هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
چهارشنبه، 22 اسفند 1403
ساعت 03:54
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

دوشنبه 29 بهمن 1403 ساعت 16:35
دوشنبه 29 بهمن 1403 15:27 ساعت
2025-2-17 16:35:32
شناسه خبر : 383766
رئیس انجمن ملی حمایت از کالای ایرانی در یادداشتی نوشت: چندی قبل رهبر معظم انقلاب اسلامی، مذاکره با آمریکا را «نه عاقلانه، نه خردمندانه و نه شرافتمندانه» توصیف نمودند. این اظهارات در حالی مطرح شد که ماه‌هاست در سکوت رسانه‌ای حاکمان آمریکا در باب تمایل به گفتگو با ایران، بصورت یکطرفه از سوی مسئولان دولت جمهوری اسلامی، ندای طلب مذاکره به گوش می‌رسید. چیزی که بیش از پیش بیانگر این نکته بود که دولت رئیس جمهور پزشکیان نیز مانند دولت حسن روحانی، با توجه به عدم در دست داشتن طرح‌واره‌ای مناسب جهت برون رفت از معضلات اقتصادی، بار دیگر تمام همت و امید خود را معطوف به نتیجه‌گیری در مذاکراتی کرده که پس از گذشت بیش از بیست سال، تجربه‌ی ‌ناموفق آن پیش روی ملت ایران است.
 
در این مدت عناصری در دولت سعی کردند ضمن ساده‌نمایی مسائل، این نکته را جا بیندازند که اولاً: هیچ راه حلی جز مذاکره و توافق با آمریکا قابل تصور نیست. ثانیاً: رسیدن به یک توافق مرضی الطرفین - با آغاز دور جدیدی از مذاکرات- سهل الوصول است. در این بین نقش رسانه‌ها‌ی وابسته به این جریان سیاسی در القای این توهم که "ترامپ موجودی کاسب و اهل مذاکره است؛ پس با نرمشی مختصر، نتایج شگرفی حاصل خواهد شد" بسیار پررنگ بود.
 
کار تا بدانجا پیش رفت که رهبر انقلاب با توجه به وظیفه‌ی ذاتی خود و در خلأ اظهار نظر و ابراز وجود خواصِّ همیشه ساکتِ منافع محور، خود وارد میدان شدند و ضمن اشاره‌ به تجربه‌ی نظام و مردم در مواجهه‌ی سخت و نرم با غرب -در قالب مقاومت و مذاکره- بار دیگر نکاتی را در این خصوص خاطر نشان شدند. 
 
پس از این بیانات پرواضح بود که جریان مذاکره‌طلب! با استفاده از پتانسیل رسانه‌ای و تبلیغی خود سعی در القای این مطلب خواهد نمود که مواضع رهبر انقلاب، امیدها برای کاهش تحریم‌ها را تنزل داده و منجر به افت ارزش ریال ایران به پایین‌ترین سطح تاریخی خود شده است.
 
برخی جریان‌ها، چه در داخل و چه در خارج از کشور نیز تلاش سنگینی را آغاز نمودند تا تأثیرات اقتصادی سخنان رهبر انقلاب اسلامی را به ‌عنوان یک هزینه سنگین جلوه دهند. رویکردی که می‌توان برای آن اهداف زیر را متصور بود:
-افزایش فشار روانی بر جامعه با هدف بزرگ‌نمایی تأثیرات منفی اقتصادی و ایجاد تشنج و تنش در فضای روانی جامعه با هدف بدبین نمودن مردم نسبت به سیاست‌های واقع‌گرایانه‌ی نظام.
-ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت که از ابتدای انقلاب اسلامی در دستور کار اجرایی و رسانه‌ای جریانات خاص داخلی و خارجی بوده است.
-برجسته‌سازی مشکلات اقتصادی و نسبت دادن آن به عدم مذاکره در حالی که بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران ریشه در سوء مدیریت، تحریم‌های داخلی و ساختارهای اعوجاج‌گونه‌ی اقتصادی دارند. چیزی که با شرطی‌سازی اقتصاد کشور به روابط صرفِ بین‌المللی، آن هم با دولت‌های خاص غربی، شمایلی کاریکاتورگونه به خود گرفته است.
-سیاه‌نمایی در بازارهای مالی و اقتصادی؛ در چنین بزنگاه‌هایی، سفته‌بازان و بازیگران اقتصادی تلاش دارند تا با استفاده از این فضا برای ایجاد نوسانات در بازار ارز، طلا و بورس، از مواضع سیاسی به عنوان بحران‌هایی ساختگی برای کسب منافع مالی بیشتر، بهره‌برداری کنند.
اما این فضا دو روز بیشتر به طول نینجامید! آنجا که ترامپ ضمن احمقانه خواندن بزرگترین دستآورد دولت حسن روحانی یعنی "برجام"، اعلام نمود که اگر توافقی قابل تصور باشد؛ توافقی است که ضمن آن بتواند بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران "نظارت" "بررسی" "بازرسی" و نهایتاً آن را "منفجر" نماید! توافقی که در راستای آن ایران از داشتن تسلیحات متعارف نیز محروم باشد!! "تکه کاغذی بجای بمباران شدید"
این عبارات تحقیرآمیز و بی‌سابقه، معانی دیگری نیز دارد؛ مذاکره برای خلع سلاح!! مذاکره برای تیر خلاص!! آبی سرد بر پیکر مذاکره‌طلبان!!
و اما شوری آش تا آنجا که عمادالدین باقی ضمن اذعان به بیش از بیست و پنج سال تقابل با راهبردهای منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، عنوان نمود که از این عبارات ترامپ، احساس توهین و تحقیر و خشم یافتم! ولی بایستی عرض کرد که جناب باقی، تجربه نشان داده است که چندی دیگر و پس از سرد شدن این احساس تحقیر و خشم، بار دیگر علائق مذاکره‌طلبانه‌ی شما با اتخاذ مجدد مواضع تقابلی در قبال سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نظام، بروز و ظهور خواهند یافت! همان‌هایی که پس از مواضع اخیر رهبر انقلاب، پیشنهاد استعفای رئیس جمهور را مطرح نمودند تا نسبت به القای حاکمیت دوگانه در کشور از هیچ کوششی فروگذار نکرده باشند. سیاستی که سخنان رئیس جمهور آمریکا آن را نه خنثی بلکه رسوا نمود!
 
با این حال، از منظر واقع‌بینانه، نمی‌توان تأثیرات اقتصادی مواضع رهبر انقلاب را نادیده گرفت. زیرا عدم مذاکره با آمریکا به معنای ادامه تحریم‌ها و محدودیت‌های تجاری است که طبیعتاً اثرات اقتصادی خاص خود را خواهد داشت. اما تفاوت در تحلیل‌ها این است که آیا این تأثیرات به دلیل یک تصمیم کلان، مجرب و حکمت‌آمیز است یا اینکه بزرگ‌نمایی و توطئه‌ای برای هزینه‌ساز نشان دادن این سیاست‌ها وجود دارد؟
 
به نظر می‌رسد درک دقیق این مسئله نیاز به تفکیک میان واقعیت‌های اقتصادی و فضاسازی‌های رسانه‌ای دارد.


11
پسندیدم

 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home