هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
چهارشنبه، 3 بهمن 1403
ساعت 02:05
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

سه شنبه 2 بهمن 1403 ساعت 22:58
سه شنبه 2 بهمن 1403 22:13 ساعت
2025-1-21 22:58:16
شناسه خبر : 383534
این توافق دستاورد و حاصل زحمات شهید رئیسی و شهید عبداللهیان است که آن را پیگیری کردند. خود طرف روسی هم اعلام کرد که نزدیک به چهار سال گفت‌وگو شد که در این چهار سال، سه سال و نیم آن صرف رفت و برگشت گفت‌وگوی نماینده آقای رئیسی با طرف روسی شده است.
این توافق دستاورد و حاصل زحمات شهید رئیسی و شهید عبداللهیان است که آن را پیگیری کردند. خود طرف روسی هم اعلام کرد که نزدیک به چهار سال گفت‌وگو شد که در این چهار سال، سه سال و نیم آن صرف رفت و برگشت گفت‌وگوی نماینده آقای رئیسی با طرف روسی شده است.
گروه بین‌الملل-رجانیوز: علی‌رغم اینکه دولت آقای پزشکیان توافقنامه جامع راهبردی میان ایران و روسیه را به امضاء رسانده است، شاهد انتشار ادبیات ضد روسی و انتقادات علیه این توافقنامه در رسانه‌های همسو با دولت هستیم. این در حالی است که این توافقنامه از ظرفیت قابل توجهی برای تعمیق روابط میان ایران و روسیه برخوردار بوده و می‌تواند در تحقق منافع ملی ایران نقش بسزایی ایفا کند. در همین راستا، رجانیوز در گفت‌وگویی با آقای روح‌الله مدبر، کارشناس مسائل روسیه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل، به بررسی ابعاد اهمیت این توافقنامه و شبهاتی که پیرامون آن مطرح شده است، پرداخته است. مشروح این مصاحبه را در ادامه مشاهده خواهید کرد:
 
برخی تحلیلگران بر این باورند که این روابط ماهیتی نامتقارن داشته و هزینه‌های این همکاری‌ها عمدتاً بر عهده ایران بوده است، در حالی که روسیه در مواردی مانند بحران سوریه از تعهدات راهبردی خود سر باز زده است. با توجه به این تحلیل‌ها، آیا روسیه می‌تواند به‌عنوان یک شریک راهبردی برای ایران تلقی شود؟
در خصوص پاسخ این سوال لازم هست اشاره کنم که همواره عناصر غرب‌گرا و تحلیل‌گران و کارشناسان نزدیک به غرب، یکی از مطالبی که در حوزه حمله به روابط ایران و روسیه مطرح می‌کردند این بود که روابط ایران و روسیه تاکتیکی است و هیچ‌وقت راهبردی نبوده است. حالا که برای نخستین بار، طبق توافقنامه جامع همکاری ایران و روسیه، همانطور که در مقدمه این توافق اشاره شده است روابط ایران و روسیه از این به بعد وارد فاز راهبردی می‌شود؛ عناصر غرب‌گرا بهانه‌سازی جدیدی را علیه روابط ایران و روسیه مطرح کردند و نکاتی را مطرح می‌کنند که این‌ها خارج از واقعیت است و بیانگر این هست که رویکرد آن‌ها صرفا بهانه‌سازی، اختلاف‌سازی و ایجاد مانع برای تعمیق روابط ایران و روسیه است. آن چیزی که بسیار حائز اهمیت است و نکته طلایی بود که در سخنان آقای پوتین اشاره شد این بود که امروز روسیه هر نوع مانعی که بخواهد باعث ایجاد اخلال در روابط بشود، مانع خارجی و مانع تحقق روابط راهبردی ایران و روسیه بشود روسیه از آن‌ها عبور خواهد کرد.
 
