يكشنبه 14 آذر 1395 14:33 ساعت
شناسه خبر : 260892
تاریخچه تفصیلی و خواندنی حزبالله (از 1974 تا 2010)/ 18
چگونگی ترور دبیرکل حزب الله و پیامدهای آن/آیا قرار بود شهید موسوی ربوده شود، ولی ترور شد؟/سید حسن نصرالله چطور بین عملگرایی و آرمانگرایی جمع کرد؟
سید حسن نصرالله در اولین سخنرانی پس از دبیرکلی: «مقاومت اسلامی تنها انتخاب ما و پاسخ ثابت ما و راهی که ابدا از آن دست برنخواهیم داشت و نبردی که آن را ادامه خواهیم داد، حتی اگر همهی عالم تسلیم شوند، باقی خواهد ماند.»
گروه تاریخ رجانیوز: در قسمت قبلی این سلسله مطالب (که ترجمهای است از کتاب «رزمندگان خدا؛ حزب الله از درون؛ 30 سال نبرد ضد اسرائیل»، نوشتهی نیکلاس بلانفورد) به اختلافاتی که پس از پایان جنگ داخلی در داخل حزب الله ایجاد شد اشاره کردیم و دیدیم که اوجگیری این اختلافات باعث شد حتی سید حسن نصرالله برای مدتی لبنانرا رها کرده و جهت ادامه تحصیل به قم بیاید. در ادامه از موضوع توافقنامهی طائف و مستثنی شدن حزب الله از خلع سلاح و سپس انتخاب سید عباس موسوی (به جای صبحی طفیلی) به دبیرکلی حزب الله بحث شد. اینک قسمت هجدهم:
16 فوریه 1992 [27 بهمن 1370]
تفاحتا – جنوب لبنان
محمد جزّیه صدای دو بالگرد را شنید. کشاورز 59 ساله، پایش را که از منزل کوچکش در ابتدای روستای تفاحتا بیرون گذاشت، دو بالگرد آپاچی اچ-64 را دید که شبیه دو حشرهی سیاه در سمت شرق روی هوا ایستاده بودند و صدای درخيىن بالهايشان در آسمانی آبی پررنگ در آن ساعتهای بعد از ظهر میپیچید.
یکی از بالگردها موشکی شلیک کرد. موشک هلفایر آمد و خورد به باک بنزین مرسدس سیاهی که داشت از گذری باریک به سمت تفاحتا میآمد. ماشین در دم منفجر شده و در توپی از آتش فرو رفت و ابر بزرگی از دود سیاهی که رو به آسمان میرفت ایجاد کرد. موشکهای هدایتشونده با لیزر هم به سمت دو ماشین لندرور که پشت مرسدس در حال حرکت بودند شلیک شده و به آنها برخورد کرد.
جزّیه فورا سرنشیان مرسدس آتشگرفته را شناخت. تنها چند دقیقه بود که جزّیه از [روستای] جبشیت به منزل برگشته بود. جبشیت روستای کوچکی بود که در چند کیلومتری همین روستا در سمت جنوب، روی ارتفاعات قرار داشت و ساعتی پیش سید عباس موسوی (دبیر کل حزب الله) در مراسم هشتمین سالگرد ترور [و شهادت] شیخ راغب حرب، در آنجا سخنرانی کرده بود. ولی [در طول مراسم بزرگداشت هم] مردم حاضر در جبشیت دلشوره و نگرانی داشتند، خصوصا محافظان شخصی دبیر کل حزب الله. در کل روز صدای پهپادهای شناسایی و جتهای جنگنده از آسمان روستا به گوش میرسید. بعد از ظهر که شد سر و کلهی چند بالگرد نظامی هم در آسمان جبشیت پیدا شد.

