شما عملکرد دولت شهید رئیسی و سیاست خارجی ایشان را در مواجهه با بدعهدی آمریکاییها و اروپا چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما ادعای منتقدان دولت در مورد امکان بازگشت به برجام در شرایط پساجنگ اوکراین تا چه اندازه صحیح است؟ به نظر شما اقدام راهبردی دولت سیزدهم چگونه بر بازگشت غرب به میز مذاکره تأثیرگذار است؟
تنوع سبد دیپلماسی کشور مسیرهای جایگزینی ایجاد کرد که این مسیرها دست ایران را در روابط بینالملل و مذاکرات پر میکند و دست بالاتر را به ایران میدهد. ما با آمریکا و غرب مذاکره کردیم و به توافق رسیدیم و آنها بدعهدی کردند و بعد هم اروپاییها همان مسیر را ادامه دادند و دنبالهروی آمریکا شدند. خب با چنین طرف مقابلی که بدعهدی میکند، نمیتوان از در مظلومیت و التماس وارد شد. اتفاقاً آن چیزی که در مذاکرات مؤثر بوده و خواهد بود و آقای پزشکیان نیز باید به آن توجه داشته باشد این است که نباید از در تضرع وارد شود. اینکه برجام و مذاکره با آمریکا تنها راه ماست قطعاً رویکرد غلطی است و این رویکرد آقای رئیسی که با مذاکره مشکلی نداشتند و اگر حق ما به دست میآمد مشکلی نبود و محدودیتهایی که پذیرفته بودیم را اعمال میکردیم. ولی خوب این اتفاق نیفتاد و میبینیم که فروش نفت ما در شرایط تحریم به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است نسبت به دوره قبل و علیرغم اینکه تحریمها بیشتر نیز شده است و آمریکاییها خودشان توان جلوگیری از این مسئله را ندارند. اگر ما در یک معقوله توانستیم با ترفندها و تدبیرهایی فروش نفت که مهترین صادرات ما به حساب میآید را انجام دهیم پس راههای بسیاری وجود دارد که میتواند تحریمها را خنثی کند. ما یک زمانی تحریم را دور میزدیم؛ اما الان آن را خنثی میکنیم. دور زدن برای زمانی بود که تحریمها مؤثر بود و ما راههای جایگزین برای آن پیدا میکردیم. خنثی سازی این است که تأثیر تحریم را از بین میبریم.
یک نمونه واضح آن همکاری بین ما و کشورهای تحریم شده دیگر است. این را باید در دستاوردهای آقای امیر عبدالهیان و آقای رئیسی دید. این اتفاق حاصل سیاستهای منطقهای و سیاست روابط با همسایگان و همچنین سیاست عضویت در سازمانهای چندجانبه و منطقهای است که نتایج آن در حال بروز است. همین چند روز قبل اخباری آمد که از شهریورماه شما میتوانید با کارتهای عضو شبکه شتاب ایران در روسیه پول برداشت کنید و متقابلاً شبکه میر روسیه هم در ایران فعال خواهد شد. این فرایند حذف دلار در زندگی مردم دو کشور است. پس حتماً این مسیر در ادامه نیز میتواند ادامه پیدا کند. این موارد بخشی از ثمرات دولت آقای رئیسی است و از اقدامات راهبردی مؤثر بوده است.
هر چقدر ما راههای جایگزین داشته باشیم دست بازتری برای امتیازگیری خواهیم داشت و امتیاز کمتری میدهیم. شما به جنگ اوکراین هم اشاره کردید که در آنجا ما توانستیم در حوزه دفاعی و نظامی خوب ظاهر شویم؛ اما متأسفانه در حوزه اقتصادی و سیاسی شاید آنطور که باید و شاید نتوانستیم استفاده کنیم. در حوزه تحریمهایی که علیه روسیه اعمال شد میتوانستیم بهتر استفاده کنیم. در حوزه دفاعی اما هم آورده اقتصادی برای ما داشت و هم توانستیم در بین کشورهای مطرح در حوزه صنایع دفاعی و نظامی مطرح شویم و محصولات دفاعی خود همچون پهپاد شاهد را بهعنوان یک سلاح بهاصطلاح گیم چینجر و استراتژیک مطرح کنیم. تمام این موارد صحنه بینالمللی را تغییر میدهد و شرایط به نفع ما شده و دست ما در مذاکره پر میشود.
