هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

جمعه 12 بهمن 1403 ساعت 10:33
جمعه 12 بهمن 1403 09:55 ساعت
2025-1-31 10:33:04
شناسه خبر : 383577
با وجود شواهد متعدد مبنی بر عهدشکنی آمریکا در مذاکرات و رویکرد سلطه‌جویانه این کشور در روابط بین‌الملل، یک جریان سیاسی خاص در داخل کشور همواره مذاکره با آمریکا را به‌عنوان تنها راه‌حل مشکلات داخلی مطرح می‌کند
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره عدم اعتماد به آمریکا:

سمی به نام مذاکره با آمریکا/ به دشمن اعتماد نکنید

با وجود شواهد متعدد مبنی بر عهدشکنی آمریکا در مذاکرات و رویکرد سلطه‌جویانه این کشور در روابط بین‌الملل، یک جریان سیاسی خاص در داخل کشور همواره مذاکره با آمریکا را به‌عنوان تنها راه‌حل مشکلات داخلی مطرح می‌کند
گروه سیاست-رجانیوز: به مناسبت تاکید رهبر انقلاب بر ضرورت دقت در شناخت ماهیت خصمانه و خبیث ایالات متحده در تعاملات با این کشور در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، رجانیوز در این گزارش بر اساس بیانات رهبر انقلاب به بررسی عهدشکنی‌های مکرر ایالات متحده و پیامدهای زیان‌بار مذاکرات و تعاملات گذشته با این کشور می پردازد.
 
اعتماد به آمریکا؛ اشتباهی تاریخی
بررسی روابط ایران و ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ نشان می‌دهد که اعتماد به وعده‌های این کشور همواره با پیامدهای نامطلوبی همراه بوده است. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که هرگاه فرد یا گروهی در ایران به تعهدات و وعده‌های آمریکا اتکا کرده است، نتایج حاصل در نهایت به زیان آن‌ها و منافع ملی تمام شده است. رهبر انقلاب درباره این تجربه تاریخی می‌فرمایند: «در طول تاریخ ارتباط آمریکا با ایران، آمریکا همیشه با ایران دشمنی کرده؛ حتّی در آن رژیم طاغوت. دشمنی آمریکا با ایران، قبل از انقلاب عبارت بود از اینکه یک دولت ملّی را در سال ۱۳۳۲ با کودتا ساقط کرد؛ مأمور آمریکایی با چمدان دلار آمد تهران، رفت در سفارت انگلیس پنهان شد، از آنجا شروع کرد پول دادن، دلار پخش کردن، کسانی را استخدام کردند، کودتایی به وجود آوردند و دولت ملّی را ساقط کردند؛ البتّه آن دولت هم تقصیر داشت -تقصیرش هم این بود که به آمریکا خیلی اعتماد کرده بود- امّا این کار را کردند و دولت فاسدِ وابسته‌ی به خودشان را در کشور تشکیل دادند؛ دیگر از این دشمنی بالاتر نمیشود. بر نیروهای مسلّح ما مسلّط شدند، بر نفت ما مسلّط شدند، بر سیاست‌های کشور ما مسلّط شدند، بر فرهنگ ما مسلّط شدند، تسلّط کامل.» ۱۳۹۸/۰۸/۱۲
 
ایالات متحده آمریکا در سیاست خارجی خود همواره رویکردی سلطه‌جویانه اتخاذ کرده است، به‌گونه‌ای که اولویت اصلی آن تأمین منافع ملی خود بوده، حتی اگر این امر به زیان کشورهای طرف تعامل، از جمله هم‌پیمانانش، تمام شود. نمونه‌ای تاریخی از این رویکرد، نحوه مواجهه آمریکا با دولت دکتر محمد مصدق در ایران است که منجر به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شد. در نمونه‌ای معاصر، می‌توان به رویکرد دولت دونالد ترامپ در قبال اوکراین اشاره کرد، جایی که برای تأمین منافع خود، حاضر به معامله بر سر سرنوشت این کشور در برابر روسیه شده است. «این رویکرد استکباری که آمریکایی‌ها دارند و از ده‌ها سال پیش تا امروز هم ادامه دارد، موجب شده است که در ملّتهای دنیا یک احساس بیاعتمادی و بیزاری نسبت به دولت آمریکا به‌وجود بیاید؛ این مخصوص کشور ما نیست؛ هر ملّتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّی آن کسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدّق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکاییها متوسّل شد؛ آمریکاییها به جای اینکه به دکتر مصدّق که به آنها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد؛ حتّی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند.»  ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
 