این پیام صریحی که آقای پوتین رئیس‌جمهور روسیه مطرح کردند بیانگر عزم جزم طرف روسی است. اینکه گفته می‌شود که بحث روابط ایران و روسیه هزینه و فایده بوده است و هزینه آن را ایران داده است اصلا بر مبنا واقعیت نیست و مستنداتی در این رابطه وجود ندارد. ما بزرگ‌ترین مسئله‌ای که در بحث روابط ایران و روسیه داریم این هست که یک غبار شدید تبلیغاتی ضدروسی در ایران توسط رسانه‌های غربی و عناصر غرب‌گرا منتشر می‌شود که این غبار هدفش دیده نشدن اهمیت تعمیق روابط ایران و روسیه است. طی یک سال گذشته که بحث امضای این توافق جدی شد و طی چند ماه گذشته، اگر مشاهده کرده باشید یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دغدغه طرف غربی، به ویژه تروئیکای اروپایی و آمریکا امضای این توافق بود. شما اگر جست‌وجو بکنید می‌بینید که طی چند ماه گذشته بیشترین برنامه‌هایی که در ایران‌اینترنشنال، بی‌بی‌سی، رادیو فردا، صدای آمریکا و صدای اسرائیل تهیه شده و تولید شد به صورت روزانه، حضور کارشناسان غربی بودند که بر ضد این روابط و توافقنامه صحبت می‌کردند. اینکه تروئیکای اروپا و آمریکا و اسرائیل اینقدر هزینه تبلیغاتی بر ضد این روابط و ضد این توافقنامه خاص چهل‌وهفت بندی می‌کنند؛ دقیقا بخاطر اثرگذاری آن هست.
 
بحث سوریه به شدت مجزا از بحث ایران است. آن چیزی که در حوزه سوریه رخ داد خارج از آن چارچوب توافق بین دولت روسیه و سوریه بود و ورود من به این بحث، بحث را بسیار طولانی می‌کند. عوامل غرب‌گرا مسئله سوریه هم به عنوان یک چماق در اختیار گرفتند تا این فرصت طلایی را دچار حاشیه بکنند. بنابراین در شرایط فعلی که طرف روسی عزمش جزم است و برای نخستین بار  از کلیدواژه‌های روابط راهبردی با تهران استفاده می‌کند، به هیچ وجه نباید در تله غرب و غرب‌گراها افتاد و بهانه جدید عدم شرکت راهبردی و عدم اعتماد به روس‌ها را مطرح کرد و باید از این فرصت طلایی بهترین استفاده را برد.
 
آن چیزی که قابل اهمیت است این است که، زیرساخت‌هایی که در روسیه آماده شده و مواضعی که دولتمردان روسیه، نه صرفاً به‌عنوان مواضع مصاحبه‌ای و شعاری و  تشریفاتی، بلکه برنامه‌های راهبردی مطرح می‌کنند، نشان‌دهنده این است که عزم طرف روسی جزم است. در مهم‌ترین برنامه‌هایی که طرف روسی در این زمینه مطرح می‌کند، کلیدواژه‌ها، هاب انرژی و مرکزیت ترانزیتی ایران وجود دارد. طرف روسی در این زمینه برنامه دارد و نماینده ویژه‌ای را منصوب کرده است. علاوه بر اینکه آقای لویتین در حوزه ترانزیت منصوب شده، وزارت انرژی روسیه و خود مجموعه گازپروم مسئولیت ویژه در این حوزه گرفته‌اند و نخست‌وزیر روسیه به ایران سفر می‌کند. تمام این‌ها نشان‌دهنده عزم جزم و برنامه‌ریزی طرف روسی است. 
 
از منظر حقوق بین‌الملل، این توافقنامه چه جایگاهی دارد و چگونه از سایر توافق‌های مشابه میان ایران و دیگر کشورها متمایز می‌شود؟ تفاوت‌های کلیدی این توافقنامه با توافق‌های پیشین میان ایران و روسیه چیست؟
ما حدود شش تفاهم‌نامه با روس‌ها به‌خصوص از دوره شوروی داشتیم. یکی از آنها که مهم‌ترینشان هم هست و در مقدمه این تفاهم‌نامه راهبردی هم به آن اشاره شده، معاهده دوستی و همکاری سال ۱۹۲۱ بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران است که در آن دقیقاً به بحث عدم خصومت و احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی اشاره شده است. معاهده بعدی معاهده تضمین بی‌طرفی بود که در سال ۱۹۲۷ بین شوروی و ایران منعقد و بر حفظ روابط مسالمت‌آمیز  و پرهیز از هر گونه درگیری نظامی بین طرفین تأکید شد. معاهده مهم تاریخی بعدی بین ایران و شوروی در سال ۱۹۴۰ تحت عنوان معاهده بازرگانی و ناوبری منعقد شد. ما در سال  ۱۹۵۴ موافقت‌نامه مرزی و مالی هم با روس‌ها داریم. در سال ۱۹۸۹ جمهوری اسلامی و شوروی اولین تفاهم‌نامه همکاری با یکدیگر معروف به توافق همکاری فنی و اقتصادی و تجاری را امضا کردند که اتفاقاً بعد از آن بحث ورود و خرید تسلیحات شوروی به ایران باز شد و برخی از اقدامات، همکاری‌ها و ورود برخی از تکنولوژی‌های شوروی به ایران پررنگ شد.
 