[شهید سید عباس موسوی در جریان سفر به افغانستان]
البته ساکنین منطقه به شنیدن صدای جتهای جنگی و بالگردها عادت داشتند چون جبشیت فقط 5 میل با نزدیکترین پایگاههای مقدم اسرائیل که بر روی تپههای مشرف بر نبطیه بنا شده بود فاصله داشت. اما این بار، فعالیت غیرعادی نیروی هوایی اسرائیل در ارتفاع بسیار بالا، همزمان با سفر موسوی به جبشیت، اعصابها را به هم ریخته بود.
سید عباس موسوی نماز ظهر را در کنار مزار [شهید شیخ راغب] حرب در الجبّانه به جا آورد و سپس پیشاپیش جمعیت به سمت مسجدی که در دامنهی کوه و در وسط روستا قرار داشت به راه افتاد. میشد سه بالگرد اسرائیلی را دید که در فاصلهای دور میچرخیدند.
ساکنین [بعد از پایان مراسم] به سید عباس موسوی اصرار کردند که از روستا نرود و گفتند که رفتن خیلی خطرناک است. ولی سید عباس موسوی خیلی ساده جواب داد: «شما چهتان شده [و چطور چنین حرفی میزنید]؟ فکر میکنید من از مرگ میترسم؟»
محافظان شخصی او هم اصرار کردند که در مسیر بازگشت به بیروت، ماشینها را عوض کنند ولی دبیرکل حزب الله نپذیرفت و به همراه همسرش سهام و پسر پنج سالهاش حسین سوار مرسدس شد. [و چند دقیقه بعد، آن حمله صورت گرفت.]
دو بالگرد آپاچی که در آسمان تفاحتا پرواز میکردند، ماشینهای آتش گرفته و دو طرف مسیر را زیر باران گلولههای تیربار 30 میلیمتریشان (که زیر بالگرد نصب بود) گرفتند و نگذاشتند نیروهای امدادی به ماشینها نزدیک شوند. محافظانی که جان به در برده بودند شروع کردند با سلاحهای خودکارشان شلیک کردن به دو بالگرد. کار شجاعانهای بود، اما بیفایده. 5 تن از آنان در حمله کشته شدند.
دست آخر دو بالگرد، بعد از مدت زیادی که در آنجا ماندند تا مطمئن شوند که موسوی مرده [شهید شده] است، محل را ترک کردند. همسر و فرزند موسوی هم با او کشته شده بودند. کابین سوختهی ماشین مرسدس چند روز بعد از این حادثه هم تحت مراقبت شدید در تفاحتا ماند تا آنکه روحانیون شیعه و مسئولان حزبالله توانستند با دقت و اهتمام شدید، تمام اجزای جدا شدهی پیکر سید عباس موسوی و خانوادهاش را بیرون بیاورند.
(این ماشین بعدها به روستای زادگاه سید عباس موسوی، روستای نبی شیت، در بقاع منتقل شد و تا امروز هم در کنار آرامگاه بزرگی که برای فرمانده ترور (و شهید] شدهی حزب الله بنا شده، در معرض دید عموم قرار دارد.)

[بقایای ماشین حامل شهید موسوی و خانواده اش]
شهادت سید عباس موسوی برای حزب الله یک لحظهی حساس و محوری بود، چون بسیاری از اصولی که به تعیین شکل نبرد با اسرائیل در دههی پس از آن شکل داد، از همین شهادت نشات گرفت و انگیزش یافت.
روز 17 مارس [27 اسفند 1370] یعنی یک ماه و یک روز پس از ترور سید عباس، یک نیروی شهادتطلب ماشین پر از مواد منفجرهاش را در نزدیکی سفارت چهار طبقهی اسرائیل در بوینس آیرس منفجر کرد که منجر به کشته شدن 29 تن و زخمی شدن بیش از 200 تن گردید.
سازمان جهاد اسلامی [لبنان] مسئولیت این انفجار انتحاری [استشهادی] را به عهده گرفته و اعلام کرد عامل این عملیات، یک آرژانتینی هدایت شده به اسلام به نام ابویاسر بوده است و این عملیات در پاسخ به شهادت «حسین خردسال»، پسر سید عباس موسوی، صورت گرفته که کمتر از پنج سال سن داشت.