ثمرات سیاست همسایگی دولت شهید رئیسی چه بوده؟ به نظر شما نقش دیپلمات شهید امیر عبدالهیان در بهبود روابط با همسایگان تا چه اندازه مؤثر بوده است؟
نکته اول اینکه آقای امیر عبدالهیان تجربه وسیعی در منطقه داشت و به همین دلیل توانمندی بالایی در تعامل با کشورهای همسایه داشت و اولویت هم که از قبل گذاشته شده بود و پویایی آن به جایی رسید که روابط ما با عربستان برقرار شد و بحرین نیز با تأخیر و بعد از شهادت شهدای جمهور عادیسازی روابط را انجام داد و آذربایجانی که تنش روابط میان ما آنها بود در آخرین اقدام شهید رئیسی و امیر عبدالهیان یک پروژه مشترک را با یکدیگر افتتاح کردیم و کمی قبل نیز با پاکستان که کشوری بسیار جدی و مهم در منطقه است و قبل از این ارتباط بسیار کمی با آنها داشتیم ارتباط خوبی برقرار کردیم. پاکستانی که در دورههای قبل به آن توجه نداشتیم و ظرفیت بسیار چشمگیری در حوزه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای همکاری دارد. شاید مابقی کشورها مانند ترکیه و عراق به چشم نیاید؛ چون از قبل با آنها ارتباط داشتیم؛ اما با بقیه کشورهای همسایه توسعه روابط خوبی پیدا کردیم. بخش قابل توجهی از این دستاوردها حاصل نگاه ویژه شهید رئیسی بود و بخش دیگری حاصل تلاش شهید امیر عبدالهیان است. ظرفیت فردی آقای امیرعبداللهیان و سابقهای که در منطقه داشت خیلی به ایشان کمک کرد.
نتایج نگاه به شرق دولت سیزدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ گسترش همکاری با روسیه و چین در شرایطی که دولت قبل تنشهایی در ارتباط با این دو کشور به وجود آورده بود چگونه محقق شد؟
دولت آقای روحانی اعتقادی به همکاری با روسیه و چین نداشت. یک فرصت سوزی بزرگی نیز در همکاری با چین انجام دادند و به خاطر برجام غفلت کردند و تصوراتی که از برجام و روابط با غرب داشتند و فرصت را سوزاندند. بعد از آن با تدبیر رهبری مشارکت بخشهای دیگر این ارتباط برقرار شد و در دوره آقای رئیسی جدیت در ارتباط را آنها فهمیدند و استقبال کردند. همانطور که ارتباط ما با عربستان نیز با واسطه گری چین برقرار شد و بسیار مؤثر بود. مهمتر از آن بحث اقتصادی است. بحث فرصتهای اقتصادی که تعامل با چین به همراه آورده؛ مانند فروش نفت و چه بحث تعاملات تحریمی که بین دو کشور جریان دارد، همگی دستآورد نگاه به شرق است. همکاری راهبردی بلند مدت با روسیه نیز انشالله تدوام پیدا خواهد کرد. همین جدیت در رابطه باعث شد که بحث بریکس و شانگهای را به نتیجه برسانیم. سیاست شرق گرایی در عضویت ما در بریکس و شانگهای بسیار مؤثر بود و همین اواخر تیر ماه اجلاس شهرهای بریکس در بریکس پلاس شکل گرفت و روسیه اصرار جدی داشت که شهرهای ایرانی حتماً در اجلاس شرکت کنند. شهرهایی همچون تهران، مشهد، کرمان، اراک، اصفهان، رامسر و .. از شهرهایی بودند که در این اجلاس شرکت کردند و روسها بر حضور شهرهای ایرانی اصرار داشتند. اینها همگی ثمرات سیاست شرق گرایی دولت سیزدهم است. البته ظرفیت بسیار بیشتری وجود دارد که همه آنها محقق نشده است و امیدواریم که با اهتمام بیشتر دنبال شود.
باشگاه تحریمیها که بین ایران، روسیه، ونزوئلا، لبنان و کشورهای دیگر مطرح شده است بسیار میتواند مؤثر واقع شود و زمینههای اقتصادی خوبی را برای ایران فراهم کند. یکی از مواردی که اخیراً مطرح شد و به نظر من باید بیشتر پیگیری شود بحث همکاریهای راهبردی با این کشورها در زمینههای دیگر است. همکاریهای غیر اقتصادی مانند همکاری نظامی، سیاسی و چندجانبه که نمونه ان در آفریقاست. ظرفیت فوقالعادهای در آفریقا و جنوب جهانی وجود دارد که ایران میتواند با همکاری چین و روسیه و به صورت چندجانبه با کشورهای آن مناطق پروژه تعریف کند و همکاری کند.