مهم‌ترین و عملیاتی‌ترین توافق بعدی هم که ما با روس‌ها داشتیم که در دوران فدراسیون روسیه بود، قانون معاهده اساس اصول همکاری‌های متقابل ایران و روسیه است که در سال ۱۳۸۰ به تصویب مجلس هم رسید. این توافق‌نامه ۴۷ بندی جدید، ارتقا یافته تفاهم‌نامه سال ۱۳۸۰ است.  بر اساس این توافق‌نامه، تأکید شد که تمامی موافقت‌نامه‌های پیشین میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی که از سال ۱۹۲۱ به امضاء رسیده بودند، مورد توجه قرار گیرد و اصول و مفاد آن‌ها همچنان رعایت گردد.
 
ما معاهدات متعددی با طرف روسی داشتیم، اما این توافق‌نامه بسیار مبسوط‌تر و جامع‌تر است و برای نخستین بار در آن اشاره شده که روابط مسکو – تهران وارد فاز راهبردی می‌شود. فاز راهبردی در روابط بین‌الملل مسئله فوق‌العاده مهمی است و به‌عنوان شرکای استراتژیک تعهداتی را برای طرفین ایجاد می‌کند. البته من این را  اعلام می‌کنم، طبق حقوق بین‌الملل مهم‌ترین مسئله در توافقات، وجود دو سازوکار برای اجرا است. یک اصلی به نام اصل وفای به عهد داریم. این اصل، ضمانت اجرایی برای تمام کشورهاست که آنها طبق اعتبارشان به آن عمل می‌کنند. نکته دوم ایجاد یک سازوکار حل اختلاف است. اگر در توافقات بین‌المللی بین کشورها، سازوکار حل اختلاف چه در حل اختلاف داخل تفاهم‌نامه، چه در حل اختلاف بین دو کشور وجود داشته باشد، می‌توانیم اعلام کنیم که این یک توافق عملیاتی است. خدا را شکر در ماده ۱۱ این توافق‌نامه، بند ۲ طبق اصول برابری، حل اختلاف را داریم. این نکته قابل توجه‌ای است که توافق را عملیاتی‌تر و اجرایی‌تر می‌کند. علاوه بر این بندهای مختلف و متعددی در این توافق هست که متمایز است و این توافق را ارتقا داده است و کمک می‌کند اگر تهران برنامه عملیاتی ویژه‌ای داشته باشد بتواند از این توافق استفاده بکند. 
 
نکته ویژه دیگری که در پاسخ به این سوال ضرورت دارد که اشاره کنم این است که ما توافق راهبردی مشابهی مثل این توافقی که با روس‌ها امضا کرده‌ایم، با هیچ ‌یک از کشورهای دیگر نداریم که با این صراحت و جزئیات دقیق و ترسیم‌بندی خاصی با افق خاص نظم جدید و یک نقشه راه برای تعمیق روابط بلندمدت باشد. این توافق نخستین ‌بار با این ویژگی‌ها است و سازوکارهایی هم که در آن دیده شده‌اند بسیار دقیق و ارشمند هستند، خصوصاً اینکه نگاه این توافق، نزدیکی تهران ـ مسکو را در حوزه کلان بیشتر نمایان می‌کند. البته منظور من دولت‌ها نیستند. متأسفانه یکی از اشکالاتی که در ایران وجود دارد این است که با تغییر دولت‌ها چهارچوب‌ سیاست خارجی هم تغییر می‌کند. اگر دولت غرب‌گرا سر کار بیاید، نگاهش غرب‌گرا می‌شود. دولت متمایز با غرب‌گرا بیاید، نگاهش متفاوت می‌شود و این خطرناک است. برای توافقات راهبردی وقتی یک مسیر کلان راهبردی تعیین می‌شود، باید کشوری که با شما توافق امضا می‌کند مطمئن باشد که شما چرخش دیپلماسی ندارید. لذا با توجه به اینکه در ماه دوم این توافق به بحث چندجانبه‌گرایی و نظم جدید اشاره شده، ضرورت دارد که ساختار سیاست خارجی ما هم به این معتقد باشد. افراد باید بپذیرند که امریکا رو به افول است. این یک واقعیت است. باید بپذیرند که نظم جدیدی دارد ایجاد می‌شود و جهان دارد به سمت شرق می‌رود. اتفاقاً در اینجاست که آن توییت مهم رهبر فرزانه انقلاب در شب قبل از امضای توافق به زبان روسی منتشر شد و نوعی پیام بود مبنی بر اینکه ارکان بالای ساختار حاکمیت نظام معتقد به این است که غرب افول کرده و شرق پرچمدار جدید نظم جدید خواهد شد.
 