[سفارت ویران شده صهیونیستها در بوینس آیرس]
این حادثه باعث «بیداری» اسرائیلیها شد، خصوصا که ترور موسوی بیشتر یک هدف تاکتیکی برنامهریزی نشده بود تا نتیجهی یک تصمیم راهبردی برای کشتن دبیرکل حزب الله. یک افسر سابق دستگاه اطلاعاتی اسرائیل برای خود من تعریف کرد که اسرائیلیها در اصل میخواستند سید عباس موسوی را در جبشیت ربوده و او را با رون آراد (خلبان نیروی هوایی اسرائیل [که چند سال پیش در لبنان اسیر شده و سرنوشت نامعلومی داشته و دارد]) مبادله کنند. ولی وقتی تیم ربایش دریافتند که پیاده کردن نیرو و گرفتن سید عباس موسوی بسیار پر خطر است، دستور قتل او به وسیلهی دو بالگرد آپاچی نظامی که جابجایی دبیر کل حزب الله روی زمین را زیر نظر داشتند صادر شد. این افسر سابق اطلاعاتی میگفت: «این دستور از سوی یک افسر با درجهی نسبتا پایین صادر شد که در جایگاهی نبود که بتواند چنین تصمیمی اتخاذ کند. تمایلی برای ترور او وجود نداشت.»
هرچند حزبالله خود را به صورت رسمی از دست داشتن در انفجار بوینس آیرس مبرا اعلام کرد، اما پیام، روشن بود: سازمان وسایل لازم را در اختیار دارد و انتقام سرانش را که به وسیلهی اسرائیلیها ترور شوند، در سطح جهانی خواهد گفت.
[البته باید توجه کرد که به اذعان سید حسن نصرالله در سالهای بعد، سازمان جهاد اسلامی لبنان حقیقتا یک سازمان مجزا از حزب الله بود.]

[شهید سید عباس موسوی]
این درسی بود که اسرائیلیها به خوبی فرا گرفتند: با جود آنکه اسرائیل هر وقت فرصت مناسبی پیدا کرد، فرماندهان بلندپایهی مقاومت را ترور نمود، اما هیچ تلاش دیگری برای ترور تعداد بییشتری از سران حزب در شانزده سال پس از آن صورت نداد.
دومین پیامد ترور سید عباس موسوی، تصمیم حزب برای شلیک موشکهای کاتیوشا به مراکز غیر نظامی و اهالی شمال اسرائیل [یعنی صهیونیستهای ساکن در شهرکهای شمال فلسطین اشغالی] برای اولین بار بود. حزب الله تا آن زمان از کاتیوشا برای حمله به اسرائیلیها و پایگاههای ارتش لبنان جنوبی در داخل منطقهی اشغالی در جنوب لبنان استفاده کرده بود ولی حزب الله، در عمل به سیاستی که در پیش گرفته بود، از شلیک کاتیوشا به داخل اسرائیل [فلسطین اشغالی] اقدام نکرده بود.
اولین دسته از موشکها (که 24 موشک 122 میلیمتری بودند) در سحرگاه 17 فوریه، یعنی دوازده ساعت پس از حملهی آن دو بالگرد به کاروان سید عباس موسوی شلیک شدند. برخی از این موشکها در داخل کریات شمونه و اطراف آن در الجلیل شمالی و در مناطقی از الجلیل غربی منفجر شدند.