با وجود شواهد متعدد مبنی بر عهدشکنی آمریکا در مذاکرات و رویکرد سلطه‌جویانه این کشور در روابط بین‌الملل، یک جریان سیاسی خاص در داخل کشور همواره مذاکره با آمریکا را به‌عنوان تنها راه‌حل مشکلات داخلی مطرح می‌کند و در این راستا، تلاش دارد خلأ برنامه‌ریزی و ناتوانی خود در حل مسائل کشور را با تکرار ایده‌های شکست‌خورده پنهان سازد. این در حالی است که تجربیات پیشین نشان داده‌اند که این رویکرد نه‌تنها نتایج مثبتی به همراه نداشته، بلکه در بسیاری از موارد منجر به تضعیف منافع ملی شده است. با این وجود، این جریان سیاسی خاص بدون توجه به واقعیات حاکم بر نظام بین‌الملل و با نادیده گرفتن شکست‌های پیشین، همچنان بر تکرار این راهبرد اصرار می‌ورزند. «مذاکره‌ی با آمریکا مشکلی را حل نمیکند؛ کجا اینها به وعده‌های خودشان عمل کردند؟... از ۲۸ مرداد ۳۲ تا امروز در هر موردی که با آمریکایی‌ها مسئولین این کشور اعتماد کردند، ضربه خوردند. یک روزی مصدق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد، به آنها تکیه کرد، آنها را دوست خود فرض کرد، ماجرای ۲۸ مرداد پیش آمد که محل کودتا در اختیار آمریکایی‌ها قرار گرفت و عامل کودتا با چمدان پُر پول آمد تهران و پول قسمت کرد بین اراذل و اوباش که کودتا را راه بیندازد؛ آمریکایی بود. تدبیر کار را خودشان هم اعتراف کردند، اقرار کردند. بعد هم حکومت ظالمانه‌ی پهلوی را سالهای متمادی بر این کشور مسلط کردند، ساواک تشکیل دادند، مبارزان را به زنجیر کشیدند، شکنجه کردند؛ این مال آن دوره است. بعد از انقلاب هم در برهه‌ای مسئولین کشور روی خوش‌بینیهای خود به اینها اعتماد کردند، از آن طرف، سیاست دولت آمریکا، ایران را در محور شرارت قرار داد. مظهر شرارت شمایید؛ شما هستید که در دنیا دارید شرارت میکنید، جنگ راه میاندازید، ملت‌ها را میچاپید، از رژیم صهیونیستی حمایت میکنید... شرارت متعلق به شماست؛ شأن شماست. ملت ایران را متهم کردند به شرارت؛ اهانت بزرگ. هر جا به اینها اعتماد شد، اینها این جوری حرکت کردند.»  ۱۳۹۱/۱۱/۱۹
 