این یک پیام بود که اگر افرادی هستند که نگاه غرب‌گرا دارند، این نگاه متعلق به کل حاکمیت نیست، چون در توافقات راهبردی، این مسئله قابل توجه است که افق نگاه شما به کجاست؟ آیا افق نگاهتان این است که جهان در اختیار امریکایی‌ها‌ است و در مورد همه چیز باید با امریکایی‌ها و تروئیکای اروپایی‌ها مذاکره شود؟ اگر این باشد که نمی‌توانید یک توافق راهبردی با قدرت‌های برتر شرقی مثل روسیه را پیش ببریم که خودش یک رکن نظم جدید هست. اما اگر نگاهتان متوازن است می‌توانید این مسیر را پیش بروید. این نکته فوق‌العاده مهمی است که باید به آن توجه بشود.
 
توافقنامه جامع راهبردی ایران و روسیه چگونه می‌تواند موجب تقویت همکاری‌های دوجانبه در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و نظامی شود؟ این توافقنامه چه پیامدهای مثبتی برای ایران در این حوزه‌ها به همراه خواهد داشت؟
در پاسخ به این سوال ضرورت دارد اشاره کنم که این توافق همان طور که آقای سرگئی لاوروف از آن تعبیر کرد، یک توافق چهار فصل است؛ یعنی چند بعدی و همه‌جانبه است. هم بعد امنیتی، اطلاعاتی، نظامی دارد، هم بعد سیاسی و هم بعد فرهنگی، هویتی و اجتماعی دارد. در بعد امنیتی، اطلاعاتی و نظامی آن بحث تقویت همگرایی و ارتباط ساختارهای اطلاعاتی دو کشور دستاورد فوق‌العاده مهمی است، خصوصاً در بحث تهدیدات نوینی که ما در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز می‌بینیم. علاوه بر این در ماده ۱۲ به بحث نگاه ایران و روسیه اشاره شده است. عدم موافقت و ایجاد ممانعت برای حضور دولت‌های بیگانه در قفقاز و آسیای مرکزی، بند بسیار مهمی است و در صورت پیگیری‌ها و عملیاتی کردن این بند، می‌تواند مانع از تهدیدات ناتو و امریکا و اسرائیل در قفقاز که به زودی شاهد خواهیم بود بشود. بریتانیا پروژه گسترده‌ای برای تروریسم در آسیای مرکزی و گروه‌های تروریستی را در آنجا تقویت کرده است.
 
این ماده ۱۲ یکی از بندهای بسیار مهم است که نگاه این دو کشور را به این سمت می‌آورد که امنیت این منطقه باید توسط کشورهای همین منطقه تأمین شود. در بخش اقتصادی هم روسیه مسیر خارج از چهارچوب تحریمی را با ایران در پیش گرفته و این را جلو برده است. دیدیم که روس‌ها به رغم همه تحریم‌ها یک سوئیفت داخلی برای ایران ایجاد کردند و چندین سال است که به ایران اجازه داده‌اند در روسیه بانک تأسیس کند، آن هم یک بانک صددرصد ایرانی به نام میر بیزینس بانک که در اوج تحریم‌ها ایران در روسیه ایجاد کرد و یکی از مسئولیت‌های اصلی تبادلات مالی ما را به عهده‌ دارد. ما باید بتوانیم از این امکان استفاده کنیم. ما اگر نتوانیم از ظرفیت این بانک استفاده کنیم، اشکال از طرف ایرانی است که نمی‌تواند از ظرفیت بانک خودش درست استفاده کند، اشکال از طرف روسی نیست. روسیه بستر را فراهم کرده است.
 
