![نگاهی به تاریخ عروس خاورمیانه؛ از لبنانِ تحت استعمار فرانسه تا لبنان قرن بیست و یکم لبنان به مدت چهار قرن قسمتی از امپراطوری عثمانی بود تا اینکه در ابتدای جنگ جهانی اول جنبش های استقلال خواهی در این کشور علیه سلطه امپراطوری عثمانی شکل گرفت.](https://www.rajanews.com/sites/default/files/styles/newspage_big/public/content/images/story/99-05/27/157078827.jpg?itok=N_75n4Sy)
نگاهی به تاریخ عروس خاورمیانه؛ از لبنانِ تحت استعمار فرانسه تا لبنان قرن بیست و یکم
گروه بینالملل-رجانیوز: انفجار مشکوک ، پر حاشیه و البته دردناک بندر بیروت نظر بسیاری از تحلیل گران را به خود جلب نموده و هر کدام از جنبه ای اقدام به بررسی موضوع کرده اند برخی آن را مرتبط با اسرائیل می دانند و برخی دیگر وقوع انفجار در کنار سفر مکرون را مقدمه شکل گیری مجدد استعمار فرانسه می خوانند و گروهی دیگر آن را پیش درآمد بهار عربی جدید تحلیل کرده اند.
اما شاید بد نباشد تا بهانه وقوع این فاجعه در لبنان ؛ قدری در مورد تاریخ و آنچه که بر این کشور گذشته است مطالعه و بررسی دقیق داشته باشیم.
لبنان به کشور درخت ارز یا همان نوع خاصی از درخت کاج مطبق معروف است که نماد لبنان محسوب شده و بسیار محکم و مقاوم است.
درخت ارز یا همان کاج مطَبّق نشانه کشور لبنان است و در شعار و پرچم و اوراق رسمی این کشور به چشم میخورد . در سراسر لبنان این درخت وجود دارد و اصلی ترین زیستگاه این درخت به شمار می رود.
بیش از شصت بار در تورات کلمه لبنان به کار رفته است. ذکر نام لبنان در تورات و در متون قدیم، بهسبب چوب این درخت است که فقط در لبنان می روید و بسیار محکم است.
این اعتقاد وجود دارد که معبد حضرت سلیمان از چوب درخت ارز لبنان بنا شده است.
یهودیان معتقدند که این چوب ها از طریق رودخانه لیطانی وارد دریای مدیترانه می شده و از طریق دریا تا اورشلیم قدس انتقال می یافته است. فراعنه مصر نیز از چوب درخت ارز برای ساختن کاخ های خود استفاده میکرده اند.
صهیونیست ها معتقد بودند که به سبب عبور چوب های معبد حضرت سلیمان از رودخانه لیطانی، آب این رودخانه مقدس است. این قسمت را بیان کردیم تا بر مخاطبین آشکار شود که لبنان به جز جنبه های سیاسی و استرتژیک به لحاظ تاریخی و ایدئولوژیک نیز برای یهودیان اهمیت بالایی دارد.
جبیل یا بیبلیوس قدیمیترین شهری است که در ساحل لبنان وجود دارد و تاریخ آن به چند هزار سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. برخی معتقدند که این شهر قدیمی ترین و باستانی ترین شهر جهان است.
ساکنان اولیۀ منطقۀ لبنان کنعانیها بودند که از نژاد سامی هستند. آنان فرزندان سام بن نوح هستند . نژاد و زبان آنان سامی است. بعد از سامیها، نوبت به فینیقی ها می رسد.
قوم فینیقی بیشتر در ساحل ساکن بودند. آنان دریانوردی میکردند و نقش مهمی در ساختن تمدن داشتند. فینیقی ها کشتی میساختند و تجارت دریایی عمدۀ فعالیت آنان بود. در آن زمان بیروت و طرابلس وجود نداشت و بندر صیدا و بندر صور از مهمترین بنادر بود.