یکی از توصیه‌های همیشگی رهبر معظم انقلاب به مسئولان کشور، لزوم عدم اعتماد به دشمن و هوشیاری در برابر سیاست‌های خصمانه آن است. ایشان همواره بر ضرورت درک واقع‌بینانه از ماهیت دشمنی‌ها تأکید کرده‌اند و مسئولان را از غفلت نسبت به تهدیدها و فراموش کردن سابقه اقدامات خصمانه دشمن برحذر داشته‌اند. این توصیه‌ها بر پایه تجارب تاریخی و شواهد متعدد از عهدشکنی و رفتارهای خصمانه آمریکا بیان شده است: «به دشمن اعتماد نکنید؛ این توصیه‌ی قطعی من است. به دشمن اعتماد نکنید. برای مسیر رفع مشکلات مردم، برای درست شدن آینده‌ی کشور به وعده‌ی این و آن اعتماد نکنید؛ این توصیه‌ی به مسئولین است. این وعده‌ها، وعده‌ی خوبان نیست؛ وعده‌ی بَدان و اشرار است امّا آن هم از هر صد تایش یکی وفا نکند! دشمنی‌ها را از یاد نبرید. دشمنی کردند. دیدید که آمریکای ترامپ و آمریکای اوباما با شما چه کرد. [البتّه] این فقط مال ترامپ نیست... آمریکای اوباما هم با شما بدی کرد، با ملّت ایران بدی کرد و سه کشور اروپایی هم همین جور. این سه کشور اروپایی نهایت بدعملی را انجام دادند و لئامت را و دورویی و نفاق را در مقابل ملّت ایران نشان دادند.»
 
برجام: تجربه‌ای فراموش نشدنی
علی‌رغم توصیه‌های مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم اعتماد به دشمن و پرهیز از اتکا به وعده‌های آمریکا، دولت آقای روحانی و تیم سیاست خارجی وی که اکنون مسئولیت سیاست خارجی دولت آقای پزشکیان را بر عهده دارند، به مذاکرات با آمریکا اعتماد کردند. این اعتماد در حالی صورت گرفت که نه‌تنها آمریکا به تعهدات خود در چارچوب برجام پایبند نماند، بلکه با روی کار آمدن دونالد ترامپ، این کشور به‌صورت یک‌جانبه از توافق خارج شد. «راجع به برجام... بنده از روز اوّل بارها و بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید! هم در جلسات خصوصی این را گفتم، هم در جلسات عمومیِ مردمی گفتم؛ در جلسات خصوصی بیشتر هم این را گفتم؛ گفتم به اینها اعتماد نکنید؛ اگر میخواهید قرارداد ببندید، تضمین‌های لازم را فراهم بکنید، بعد صحبت کنید، بعد قرارداد ببندید، بعد امضا کنید؛ به حرفِ اینها اعتماد نکنید. یکی از چیزهایی که بنده آن‌وقت، بخصوص روی آن تصریح کرده بودم این بود که گفتم ما این قرارداد را قبول میکنیم به این شروط -چند شرط بود- یکی از شرط‌ها این بود که گفتیم رئیس‌جمهورِ وقتِ آمریکا بنویسد و امضا کند که تحریمها برداشته شد؛ این جزو شرایط ما بود، جزو شرایط بنده بود؛ خب، مسئولین محترم زحمت کشیدند، تلاش کردند، عرق ریختند، [ولی] نتوانستند و این نشد و نتیجه‌اش این است که دارید مشاهده میکنید... ما به همه‌ی تعهّدات عمل کرده‌ایم، این مردک[ترامپ] می‌آید بیرون و میگوید که من قبول ندارم و خارج میشوم و چنین میکنم و چنان میکنم... روشهای سیاسی و دیپلماسی، روشهای ویژه‌ای است؛ گاهی لبخند میزنند و در حال لبخند، خنجر را تا دسته در سینه‌ی انسان فرو میکنند؛ دیپلماسی این است دیگر.»  ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
 