 
در حوزه تبادلات تجاری دیدیم که روس‌ها ما را وارد مهم‌ترین ائتلاف‌های اقتصادی و امنیتی و سیاسی مثل شانگهای، بریکس و عضو ناظر اتحادیه اقتصادی اوراسیا کردند و دروازه چهارصد میلیارد یورویی را در اوراسیا برای ما باز کردند.
 
همه این فرصت‌ها برمی‌گردد به اینکه ما چه برنامه‌ای داریم. در حوزه سیاسی چیزی که بسیار مهم است همواره دیده‌ایم که روسیه چه در شورای امنیت و چه در آژانس انرژی از ایران حمایت کرده و این مسیر را در پیش گرفته است، در حالی که شاهد هستیم که خصوصاً طی ۲۰ روز گذشته مکرون گستاخانه‌ترین و هتاکانه‌ترین مواضع را علیه ایران اتخاذ کرده است. بریتانیا همواره مواضع گستاخانه‌ای را علیه ایران مطرح کرده است. آلمان همین ‌طور. کسی که چه در جلسات شورای امنیت، چه در جلسات آژانس حکام در برابر این‌ها می‌ایستد روسیه است. این‌ها همه نشان‌دهنده این است که نگاه روسیه به ایران در حوزه سیاسی نگاه حمایتی است. امروز هم بعد از امضای این توافق، حمایتش ویژه خواهد شد. ما هم باید این نگاه را داشته باشیم و در جلساتی که با طرف اروپایی داریم با همین ادبیات با اروپایی‌ها صحبت کنیم. به هیچ‌وجه دلیل ندارد ما طبق ادبیات اروپایی‌ها این موضوع را مطرح کنیم که روسیه در اوکراین متجاوز است. این بزرگ‌ترین خطاست، چون بحران اوکراین اساساً مسئله دیگری است.
 
اوکراین حاصل سیاست‌های خصمانه ناتو است، لذا ما نباید با ادبیات ناتو علیه روسیه صحبت کنیم. اگر ما روسیه را شریک راهبردی خودمان می‌بینیم، قرار نیست که صرفاً روسیه از ما حمایت کند. ما هم باید در سطح توان خودمان از روس‌ها حمایت کنیم. ما باید در جلساتی که با تروئیکای اروپایی داریم جلوی زیاده‌خواهی‌های آن‌ها را بگیریم. این مسئله مهمی است. بعضی از افراد فکر می‌کنند همه چیز باید یک طرف باشد. روس‌ها در شورای امنیت و آژانس حکام و جاهای دیگر از ما حمایت کنند، اما ما در جلسات تروئیکای اروپایی به روس‌ها متجاوز بگوییم، این خطاست. واژه متجاوز را هیچ‌ یک از دوستان روسیه مطرح نمی‌کنند. نه چین این کار را می‌کند، نه هند، نه قزاقستان، نه افریقای جنوبی، نه مالزی و... هیچ‌یک از این‌ها تا به حال نگفته‌اند روسیه متجاوز است بلکه می‌گویند بحران اوکراین. پس ضرورت ندارد ما با زبان ناتو حرف بزنیم. ما باید با زبان دوستی حرف بزنیم. این هم مهم است که این جاده نباید یک‌طرفه باشد.
در بعد فرهنگی هم روسیه سال‌هاست بستر را برای فعالیت ایران باز کرده است. بیش از ۳۰ سال است که ما در روسیه مرکز فرهنگی داریم و آزادانه فعالیت فرهنگی می‌‌کنیم. ایران بیش از هفت هزار دانشجو در روسیه دارد. کتاب‌های ایرانی در آنجا چاپ می‌شوند. حتی یک روزنامه یا یک سایت در روسیه یک مطلب ضدایرانی منتشر نمی‌کند.
 