در متون قدیمی به بندر صیدا، صیدون و به بندر صور، تیر میگفتند. در بنادر صور و صیدا آثار باستانی چندهزار ساله وجود دارد. سه بندر در تاریخ باستان واجد اهمیت هستند: بندر جبیل ، بندر صور و بندر صیدا.
بندر صور و بندر صیدا در جنوب ، اهمیت تجاری و دریانوردی داشتند.
بندر جبیل، علاوه بر مسئله تجارت ، مرکز فکری و دینی نیز بود که آثار باستانی باقی مانده شاهد این مدعاست.
فنیقی ها پس از تشکیل یک مجموعه قدرتمند در لبنان سال ها حکومت کردند تا اینکه در سراشیبی افول قرار گرفتند و توسط کشور ها و اقوام مختلف مانند آشوری ها، بابلی ها و هخامنشیان مورد هجوم قرار گرفتند تا اینکه پای ارتش اسکندر مقدونی به این سرزمین رسید و لبنان هم بخشی از حکومت سلوکیان شد.
بعد سلوکی ها، رومیها لبنان و منطقۀ جبل را فتح کردند. در اینجا مقصود از رومی ها، روم شرقی یعنی دولت بیزانس است که شامل ترکیه، به اضافۀ بخش هایی از سوریه است . بعدها رومی ها همۀ خاک سوریه و لبنان و اردن را نیز در سیطرۀ خود قرار دادند. آثار باستانی مانند آمفی تئاتر سوریه و اردن و آثار باستانی در لبنان، از دورۀ رومی هاست.
رومی ها آخرین دولتی هستند که به منطقه جبل لبنان حمله میکنند تا اینکه پس از ظهور اسلام بسیاری از معادلات سیاسی امپراطوری های آن زمان بهم می ریزد و لبنان زیر مجموعه حکومت اسلام می شود.
از آن پس نیز به استثنای دو دوره کوتاه حکومت فاطمیان و حمدانیان شیعه ، لبنان یکسره تحت حاکمیت حکّام سنّی مذهب اموی ، عباسی ، عثمانی و… قرار داشته است.
این کشور به مدت چهار قرن بخشی از امپراطوری عثمانی به شمار می رفت اما نسبتاً خود مختار بود . تا اینکه در سپتامبر ۱۹۲۰ میلادی فرانسه، لبنان را به عنوان یکی از سرزمین های محصور سوریه تشکیل داد و لبنان از این پس به مدت بیست و سه سال تحت الحمایه فرانسه قرار گرفت.
با بروز نشانه های فروپاشی امپراطوری عثمانی ، فرانسوی ها لبنان را در جریان جنگ جهانی اول اشغال و به جز مدتی که لبنان در اشغال آلمان هیتلری در سال ۱۹۴۰ بود، در آنجا باقی ماندند این کشور در جنگ جهانی دوم توانست استقلال خود را بدست آورد.
استعمار فرانسه
لبنان به مدت چهار قرن قسمتی از امپراطوری عثمانی بود تا اینکه در ابتدای جنگ جهانی اول جنبش های استقلال خواهی در این کشور علیه سلطه امپراطوری عثمانی شکل گرفت.
این جنبش ها با موفقیت همراه بود و آنها توانستند پس از چهارصد سال خود را از سلطه امپراطوری عثمانی رها سازند اما لبنانی ها در این راه به جای تکیه بر قدرت خود به انگلیسی ها وابسته بودند و برای شکست دادن عثمانیها به نفع انگلیسیها وارد جنگ شدند.
این اقدام گرچه به شکست عثمانی ها کمک کرد اما نتیجه ای برای لبنانی ها در بر نداشت و پس از مدتی این کشور به اشغال فرانسه درآمد.
با توجه به موقعیت خاص و مهم لبنان به لحاظ اقتصادی و استراتژیک ، این کشور از طمع استعمارگران دور نماند.
کشورهای استعمارگر با سیاست های مختلف خود مانند تفرقه افکنی، جهت دهی پشت پرده به نخبگان و وابسته کردن افراد صاحب نفوذ به خود، در میان مردم لبنان، نگذاشتند مردم ایـن مـنطقه از نظر سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و صنعتی مستقل باشند.