[شهید سید عباس موسوی]
ارتش اسرائیل به سرعت به ساکنین بهتزده و شوکه شدهی کریات شمونه دستور داد خود را به پناهگاهها برسانند. این شهرک [صهیونیستی] تا پیش از لشگرکشی 1982 [به لبنان و پیشروی تا بیروت] هدف دائمی توپخانه سازمان آزادیبخش فلسطین بود اما بعد از آن لشگرکشی تقریبا هیچ حملهی موشکیای به آن صورت نگرفته بود.
سربازان اسرائیلی به سمت شمال منطقهی اشغالی راه افتادند تا سکوهای پرتاب کاتیوشا را نابود کنند. [در نتیجه] با نیروهای حزب الله وارد زد و خورد شدند. تا پیش از پایان نبرد در سه روز بعد، تعداد موشکهای کاتیوشای شلیک شده به صد موشک رسید که یک سوم آن در خاک اسرائیل [خاک فلسطین اشغالی] به هدف خورد.
اما این شلیک موشکها در داخل لبنان (و حتی برای طرفداران مقاومت) تا حدی باعث نگرانی شد. شلیک موشکهایی که از مرز رد میشدند، خاطرهی دوران سیاهی را در ذهن لبنانیها زنده کرد که جنوب، پایگاه سازمان آزادیبخش فلسطین بود و حملات بی هدف سازمان آزادیبخش فلسطین با کاتیوشا به اسرائیل باعث عکس العمل خشن اسرائیلیها و هدف قرار دادن غیرنظامیان لبنانی میشد. هیچ کس خواهان برگشتن به آن روزهای تلخ نبود.
سید حسن نصرالله هرگونه نقش حزب الله در شلیک موشکها را رد کرد. وقتی از او سوال شد آیا میداند چه کسی آنها را شلیک کرده، پاسخ داد: «ما در این موضوع اطلاعاتی در اختیار نداریم و نمیتوانیم به هیچ شخص خاصی در لبنان با انگشت اشاره کنیم [که او این کار را کرده].»
اما سید حسن نصرالله وارد تاکتیک جدیدی شد که موشکهای کاتیوشا را از سلاحی 122 میلیمتری به یک ابزار راهبردی تبدیل میکرد که موجب محدودیتهایی در رفتارهای ارتش اسرائیل در آینده میشد. سید حسن نصرالله اعلام کرد مقاومت [در هر صوت، چه این بار موشک شلیک کرده باشد چه نکرده باشد] باید در جهت «ایجاد وضعیتی که در آن، دشمن به شرایط ما [مقاومت] گردن بگذارد» فعالیت کند. نصرالله گفت: «ما باید به او بگوییم: اگر به ما حمله کنی، ما هم از موشکهای کاتیوشا استفاده خواهیم کرد. و اگر به ما حمله نکنی، ما هم از موشکهای کاتیوشا استفاده نمیکنیم. ...باید اوضاع را تغییر دهیم» (روزنامه السفیر، 27 فوریه 1992)
سومین نتیجهی ترور سید عباس موسوی، انتخاب سید حسن نصرالله به عنوان جانشین او بود. در طول چندین سال مشخص بود که ستارهی سید حسن نصرالله [در آسمان حزب الله] دارد اوج میگیرد، شخصیت دوست داشتنیاش و توانمندیهای سازمانیاش باعث شده بود افراد زیادی در حزب اورا دوست داشته باشند. یکی از نیروهای باسابقه و قدیمی حزب الله میگوید وقتی که سید عباس موسوی به دبیرکلی انتخاب شد هم این سید حسن نصرالله بود که در نظر مردم جلوه کرد.
مجلس شورای حزب الله فردای شهادت سید عباس موسوی تشکیل جلسه داده و با اجماع، سید حسن نصرالله 32 ساله را به عنوان دبیرکل جدید حزب برگزید.

[سید حسن نصرالله]
انتظار میرفت که او هم خط واقعگرایانهای که شهید موسوی در پیش گرفته بود را دنبال کند، خطی که در عین حفظ موضع علنی خود نسبت به اسرائیل و مقاومت، رفتار عملگرایانه با دولت لبنان را در دستور کار خود قرار داده بود. سید حسن نصرالله فردای انتخابش و در بین 40 هزار نفری که در روستای نبی شیت برای تشییع پیکر سید عباس موسوی گرد آمده بودند متهعد شد که در مسیر دبیر کلی قبلی [و شهید] حزب حرکت کند: «آمریکا همچنان [از نظر حزب الله] بزرگترین دشمن امت و شیطان بزرگ باقی خواهد ماند، و اسرائیل همچنان از نظر ما غدهای سرطانی که باید از ریشه کنده شود و یک رژیم ساختگی که باید از صحنهی روزگار محور شود باقی خواهد ماند. ... مقاومت اسلامی تنها انتخاب ما و پاسخ ثابت ما و راهی که ابدا از آن دست برنخواهیم داشت و نبردی که آن را ادامه خواهیم داد، حتی اگر همهی عالم تسلیم شوند، باقی خواهد ماند.»
ادامه دارد ...
مترجم: وحید خضاب
[مطالب مندرج در این سلسله مطالب لزوما مورد تأیید رجانیوز و مترجم نیست و تنها به جهت حفظ امانت به صورت کامل نقل شده است. خصوصا مطالب مرتبط با نیروهای ایرانی و یا سران مقاومت، نیازمند تأیید از سوی مراجع ذی صلاح است.]
قسمتهای قبل:

لینک کوتاه »
http://rajanews.com/node/260892
لینک کوتاه کپی شد
کلیدواژه ها »