تبلیغات ضدایرانی در روسیه ممنوع است. ایران آزادانه در روسیه هر نوع فعالیت فرهنگی را انجام می‌دهد. فیلم‌های ایرانی در سینماهای روسیه اکران و انیمیشن‌های ایرانی در تلویزیون‌های روسیه پخش می‌شوند. فضا باز است. روسیه این فعالیت را انجام داده است. در این فضا عکسش هم باید صورت بگیرد. باید مرکز فرهنگی روسیه در ایران افتتاح بشود. فضای تبلیغات ضدروسی باید در رسانه‌های غرب‌گرای ایران متوقف بشود. اتفاقاً در ماده ۳۳ توافق‌نامه اشاره شده که دو کشور در راستای شناخت ملت‌ها، همگرایی‌های رسانه‌ای و انتشار اخبار مثبت را گسترده می‌کنند و مانع تبلیغات ضدایرانی و ضدروسی در رسانه‌های کشور می‌شوند. در روسیه هیچ نوع تبلیغ ضدایرانی وجود ندارد. باید در رسانه‌های غرب‌گرای ایران که برخی از افراد روزانه توییت، مقاله و مطلب ضد روابط ایران و روسیه منتشر می‌کنند و یک پمپاژ فعالیتی ضد روابط ایران و روسیه با هدایت سران باکینگهام، الیزه و کاخ سفید با مرجعیت ایران اینترنشنال، بی‌بی‌سی، صدای امریکا منتشر می‌شود، باید جلوی این تبلیغات گرفته شود و حداقل در رسانه‌های غرب‌گرای ما مطلب ضدروسی منتشر نشود، چون اگر معتقدیم که می‌خواهیم همکاری اقتصادی‌مان را افزایش بدهیم، ابتدا باید جامعه را به سمت آرامش و شناخت ببریم. تاجر ما باید روسیه را بشناسد. وقتی فلان افراد دائماً مطلب ضدروسی منتشر و ذهن مخاطب و جامعه را تحریک می‌کنند، معلوم است که آن جامعه به آن سمت نمی‌رود. چرا ملت روسیه علاقه دارند ایران را بشناسند و به ایران بیایند؟ چون تمام رسانه‌های روسیه درباره ایران اخبار مثبت منتشر می‌کنند. این نشان‌دهنده این است که نگاه حاکمیت روسیه نگاه راهبردی است. لذا حداقل طبق ماده ۳۳، رسانه‌های غرب‌گرا باید به این تعهدنامه متعهد باشند و انتشار شایعه و مطالب ضدروسی متوقف بشود و اخبار به سمت اخبار مثبت، امیدآفرین و تشویق‌کننده به دوستی حرکت کند.
 
این توافقنامه چه تأثیری بر توازن قدرت در منطقه غرب آسیا و تعاملات ژئوپلیتیکی میان قدرت‌های بزرگ خواهد داشت؟
در راستای پیش‌زمینه تحقق افزایش قدرت ایران بعد از این توافق‌نامه همگرایی در ژئوپلتیک منطقه، آن چیزی که بسیار حائز اهمیت است این است که تهران برای استفاده از این توافق برنامه داشته باشد. امروز رسانه‌های مختلف دنیا از نظر تبلیغاتی به این نتیجه رسیده‌اند که روسیه، تهران را شریک خودش می‌داند.
 
در اینجا به نکته فوق‌العاده مهمی اشاره می‌کنم. امروز روسیه در شرایطی این توافق را با تهران امضا می‌کند که دست روس‌ها در برابر امریکای ترامپ پر است. امریکای ترامپ نسبت به امریکای بایدن تنش بسیار کمتری با روسیه خواهد داشت. حداقل در مرحله اول کاهش پیدا می‌کند. رویکرد ترامپ به روسیه بسیار با بایدن متفاوت است، لذا روس‌ها با این شرایط با ما توافق امضا می‌کنند.
 
نکته بعدی این است که بعد از امضای این توافق، اول وزارت خارجه روسیه بود که متن کامل توافق‌نامه را منتشر کرد و بعد هم خبرگزاری اسپوتنیک فارسی متن این توافق‌نامه را به سرعت منتشر کرد. روس‌ها چرا این کار را کردند؟ اولاً برای اینکه هم به ملت ایران و هم به ملت روسیه و هم به جهان بگویند که اولاً‌ این توافق شفاف است و ثانیاً روس‌ها پای حرفشان هستند و دارند به غرب و امریکا پیام می‌دهند که ما با ایرانی‌ها بده بستان راهبردی داریم، آن هم در شرایطی که در مقابل امریکا دستشان پر است. لذا این خطا و کذب محض است که غرب‌گراها مطرح می‌کنند که روس‌ها ایران را با امریکا معامله خواهند کرد. روس‌ها با امضای این توافق و انتشار کامل آن در شرایط فعلی و اعلام اینکه ما پای حرف‌هایمان با تهران هستیم، این را خنثی کرده‌اند. لذا این در افزایش چانه‌زنی در معادلات منطقه‌ای هم بسیار حائز اهمیت است. علاوه بر این با توجه به اینکه ما سرفصل‌های مشخص نظامی مشترک هم با روس‌ها داریم، این موضوع در زمینه وزن‌کشی ما در منطقه کمک می‌کند.
 