مهم ترین سیاست فرانسوی ها در لبنان ، دامن زدن به اختلافات ایدئولوژیک و بزرگ جلوه دادن اختلاف نظر ها میان آنـها ، ایجاد مدارس و مراکز آموزشی و دانشگاهی و هـمچنین حـمایت از برخی گـروه های مـذهبی بـرای تحقق اهداف سـلطه طلبانه خود در این منطقه، تحریف عقاید دینی، ترویج فرهنگ غربی و بیگانه کردن ملت ها از فرهنگ و تاریخ خـویش، سـوء استفاده از زنان برای رسیدن به اهـداف اسـتعماری، نـاعادلانه خـواندن احـکام اسلام درباره زنـان و تـحریک آنان علیه اسلام بود و بسیاری از برنامه های دیگر در جهت اجرای سیاست های استعماری و نفوذ مستقیم و غیر مستقیم و زیر سـلطه نـگه داشتن مـلتی که همه امکانات برای زندگی مستقل و پیـشرفته را دارا بـودند، از جـمله اقدامات آنها برای رسیدن به هدف خود بود.
همچنین فرانسوی های استعمارگر تلاش می کردند که کودکان لبنان را از لحاظ فکری ، اخلاقی و اجتماعی مانند فرزندان فرانسه و علاقه مند به فرانسه پرورش دهند. بنابراین برنامه های مدارس و دانشگاه ها در جهت اهداف اسـتعماری تـنظیم شده بودند ، به طـوری کـه دانش آموزان و دانشجویان از تاریخ و جغرافیایی فرانسه بیشتر از تاریخ و جغرافیای کشور خود آگاهی داشتند.
بنابراین کودکان و دانش آموزان بـیش از همه مورد توجه و تهاجم مبشرین بودند و آنها تلاش می کردند که روح اطفال را از اسلام به دور نگه دارند . کـتاب هایی نیز در جهت تحریف حقایق تاریخ ، جغرافیا و مذهب و همچنین عوام فریبی و ایجاد کینه در میان مـردم منطقه نوشته شد . همچنین مـؤسسات زیادی در جهت تثبیت سلطه فرانسه بر تعلیم و تربیت و مراکز آموزشی در لبنان تأسیس شدند .
تنوع اعتقادی در لبنان
کشور لبنان با همه کوچکی خود از حیث تعدد و تنوع مذاهب موجود در آن، یکی از متنوع ترین کشورهای دنیا و از این نظر از وضعیت پیچیده ای برخوردار است؛ به طوری که بیش از هجده مذهب رسمی در آن وجود دارد که این مذاهب با مسائل طایفه ای نیز پیوند تنگاتنگی داشته و تفکیک طوایف مختلف از یکدیگر به واسطه نوع وابستگی دینی و مذهبی آنهاست . شدّت تأثیر این مذاهب در صحنه لبنان، به گونه ای است که حتی ساختار سیاسی این کشور از گذشته تا حال را نیز تحت تأثیر قرار داده و تقسیم قدرت سیاسی نیز بر اساس تعداد جمعیت طوایف مختلف که تمایز آنها براساس مذهب می باشد، صورت گرفته است.
در حال حاضر با وجود تعداد جمعیت بیشتر شیعیان، پست ریاست جمهوری و پست نخست وزیری در دست مسیحیان مارونی است. اهل تسنّن نیز با علم به تعداد جمعیت بیشتر شیعیان از سرشماری مجدد خودداری می کنند تا مبادا قدرت برتر از دست آنها خارج شود. از حدود هجده مذهب موجود در این کشور، ده هزار و چهارصد کیلومتر مربعی . ۱۲ مذهب، مسیحی، ۵ مذهب، اسلامی و یک مذهب، یهودی می باشند. مذاهب اسلامی عبارتند از: شیعه، سنّی، دروزی، علوی و اسماعیلی ها که البته اسماعیلی ها هنوز به رسمیّت شناخته نشده و در پارلمان نماینده ندارند.