هیچ‌گاه نباید فریب لبخند و وعده‌های دشمن را خورد. در زمان انعقاد توافق برجام، برخی از جریان‌های سیاسی بر این باور بودند که امضای جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، خود به منزله تضمینی برای اجرای تعهدات است و اعتماد کامل به دشمن می‌تواند به حل مشکلات کشور کمک کند. این تفکر تا جایی پیش رفت که در روزنامه‌ها تیتر می‌زدند «امضای کری تضمین است». این اعتماد بی‌پایه و اساس نه‌تنها منجر به اشتباهات راهبردی شد، بلکه باعث گردید منافع ملی ایران در معرض آسیب قرار گیرد. شرایطی فراهم شد که نه‌تنها وعده‌های آمریکا محقق نشد، بلکه با خروج یک‌جانبه ترامپ از برجام، ابعاد این اشتباهات به مراتب وسیع‌تر شد. در آن زمان، مسئولان دولت وقت فریب وعده‌های دشمن را خوردند و توافقی بی‌ثمر را به‌عنوان دستاورد دیپلماتیک ارائه دادند. این در حالی است که رهبر انقلاب، پیش از انعقاد برجام، مکرراً در بیاناتشان بر عدم اعتماد به دشمن تأکید کردند و به وضوح آینده برجام را پیش‌بینی نمودند، هشدارهایی که در آن زمان نادیده گرفته شد: «به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ی نقد که میدهد ــ وعده‌ی نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند.» ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
 
رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار رئیس‌جمهور و هیئت دولت دوازدهم، تجربه دولت آقای روحانی در اعتماد به غرب را به‌عنوان عبرتی برای آیندگان مطرح کردند و تأکید فرمودند که باید از این تجربه استفاده شود تا در آینده از تکرار اشتباهات مشابه جلوگیری گردد: «دیگران باید از تجربه‌های شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. خب حالا یک تجربه را من بخصوص یادداشت کرده‌ام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو] با شماها و با مردم تکرار کرده‌ام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد؛ به ما کمک نمی‌کنند و هر جا بتوانند ضربه می‌زنند؛ آنجایی که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد،‌ چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جایی که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. نگاه کنید کار را؛ کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم این‌ جوری است. هر جا شما موضوعات را به توافق با غرب و به مذاکره‌ی با غرب و با آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمیکنند، دشمنی [میکنند]، دشمنند دیگر؛ هر جا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه‌ افتادید و از شیوه‌های مختلف [استفاده کردید] -هزار راه وجود دارد و این جور نیست که یک راه [باشد]؛ نه، راه‌های مختلف وجود دارد؛ [اگر] انسانها فکر کنند، راه‌های گوناگونی برای زندگی شخصی و اجتماعی و مدیریّتی پیدا خواهند کرد- هر جا این جوری حرکت کردید، پیشرفت کردید.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
 
تجربه برجام به‌وضوح نشان داد که آمریکا نمی‌تواند مورد اعتماد قرار گیرد و همواره در برابر توافقات بین‌المللی عهدشکنی می‌کند. با خروج یک‌جانبه این کشور از برجام تحت ریاست جمهوری ترامپ، اثبات شد که وعده‌های آمریکا و تعهدات آن در عمل هیچ‌گاه اجرایی نمی‌شوند. «این تجربه [برجام] به ما نشان داد که ما در هیچ مسئله‌ای نمیتوانیم [با آمریکا] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. انسان گاهی با دشمن هم حرف میزند امّا دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد و انسان بتواند اعتماد کند که او به هر دلیلی زیر قول خود و زیر تعهّدات خود نخواهد زد. با این دشمن میشود حرف هم زد، بله؛ امّا وقتی ثابت شد که دشمن، دشمن نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد میکند، بعد هم وقتی میگوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند میزند، باز زبان چرب و نرم را باز میکند و یک جوری توجیه میکند، با این [دشمن‌] نمی‌شود وارد مذاکره شد. اینکه بنده سالها است دائم تکرار میکنم که با آمریکا مذاکره نمیکنیم علّتش این است.»  ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
 