دولت شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان چه نقشی در شکل‌گیری و نهایی‌سازی این توافقنامه ایفا کرده‌اند؟ نقش دولت شهید رئیسی در افزودن مفادی مانند احترام به تمامیت ارضی و حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه چه بوده است؟
این توافق دستاورد و حاصل زحمات شهید رئیسی و شهید عبداللهیان است که آن را پیگیری کردند. خود طرف روسی هم اعلام کرد که نزدیک به چهار سال گفت‌وگو شد که در این چهار سال، سه سال و نیم آن صرف رفت و برگشت گفت‌وگوی نماینده آقای رئیسی با طرف روسی شده است.
 
اما در بحث حاکمیت ارضی این مسئله جدیدی نیست و قبلاً هم تمام قراردادهای ما با روس‌ها طبق حاکمیت و تمامیت ارضی بوده است. واژه‌ای هم به اسم جزایر سه‌گانه در توافق نیست و اگر ما مختص به جزایر سه‌گانه کنیم خطاست. این اشتباه است. وقتی بحث حاکمیت و تمامیت ارضی مطرح می‌شود یعنی همه تمامیت ارضی ایران طبق حقوق بین‌الملل و آن چیزی که مشخص است و محدوده‌هایی که در نقشه‌های رسمی هست.
 
 
نکته بعدی اینکه روس‌ها هیچ‌گاه علیه حاکمیت ارضی ایران صحبت نکرده‌اند. لازم است که یک بار دیگر به این ابهام پاسخ بدهم. در بحث جزایر سه‌گانه روس‌ها به هیچ وجه اعلام نکردند که ایران بر جزایر سه گانه حاکمیت ندارد، بلکه اعلام کردند تهران و ابوظبی اختلافاتشان را از طریق گفت‌وگو حل کنند. این مسئله بسیار متفاوت است با نگاهی که چند ماه پیش تروئیکای اروپائی رسماً اعلام کرد که ایران در جزایر سه‌گانه اشغالگر است و بر این اصرار و آن را تکرار کرد. روس‌ها هیچ‌وقت این حرف را نزدند و اتفاقاً بعد هم بارها تکرار کردند که ما به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران احترام می‌گذاریم. طبق معاهده دوستی‌ای که در سال ۱۹۲۱ بین ایران و روسیه امضا شده و در همین تفاهم‌نامه هم آمده است؛ بحث حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را با روسیه، شوروی سابق مورد تاکید بوده است و روس‌ها هم به این پایبند بوده‌اند و همیشه از حاکمیت و تمامیت ارضی ایران دفاع کردند. ما نباید وارد تله‌ای بشویم که غرب‌گراها دارند مطرح می‌کنند و تغییر می‌دهند. مجدد تأکید می‌کنم که روس‌ها همیشه در این حوزه حامی ایران بوده‌اند.
 
یکی از موارد مناقشه‌آمیز این توافقنامه حذف بند دفاع متقابل توسط روسیه است؛ این درحالی است که روسیه چنین امتیازی را به کشورهایی مانند کره شمالی و بلاروس اعطا کرده است. دلیل اتخاذ چنین رویکردی از سوی روسیه چیست؟
من این مسئله را نشنیده‌ام که روس‌ها این بند را خارج کردند. این مسئله نمی‌تواند به این سبک باشد، چون ورود یا خروج یک بند در یک توافق‌نامه بین‌المللی طبق نظر دو کشور صورت می‌گیرد، لذا نبودن این بند احتمالاً طبق نظر دو کشور بوده، نه اینکه ما اعلام کنیم که این صرفاً پیشنهاد روس‌ها بوده است. این هم یک بازی تبلیغاتی برای به حاشیه بردن این توافق‌نامه و تحت‌الشعاع قرار دادن آن با اخبار نادرست و غیر مستند است. چیزی که بسیار مهم و حائز اهمیت است، در ماده ۳ این توافق‌نامه رسماً اعلام شده که دو طرف از هر نوع تجاوز کشور ثالث و یا گروه‌های متحد ثالث به خاک دو کشور حمایت و پشتیبانی نخواهند کرد. در کنار اینکه در بند ۱۹ هم اشاره شده که خاکشان را برای فعالیت‌های متعدد ضد دو کشور دراختیار کشور ثالث قرار نخواهند داد. این بند فوق‌العاده مهمی است. علاوه بر اینکه در ماده ۴، همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی در کنار مانورهای نظامی تقویت شده است و نکته بسیار مهمی که آقای پوتین در سخنرانی خودش روی آن تأکید کرد که روسیه متعهد به توسعه همکاری‌های نظامی با ایران به‌عنوان بخش ترکیبی برای حفظ امنیت جهانی است فوق‌العاده مهم است، لذا نباید وارد اخبار غیرمستند شد که هدفش حاشیه‌سازی برای این توافق هست.
 