درصد جمعیت مذاهب مختلف در لبنان:
شیعه: ۳۲ درصد، مارونی: ۲۴ درصد، سنّی: ۲۱ درصد، دروزی: ۷ درصد، سایر مذاهب۱۶ درصد.
سیاست و حکومت
نظام دموکراتیک در کشور لبنان بر پایه پارلمان استوار است به طوری که ساختار سیاسی در این کشور به صورت طایفه ای دیده می شود ، این موضوع سبب شده است که درگیری های فرقه ای در این کشور تا حدی کمتر شود . در این نظام تلاش زیادی برای همه گروه های نظامی صورت گرفته است و بدنه سیاسی کشور لبنان بسیار حفظ شده است.
رئیس جمهور در کشور لبنان از بین مارونی های کاتولیک انتخاب می شود و نخست وزیر در این کشور سنی است و جانشین نخست وزیر نیز می بایست از بین مسیحیان ارتدوکس انتخاب شود ، رئیس مجلس در کشور لبنان شیعه است . این روال بین نمایندگان مجلس تکرار می شود و صندلی های مجلس نیز به صورت مساوی بین طایفه های مختلف تقسیم خواهد شد . نمایندگان مجلس با رأی مستقیم مردم برای یک دوره چهار ساله انتخاب میشوند.
اقتصاد
اقتصاد لبنان از چندین جهت قابل ارزیابی است. به طور کلی این کشور اقتصاد خود را در یک شرایط مشخصی در نظر گرفته است و رشد اقتصادی در این کشور کم است.
اقتصاد لبنان را می توان در چهار بخش کشاورزی ، صنعت ، خدمات ، تجارت و در نهایت منابع تقسیم کرد ، به این ترتیب مشخص میشود که وضعیت اقتصادی این کشور به چه صورت است؛ رویکرد های اقتصادی نشان می دهد که لبنان در زمینه کشاورزی از نظر فراهم بودن آب و خاک حاصلخیز به وضعیت مناسبی رسیده است.
بخش کشاورزی در این کشور با جذب دوازده درصد از نیروی کار توانسته نقش مشخصی در اقتصاد این کشور داشته باشد اما در بین تقسیم چهار گانه صورت گرفته کشاورزی رتبه بسیار کمی نسبت به سایر گزینه ها خواهد داشت. اینطور که مشخص است لبنان تحول خوبی در وضعیت کشاورزی در سال ۲۰۱۹ داشته است و تحلیل بازار این کشور نشان می دهد که درآمد بالایی از کشاورزی این کشور بدست میآید . شهرهای لبنان رتبه های اقتصادی مختلفی دارند.
لبنان دارای بازار آزاد است و این موضوع سبب شده است که در زمینه صنایع مد و پوشاک به کشورهای اطراف وابسته باشد به طور کلی واردات به کشور لبنان در زمینه لوازم آرایشی و بهداشتی و همینطور مواد غذایی بسیار زیاد اعلام شده است، در این کشور مواد خام صنعتی بسیار محدود دیده میشود.
این کشور در زمینه صادرات محصولاتی مانند لبنیات به کشورهای اروپایی بسیار عالی عمل کرده است به طوری که بخش مهمی از صنعت در این زمینه دیده میشود . لبنان در زمینه خدمات و تجارت زیرساخت های اقتصادی بسیار روتینی داشته است اما با توجه به نوسانات اقتصادی در این کشور شاهد کاهش تولید داخلی به نصف بوده ایم.
ترانزیت کالا و بانکداری در لبنان به طور کلی از دیگر بخش های اقتصادی محسوب میشود و دولت مرکزی در این کشور توانسته وضعیت مالیات را به طور دقیق مورد پوشش قرار دهد . دسترسی به امکانات دولتی و مرزی در لبنان به طور کلی کمی بهتر از سال های گذشته دیده می شود . این کشور دارای کارخانجات صنعتی کوچک و بزرگ بوده و وضعیت خدمات بانکی صادرات صنعتی و کشاورزی در این کشور بهبود خوبی داشته است.
