هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
يكشنبه، 31 فروردين 1404
ساعت 02:04
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

يكشنبه 31 فروردين 1404 ساعت 02:00
يكشنبه 31 فروردين 1404 01:54 ساعت
2025-4-20 02:00:38
شناسه خبر : 384346
خاورمیانه، به عنوان بهای سنگینی برای توهم بازدارندگی مطلق آمریکا ایفای نقش می‌کند. سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است. ایران به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شده، و منطقه دستخوش بحران‌های جدید است.
خاورمیانه، به عنوان بهای سنگینی برای توهم بازدارندگی مطلق آمریکا ایفای نقش می‌کند. سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است. ایران به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شده، و منطقه دستخوش بحران‌های جدید است.
گروه بین‌الملل-رجانیوز: جهانی که روزی زیر چکمه‌های هژمونی آمریکا به نظم می‌رسید، امروز صحنه زایش نظمی جدید است. نظمی که نه در واشنگتن، بلکه در پیچ‌وخم‌های مناسبات بین‌المللی شکل می‌گیرد. تحلیل‌گران ژئوپلیتیک بر این باورند که آمریکا در مواجهه با این تحول بنیادین، دچار نوعی سردرگمی استراتژیک شده است.
 
در همین راستا اخیراً مقاله‌ای توسط اندرو لاثم، نظریه پرداز و استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه مکالستر آمریکا، در اندیشکده 1945 به انتشار رسیده است. خلاصه‌ی این مقاله به شرح ذیل است.
 
آمریکا باید توهمات حفظ قدرت مطلق را کنار بگذارد؛ چراکه این کشور با بحران «فرسودگی راهبردی» مواجه است. تلاش برای حضور و تأثیرگذاری همزمان در اوکراین، خاورمیانه و آسیای شرقی، در حالی که اقتصاد زیر فشار بدهی و ارتش با کاستی‌های صنعتی روبه‌روست، تلاشی ناپایدار و پرهزینه است.
 
خاورمیانه، به عنوان بهای سنگینی برای توهم بازدارندگی مطلق آمریکا ایفای نقش می‌کند. سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است. ایران به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شده، و منطقه دستخوش بحران‌های جدید است. ارتش آمریکا به‌ویژه نیروی دریایی آن، به سختی قادر به کنترل بحران‌های متعدد از یمن تا لبنان است. باید پرسید که حضور آمریکا در این منطقه به نفع منافع حیاتی‌اش است یا صرفاً نمایشی از قدرت‌طلبی؟
 
اروپا نیز به عنوان متحد دیرینه آمریکا، در مواجهه با این تحولات دچار تردیدهای جدی شده است. سیاست‌های واشنگتن در قبال اوکراین، شکاف‌های عمیقی در همبستگی غربی‌ها ایجاد کرده است. بسیاری از پایتخت‌های اروپایی این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا منافع آنها واقعاً با سیاست‌های آمریکا همخوانی دارد یا خیر.  
 
در شرق آسیا، چین به عنوان بازیگری تعیین‌کننده، نقش‌آفرینی می‌کند. رشد اقتصادی و توسعه فناورانه این کشور، موازنه قدرت را در منطقه و جهان دگرگون ساخته است. آمریکا که روزی خود را تنها ابرقدرت بلامنازع می‌پنداشت، امروز ناچار است در برابر این واقعیت جدید سر تعظیم فرود آورد.  
 
آینده روابط بین‌الملل در گروی توانایی بازیگران مختلف برای انطباق با این شرایط جدید است. آمریکا نیز ناگزیر است در سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند. پرسش اساسی این است که آیا واشنگتن ظرفیت پذیرش این واقعیت را دارد که جهان دیگر تحت سیطره آمریکا نیست؟ پاسخ به این پرسش، آینده نظم بین‌المللی را رقم خواهد زد.
 
این تحولات نشان می‌دهد که دوران یکه‌تازی آمریکا به پایان خود نزدیک می‌شود. جهانی که در آن قدرت میان بازیگران مختلف توزیع شده است، نیازمند دیپلماسی هوشمندانه‌تر و واقع‌بینانه‌تری است. در چنین شرایطی، انعطاف‌پذیری و درک صحیح از تحولات جهانی، کلید موفقیت در عرصه بین‌المللی خواهد بود.
 
انتهای پیام/


 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home