تجربه برجام؛ عبرت یا تکرار اشتباه؟
آمریکا با رویکرد سلطه‌جویانه خود هیچ‌گاه به چیزی راضی نمی‌شود و همواره تلاش می‌کند تا به منافع بیشتری دست یابد. هرگاه شما یک قدم از مواضع خود عقب بنشینید، آمریکا یک قدم به جلو خواهد آمد و از این موقعیت برای تحمیل خواسته‌های خود استفاده می‌کند. در مذاکرات، هدف اصلی آمریکا اغلب باج‌گیری و فشار به طرف مقابل است و هیچ‌گاه به تعهدات خود به‌طور کامل عمل نمی‌کند. این رویکرد نشان می‌دهد که در مواجهه با این کشور، باید هوشیار و مقتدر بود و هرگونه اعتماد به وعده‌های آن می‌تواند به ضرر منافع ملی تمام شود. «مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل میکند؛ چه چیزی؟ به آمریکا باج بدهیم؛ نه یک بار؛ آمریکایی‌ها به یک بار باج هم قانع نیستند؛ امروز باج بدهیم، فردا می‌آیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم؛ پس‌فردا می‌آیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم. امروز میگویند هسته‌ای را تعطیل کنید ــ اوّل میگویند بیست درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند پنج درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند بساط هسته‌ای را برچینید ــ بعد میگویند قانون اساسی را عوض کنید، بعد میگویند شورای نگهبان را بردارید؛ آمریکایی‌ها باج میگیرند. اگر بخواهید مشکلتان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید؛ مرتّب باج بدهید. آمریکا اینها را میخواهد: پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، دستتان را خالی کنید، صنایع دفاعی‌تان را تعطیل کنید. کدام ایرانی باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟ من نمیگویم [طرف‌دار] جمهوری اسلامی؛ ممکن است یکی جمهوری اسلامی را هم قبول نداشته باشد امّا ایرانی باشد، غیرت ایرانی داشته باشد؛ [او هم] حاضر نیست این باجها را بدهد. آمریکا به کمتر از این قانع نیست؛ چرا نمیفهمند؟ مذاکره‌ی با آمریکا مشکلی را حل نمیکند.» ۱۴۰۱/۰۹/۰۵
 
با وجود تجربه تلخ برجام که در برابر دیدگان ما قرار دارد، باز هم یک جریان سیاسی خاص مشکلات کشور را به مذاکره با آمریکا گره می‌زند و تلاش می‌کند بی‌برنامگی خود در حل مسائل کشور را با اصرار بر مذاکره با این کشور جبران کند. این جریان سیاسی نه‌تنها از تجربیات گذشته درس نمی‌گیرد، بلکه همچنان به دنبال اعتماد دوباره به آمریکا است، غافل از اینکه این رویکرد نه‌تنها به حل مشکلات منتهی نخواهد شد، بلکه ممکن است منافع ملی کشور را به مخاطره بیاندازد. «هر فردی و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار میکند، اگر به آمریکا اعتماد کرد، خطای بزرگی مرتکب شده و سیلی‌اش را خواهد خورد؛ کمااینکه خوردند. در همین چند سال اخیر جریانهای اسلامی، به‌خاطر مصلحت‌اندیشی، به‌خاطر عقل سیاسی -اسمش را میگذارند عقل- به‌خاطر تاکتیک که میگفتند این حرکت تاکتیکی است، با آمریکایی‌ها رفیق شدند، به آنها اعتماد کردند، چوبش را خوردند، سیلی‌اش را خوردند و حالا دارند مصیبتهایش را تحمّل میکنند. هرکسی با نام اسلام در جهت اسلام حرکت میکند، اگر به آمریکا اعتماد بکند، خطای بزرگی مرتکب شده.»  ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
 
