شنبه 23 فروردين 1404 12:24 ساعت
شناسه خبر : 384186

در جدیدترین اظهارات، مدعیان اصلاحات بر اساس توئیت یکی دو نفر که یکی از آنها عضو شورای اطلاعرسانی دولت هم هست! و بیشتر به یک شوخی و لطیفه شبیه است، ادعا میکنند که آمریکا در صورت توافق با ایران، یک هزار میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند!
به گزارش رجانیوز به نقل از کیهان، مدعیان اصلاحات با تبلیغات روی یک دروغ شاخدار که قرار است آمریکا در صورت توافق، یکهزار میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند! به استقبال آمریکا رفتند.
جریان غربگرا برای اینکه مذاکره بین ایران و آمریکا را به هر قیمتی که شده، موجه جلوه دهند و عطش مذاکره با هر پیششرطی را در جامعه ایجاد کنند، به گزافهگویی افتادهاند. در جدیدترین اظهارات، مدعیان اصلاحات بر اساس توئیت یکی دو نفر که یکی از آنها عضو شورای اطلاعرسانی دولت هم هست! و بیشتر به یک شوخی و لطیفه شبیه است، ادعا میکنند که آمریکا در صورت توافق با ایران، یک هزار میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند! مطرحکنندگان چنین دروغی یا نمیدانند یکهزار میلیارد دلار چقدر است یا با احمق فرض کردن مخاطبان خود، به ملت ایران توهین میکنند.
درباره این ادعاهای شاذ گفتنی است که آمریکا اگر چنین پولی داشت مجبور نبود تمام اصول اقتصاد آزاد را زیر پا بگذارد و جنگ تعرفهای علیه همه جهان راه بیندازد تا کسریها و ناترازیهای خود را بپوشاند و بر تورم خود غلبه کند که البته موفق هم نخواهد شد. دولت آمریکا اگر میتوانست یکهزار میلیارد دلار سرمایهگذاری کند، با فرستادن ایلان ماسک به این وزارتخانه و آن دستگاه، روزانه هزاران نفر را اخراج نمیکرد و شاهد تظاهرات میلیونی مردم خود نبود.
آمریکا اگر میتوانست یکهزار میلیارد دلار سرمایهگذاری کند به دنبال خفتگیری و گرفتن پول زور از اروپا، سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی نبود و با ادعای مالکیت بر کانادا، گرینلند، کانال پاناما و خلیج مکزیک؛ دوستان خود را به دشمن تبدیل نمیکرد.
آمریکا اکنون به همان شخصیت زورگیر سریال طنز «شبهای برره» تبدیل شده که جلوی عابران را میگرفت و میگفت: «پول زور بده»؛ با این تفاوت که آن طنز بود و این خیلی جدی و تلخ و نشاندهنده حقیقت آمریکا و طرفداران ایرانی این زورگیر جهانی است.
یادی از رؤیافروشیها
برای اینکه حاصل تعامل با غرب و میزان خیالبافی اصلاحطلبان را بسنجیم، کافی است به جدیدترین اخبار رجوع کنیم. اتحادیه اروپا، در سفر اخیر مسئول آن به ازبکستان، وعده داده است که تنها 12 میلیارد یورو (معادل کمتر از یکسال بودجه واردات کالاهای اساسی ایران) در پنج کشور آسیای میانه سرمایهگذاری کند.
این ادعاها یادآور حرفهای محمدباقر نوبخت و مرحوم اکبر ترکان است که خسارت روزانه تاخیر در امضای برجام را از 100 تا 150 میلیون دلار اعلام میکردند اما سیف؛ رئیس بانک مرکزی دولت روحانی، مدتی پس از امضای برجام، عایدی آن را تقریباً هیچ اعلام کرد. به نظر میرسد به وعدههای اصلاحطلبان هم تورم شدیدی خورده که از یکهزار میلیارد دلار حرف میزنند!
28 خرداد 1398، تقریبا یک سال پس از آنکه «دونالد ترامپ» برخلاف محاسبات «محمدجواد ظریف» با یک «چرخش قلم» از برجام خارج شد «بیژن زنگنه»؛ وزیر وقت نفت طی سخنانی گفت: «هیچ نفتی نمیتوانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم، پولش را نمیتوانیم بیاوریم.» دولتمردان تدبیر و امید(!) اساساً فروش و صادرات نفت را بدون برجام امری «نشدنی» تلقی میکردند.