وضعیت منطقهای ایران در سالهای آخر دولت دوازدهم و به خصوص در بازه زمستان ۹۸ تا ۱۴۰۰ با چالشهای فراوانی از جمله ترور شهید سلیمانی و حمله به نفتکشهای ما در منطقه روبهرو بود. نقش دولت سیزدهم در ارتقای قدرت منطقهای ایران و شکست نقششه فشار حداکثری آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
من به طور جدی معتقدئم که اتفاقاتی که در سال ۹۸ افتاد و بحث بنزین و شورشی که رقم خورد و پیامی که به غلط به غربیها داد این بود که وضع اقتصادی ایران بد است و تفسیر کردند به این که تکثریت مردم ایران خواهان براندازی هستند. از طرف دیگر نیز دولت پول ندارد که مجبور به گرانی بنزین شده است و به این نتیجه رسیدند که اگر ضربهای بزنند نه حمایت عمومی همراه نظام است و نه ظرفیت اقتصادی که بتواند واکنشی به ضربه ما نشان دهد. وقتی این سیگنال به طرف خارجی نشان داده میشود، تبعاتی به همراه دارد. این اتفاقی بود که افتاد و منجر به شهادت سردار سلیمانی شد. علت شهادت سردار سلیمانی همین پیامها بود و اینکه به شوخی و یا جدی بگوییم که خزانه خالی است و از این دست صحبتها در خارج از ایران تفسیر میشود و نتیجه آن اتفاقات منفی رخ داده است.
شما ضرباتی دریافت میکنید و هر چه ضربات متعددی دریافت میکنید نسبت به آن واکنشی نشان ندهید موازنه قوا به سمت طرف مقابله شما سنگینی میکند و طرف مقابل پیشروی میکند. انفعال طرف مقابل در دولت دوازدهم یک همچین ماجرایی را رقم زد. در آن زمان واکنش درست و مشخصی نسبت به اتفاقاتی که رخ داد نشان ندادند و جدیتی در این موضوع نداشتند و نهایتاً آن اتفاقات منفی افتاد که آسیب به وجهه بینالمللی ما و اقتدار ما بود. شما این رویکرد را مقایسه کنید با عملیات وعده صادق که بهشدت و به سرعت جایگاه ایران را تقویت کرد و هم در افکار عمومی به لحاظ دیپلماسی عمومی و هم در میان مقامات و دستگاههای سیاسی کشور و بازیگران بینالمللی وجهه ایران ارتقاء پیدا کرد.
طی چند سال گذشته و به خصوص پس از عملیات طوفان الاقصی مسئله فلسطین دوباره احیاء شده و به مسئله اول جهان اسلام تبدیل شد. نقش شهید جمهور در احیای مسئله فلسطین در بین کشورهای اسلامی و کمک به مقاومت اسلامی فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی را چگونه ارزیابی میکنید؟
مسئله فلسطین همیشه برای ما یک مسئله مهم و اعتقادی بوده و حمایت از فلسطین برگرفته از قانون اساسی ماست. بهشدت هم این دوره پر تنش بود و هنوز هم هست و بهشدت نیاز به کنشگری بازیگران مختلف داشت. این پویایی که پیشتر عرض کردم به خصوص در کنش شهید امیر عبدالهیان دیده شد و تلاش خیلی جدی کردند که جلوی نسل کشی در فلسطین را بگیرند. ثمره آن را نیز مشاهده کردیم و تنها کشوری که به طور جدی علیه رژیم صهیونیستی اقدام کرد ایران بود. با وجود اینکه جواب شیطنت خود آنها بود؛ اما در عرصه بینالمللی و سیاسی هم شخص آقای امیر عبدالهیان و هم شخص آقای رئیسی مکرر ورود کردند و رایزنی و صحبت کردند و از اهمیت جلوگیری از جنایات رژیم و توقف آن حرف زدند و این پیگیریها هم دیگران را وادار به موضعگیری میکند و هم زمینه سازی میکند تا این مسئله کم کم شکل بگیرد. اینکه کشورهای جهان مانند آفریقای جنوبی علیه اسرائیل موضع میگیرند و از این رژیم شکایت میکنند بخشی از علتش همین پیگیریهای مستمر است. وقتی مقامات مسئلهای را در دستور کار قرار میدهند و پیگیری مستمر میکنند یا در مذاکرات و تماسها مسئله را مطرح میکنند، آن مسئله برای بقیه نیز دغدغه شده و بقیه مجبور به موضعگیری میشوند. این موضعگیریها وقتی که تعداد پیدا کند منجر به اقدام میشود. زیرا مطالبه عمومی را به همراه دارد. وقتی که دهتا و بیستا رئیس جمهور در مورد مسئله غزه و فلسطین صحبت میکنند در نتیجه افکار عمومی جهان نیز آگاه میشود. در نتیجه نیز چیزی که شاهد آن هستیم، مانند تظاهرات مردمی و دانشجویی در آمریکا و اروپا یا اقدام آفریقای جنوبی علیه رژیم و یا اقدام تعدادی از کشورها برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین رخ میدهد. نه تمامی این موارد بلکه بخشی از آنها به دلیل پویایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دولت سیزدهم است.
انتهای پیام/
لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/381768
لینک کوتاه کپی شد