لبنان در قرن بیست و یکم
حال که تا حدودی با اطلاعات کلی از لبنان آشنا شده ایم بهتر است به سراغ تحولات این کشور زیبا طی بیست سال گذشته برویم.
بدون اغراق مهم ترین و تاثیر گذار ترین گروه طی دو دهه گذشته در لبنان ، حزب الله می باشد.
چرا که پس از اشغال فلسطین توسط صهیونیست های جانی ، نظر دولت غاصب اسرائیل به سمت لبنان جلب شد و اقدامات اولیه در جهت به سلطه درآوردن لبنان با حمایت انگلیس و فرانسه آغاز شد.
به تدریج جنوب لبنان تحت سیطره ارتش متجاوز اسرائیل قرار گرفت تا اینکه نخستین گروه های آزادی خواه شکل گرفتند که مهم ترین آنها جنبش امل به رهبری سید موسی صدر بود.
چند دستگی و پراکندگی شدید در میان مردم لبنان باعث شد تا جنبش امل درمورد موضوع حفظ وحدت و استقلال لبنان ؛ همچنین مقابله با دشمن صهیونیستی توفیق چندانی نداشته باشد و صرفا در باب سامان دهی وضعیت شیعیان لبنان موفقیت هایی بدست آورد . همین موفقیت های کم جنبش امل ، با ربوده شدن رهبر این جنبش توسط نیرو های معمر قذافی ؛ کمرنگ تر شد و کم کم جنبش امل از یک گروه ضد استعماری و ضد صهیونیستی به سوی یک گروه با تفکرات سکولار سوق پیدا نمود و به همین دلیل ضعف نبود یک گروه توانمند و کارآمد شیعی با نگاه ضد صهیونیستی در جامعه لبنان به خصوص در میان شیعیان لبنان احساس می شد تا اینکه گروهی با مشی انقلابی و با هدف مبارزه تمام عیار با صهیونیست های غاصب ، با نام حزب الله در لبنان تشکیل شد.
حزب الله لبنان ، در دهه هشتاد میلادی در جهان عرب ظهور یافت . در شرایطی که لبنان در آتش جنگ داخلی می سوخت ، ارتش اسرائیل در ژوئن ۱۹۸۲، تهاجم گسترده ای را به لبنان آغاز کرده و نیمی از خاک این کشور را به اشغال خود در آورد.
در واقع شکست گروه های فلسطینی و احزاب چپ لبنان در مقابله با این تهاجم ، شکست نظریه های ملی گرایی عربی و ایدئولوژی های چپ (کمونیسم، بعث، ناصریسم و…) را در پی داشت و زمینه را برای ظهور حزب الله لبنان به عنوان تنها گزینه ، برای مقابله با این تجاوزات فراهم ساخت . گرچه هنوز درباره تاریخ شکل گیری رسمی حزب الله لبنان بین مورخان اختلاف است و برخی آن را به سال ۱۹۸۲ و برخی دیگر به سال ۱۹۸۵ نسبت می دهند، به هر حال حزب الله لبنان حاصل همگرایی و اتحاد مجموعه ای از نیرو های مبارز در صحنه نبرد با اسرائیل در لبنان بود و هسته اولیه آن از اعضا و نیرو های سازمان جنبش محرومان زمین موسوم به امل، سازمان جهاد اسلامی، اعضای حزب الدعوه که به رهنمود علامه سید محمد حسین فضل الله به این سازمان پیوستند و بخشی از اعضای جنبش فتح (شاخه ابوجهاد «خلیل الوزیر») و به طور کل تمام جریانات سیاسی احتمالی متأثر از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته بود.