13 شهریور 1399 در حالی که برجام همچنان بود و توسط دولت وقت اجرا میشد؛ محمدباقر نوبخت در نشست اعضای شورای توسعه و برنامهریزی همدان گفت: «این بیانصافها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمیدهند و اگر هم به فروش میرسد، امکان تبادل مالی نباشد.» اما نفت ایران در دولت سیزدهم بدون برجام رکوردهای فروش و تولید تازهای به ثبت رساند.
چه خبر از باغ سیب و گلابی؟!
«مذاکره انجام بشود وضع اقتصادی بهتر میشود»، «مذاکره کنیم سرمایهگذاری در کشور رشد پیدا میکند»، «مذاکره کنیم تحریمها رفع میشود و سفره مردم رونق میگیرد.»؛ این جملات و جملات مشابه آن را بارها در دهه ۹۰ شنیده بودیم و مسئولان دولتی نیز انصافا در جا انداختن آن سنگ تمام گذاشتند.
شرایط به گونهای بود که همه منتظر بودند ببینند آیا برای خریدن فلان کالا صبر کنند یا نه بدون فوت وقت خرید کنند. کار مردم بالا و پایین کردن اخبار برای فهمیدن این بود که بالاخره نتایج مذاکرات چه میشود؟ تحریمها برداشته میشود؟ دلار ارزان میشود؟ در آن زمان دولتیها اعتقاد داشتند تنها راه بهبود شرایط اقتصادی کشور از مذاکره با غربیها میگذرد به طوری که رئیسجمهور وقت مشکل محیط زیست، صنعت، اشتغال، بانکها و حتی آب خوردن را به تحریمها ربط داد و راهحل را مذاکره عنوان کرد و برجام را باغ سیب و گلابی دانست که بعدها ثمر میدهد. مردم از آن زمان تاکنون همچنان منتظر میوههای این باغ هستند. شاید هم میوههایش تحریمهای جدیدی است که از زمان برجام تاکنون به ملت ایران تحمیل شده است.
نتیجه آن شد که دولت تقریباً یک دهه به دنبال آن بود که چگونه و از چه راهی مذاکرات را به نتیجه برساند تا مشکلات اقتصادی را رفع کند. حتی بعد از خلف وعده آمریکاییها و برهمزدن توافق، همچنان منتظر بودند تا بلکه اروپاییها به کمک بیایند و منافع اقتصادی که دولت از برجام انتظار داشت را محقق کنند اما اروپاییها هم اقدام عملی و مؤثری انجام ندادند.
خطرات شرطی شدن اقتصاد
شرطی شدن اقتصاد در دهه ۹۰ باعث شد تا رهبر انقلاب در سال ۹۸ نسبت به این مسئله تذکر بدهند. رهبر انقلاب در آبان ماه سال ۹۸ در دیدار با تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی درخصوص شرطی شدن اقتصاد گفتند که گره زدن روند حل مشکلات به تصمیمات دیگران موجب بروز بدترین مشکلات برای کشور میشود. ایشان گفتند که در این سالها بیان مسائلی از قبیل اینکه «ببینیم شش ماه دیگر چه میشود» و یا «برجام چه میشود» و حالا نیز «به امید ابتکار رئیسجمهور فرانسه ماندن» هیچ مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد و این نگاه باید کنار گذاشته شود.
در حال حاضر بار دیگر موضوع مذاکرات به صدر اخبار بازگشته و انتظار مردم برای روز شنبه و اینکه نتیجه مذاکرات در این روز چه میشود یادآور همان روزها است اما بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که وقتی مدام حل مشکلات را منوط به توافق میدانند عملاً مردم را به این باور میرسانند که بدون مذاکره هیچکاری نمیتوان کرد. این نوع شرطیسازی، اقتصاد را معطل و آیندهنگری را از مردم میگیرد؛ حال آنکه در سه سال اخیر اثبات شد که بدون برجام هم میتوان صادرات و رشد اقتصادی را جهش داد.

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/384186
لینک کوتاه کپی شد