برخی تحلیل‌گران بر این باورند که توافقنامه‌هایی نظیر توافقنامه جامع راهبردی میان ایران و روسیه بیشتر جنبه نمادین داشته و در عمل اجرایی نمی‌شوند. با توجه به این دیدگاه، ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ به نظر شما، مهم‌ترین موانع موجود در مسیر عملیاتی‌سازی چنین توافقنامه‌هایی چیست و چه راهکارهایی می‌توان برای غلبه بر این چالش‌ها ارائه داد؟
در پاسخ به این سوال لازم است قاطعانه اعلام کنم که تشریفاتی بودن یک توافق از سوی طرفی صورت می‌گیرد که برای آن برنامه نداشته باشد و نخواهد آن را اجرا کند. برخی از غرب‌گراها به دنبال این هستند که از هر بندی از توافق ایران و روسیه حاشیه‌ای بسازند. اگر افرادی معتقد به این هستند، باید برنامه‌هایشان را ارائه کنند و آن را جدی بگیرند. من معتقدم که عزم طرف روسی برای این موضوع بسیار جزم است و مسیر را مشخص کرده است. عزم ساختار کلان نظام هم جزم است و این را اعلام کرده است. آقای پوتین در ملاقاتی که با آقای پزشکیان داشت اعلام کرد که ما چهارچوب روابط را می‌دانیم و با نگاه رهبر فرزانه انقلاب ایران، روابط ایران و روسیه طراحی و تنظیم می‌شود. کلان حاکمیت این نگاه را دارد. بقیه ساختار باید برنامه داشته باشد و مسیر را جلو ببرد و در داخل باید یک مطالبه‌گری باشد و مجلس به صورت جدی از دولت مطالبه کند و برنامه‌های آن را بخواهد. این توافق دستاورد فوق‌العاده‌ای دارد و می‌شود از آن استفاده کرد. من بزرگ‌ترین مانع را این می‌دانم که عده‌ای فرصت را تلف غرب و تروئیکای اروپایی کنند. بحث روابط با همه دنیا بسیار خوب است. باید با همه دنیا رابطه داشت و با کشورهای غیرمتخاصم باید کار کرد، اما اینها نباید فرصت طلایی همکاری ما با روسیه را تحت‌الشعاع قرار بدهد.
 
با اجرای این توافقنامه، چشم‌انداز روابط ایران و روسیه در دهه آینده چگونه ارزیابی می‌شود؟
اگر برنامه ویژه عملیاتی در این زمینه در تهران باشد و آن نگاه تشریفاتی که افرادی معتقد به وجود آن هستند حذف بشود، افق روابط بین دو کشور طبق ریل‌گذاری صورت گرفته می‌تواند به روابط عمیق ناگسستنی در قواره دو شریک راهبردی شکل بگیرد و حرکت کند و از قِبَل آن ائتلاف‌های جدیدی هم صورت بگیرند و در شرایط پیچیده تحولات نظم جدید، جایگاه مؤثر ایران هم بسیار تقویت بشود. همه ابعاد در این توافق دیده شده است. امروز مرد میدان و افراد عملگرا می‌خواهیم که از این فرصت و توافق ان‌شاءالله در راستای منافع ملی استفاده کنند. روی کاغذ، این توافق یک دستاورد برد ـ برد بسیار مهم است، لذا لازم است که ان‌شاءالله وارد فاز اجرا بشود.
 
انتهای پیام/

 



1
پسندیدم

 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home