این جریان سیاسی خاص همچنان به صورت چشم بسته و بی‌اعتنا به واقعیت‌ها بر تفکر اشتباه خود اصرار دارند، به‌طوری که حتی تلاش می‌کنند بیانات رهبر انقلاب را تحریف کنند. با وجود بیانات متعدد رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم اعتماد به آمریکا و بی‌فایده بودن مذاکره با این کشور، و همچنین استفاده از تجربیات تلخ برجام، این جریان سیاسی تلاش دارد تا از بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، به‌نوعی مجوزی برای مذاکره با آمریکا استخراج کند. این در حالی است که رهبر انقلاب در طول این دیدار بر ماهیت خبیث آمریکا و عهدشکنی‌های آن تأکید داشتند و به صراحت فرمودند که باید ماهیت دشمن را شناخت و فریب لبخندهای دیپلماتیک را نخورد. چگونه ممکن است پس از این همه تبیین و روشن‌سازی ماهیت خبیثانه آمریکا، برخی در داخل تلاش کنند از این سخنان تعابیری نزدیک به مجوز برای مذاکره استخراج کنند؟ پیشنهاد می‌شود این جریان سیاسی برای درک بهتر دیدگاه‌های رهبر انقلاب، بیانات ایشان در سال‌های گذشته در این خصوص را مرور کنند. مواضع رهبر انقلاب در این حوزه کاملاً شفاف و واضح است و هیچ نیازی به تفسیرهای متناقض از سوی برخی جریان‌های سیاسی خاص وجود ندارد. رهبر انقلاب در این رابطه فرموده‌اند: «دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهّدات خودش نیست... مجموعه‌ی برخوردهایی که از اوّل با برجام کردند، به تعبیر حضرات دیپلمات‌های ما، نقض روح و جسم برجام بود... دولتی با این خصوصیّات که به این راحتی معاهده‌ی بین‌المللی را نقض میکند، بعد هم مثل آب خوردن زیر امضایش میزند و میگوید من از معاهده خارج شدم... جمهوری اسلامی نمیتواند تعامل کند.» ۱۳۹۷/۰۳/۰۲
 
بنابراین «مذاکره سَم است. تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست -به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند- مذاکره‌ی ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [دولت ترامپ]، یک سَمّ مضاعف است... [مذاکره با] آدمهایی که زیر حرفشان میزنند، تعهّدشان را به هم میزنند، پابند به هیچ چیز نیستند -نه یک چیز اخلاقی، نه یک چیز قانونی، نه یک عرف بین‌المللی؛ به هیچ چیزی پابند نیستند- بنابراین مسخره است. البتّه در عقلای ما کسی نیست که دنبال این مسئله باشد؛ آحاد ملّت هم که خب معلوم است؛ [حالا] بعضی گوشه کنار گاهی یک سر و صدایی میکنند. مذاکره بنابراین مطلقاً معنی ندارد و همین ‌طور که قبلاً هم بارها گفته‌ایم، چنین چیزی نیست... گزینه‌ی قطعی ملّت ایران مقاومت در مقابل آمریکا است و در این رویارویی، در این مقاومت، او وادار خواهد شد به عقب‌نشینی. و بحث مقاومت هم بحث برخورد نظامی نیست؛ این که حالا بعضی هم مسئله‌ی جنگ را در روزنامه و در فضای مجازی و مانند اینها مطرح میکنند حرف بیخودی است. جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفه‌شان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفه‌شان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم ــ هیچ وقت نبودیم، الان هم نیستیم ــ این برخورد، برخورد اراده‌ها است؛ این رویارویی، رویارویی اراده‌ها است؛ و اراده‌ی ما از آنها قوی‌تر است. ما علاوه‌ی بر اراده‌ی قوی، توکّل به خدا را هم داریم. ذلِکَ بِاَنَّ  اللهَ مَولَی الَّذینَ ءامَنوا وَ اَنَّ الکافِرینَ لا مَولی لَهُم؛ آنها مولا ندارند؛ ما متّکی به اراده‌ی الهی هستیم. بنابراین ان‌شاء‌الله آینده، آینده‌ی خوبی است و سختی‌ها هم آن‌چنان که بعضی‌ها تصویر میکنند و توصیف میکنند، نیست و نخواهد بود.» ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
 
به نظر می‌رسد دولت کنونی که تمام برنامه‌های خود برای اداره کشور را حول محور مذاکره چیده است و رئیس جمهور آن همیشه خود را آماده انجام اوامر رهبری می‌خواند باید بار دیگر به این سخنان رهبری مراجعه کند و بداند چرا مذاکره با آمریکا سم مطلق است.
 


 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home