در تاریخ چهاردهم ژانویه ۱۹۸۵ اسرائیل اولین شکست رسمی خود را در لبنان تجربه می کند و با عقب نشینی از باریکه کمربند امنیتی و خروج از شهر صیدا ، حزب الله رسماً اعلام موجودیت می نماید . در سال ۱۹۸۸ درگیری های نظامی پراکنده ای میان برخی اعضای سکولار شده جنبش امل و شاخه نظامی حزب الله شکل می گیرد که تا مدتی باعث متشنج شدن اوضاع در لبنان می شود اما پس از آن کم کم رهبری حزب الله با انسجام بیشتر کاملا روی هدف اصلی خود یعنی اخراج ارتش متجاوز اسرائیل از لبنان متمرکز می شود تا اینکه در سال ۲۰۰۰ و پس از چندین سلسله عملیات در جنوب لبنان ، ارتش مجهز اسرئیل که هیمنه شکست نا پذیری آن را اعراب کاملا پذیرفته بودند از رزمندگان حزب الله شکست می خورد و از جنوب لبنان اقدام به عقب نشینی می نماید.
از این دوره به بعد ، حزب الله به کلیدی ترین گروه سیاسی- نظامی لبنان تبدیل می شود . در طی این سال ها حزب الله از سویی به تقویت مبانی استراتژیک خود و حضور قوی در عرصه های سیاسی اجتماعی و فرهنگی پرداخته است و از سویی دیگر به خنثی سازی عملیات اسرائیل بخصوص پرواز هواپیما های تجسسی و بدون سرنشین این رژیم پرداخته است . حزب الله در جریان حمله اکتبر ۲۰۰۰ اسرائیل به مزارع شبعا ، سه سرباز اسرائیلی را به گروگان گرفت تا بلکه ۱۴ اسیر لبنانی که بعضاً از سال های ۱۹۷۸ در اسارت رژیم صهیونیستی بودند را آزاد کند.
سرانجام در ۲۵ ژانویه ۲۰۰۴ طی توافقی پیروزی بخش با اسرائیل، حزب الله ۳۰ اسیر عرب و لبنانی، ۶۰ نظامی و غیر نظامی لبنانی، ۴۲۰ اسیر فلسطینی به همراه نقشه مین گذاری های اسرائیل را در قبال تحویل جسد ژنرال بازنشسته اسرائیلی (کشته شده در سال ۲۰۰۱) و سه سرباز مورد ذکر آزاد کرد.
از دوم سپتامبر ۲۰۰۴ با صدور قطعنامه ۱۵۵۹ سازمان ملل که همه نیرو های خارجی حاضر در لبنان را به خروج از این کشور دعوت می نمود و همچنین خواستار انحلال همه گروه های نظامی وابسته به احزاب لبنانی و غیرلبنانی و خلع سلاح آنها بود تلاش شد تا سوریه و حزب الله از صحنه نظامی لبنان حذف شوند . حزب الله در مقابل این قطعنامه از خود دفاع نمود و خود را نیروی مقاومت مشروع خواند و خلع سلاح را نپذیرفت . در چهاردهم فوریه ۲۰۰۵ رفیق حریری ، نخست وزیر پیشین لبنان ، در بیروت ترور شد و بر اثر آن ، اوضاع سیاسی لبنان وارد بحران جدیدی گردید . بسیاری از احزاب و شخصیت های لبنانی ، سوریه را به ترور حریری متهم نمودند ، اما حزب الله ، با محکوم نمودن این ترور، منکر دخالت سوریه در این حادثه شد . حزب الله و دیگر نیرو های حامی مقاومت و سوریه ، هشتم مارس ۲۰۰۵ راهپیمایی گسترده ای نمودند و در مقابل، مخالفان سوریه نیز در چهردهم مارس ۲۰۰۵ راهپیمایی اعتراض آمیز کردند و از اینجا بود که دو قطب اصلی سیاسی در لبنان شکل گرفتند.
دوازدهم ژوئیه ۲۰۰۶ رزمندگان حزب الله در عملیاتی به نام «الوعد الصادق» دو سرباز اسرائیلی را به اسارت گرفتند و هشت تن دیگر را به هلاکت رساندند.
نیرو های اسرائیلی در واکنش به این اقدام حزب الله ، مناطقی از لبنان را بمباران نمودند . این امر باعث آغاز جنگی مهم موسوم به جنگ سی و سه روزه شد. رزمندگان حزب الله به مقابله با سربازان اسرائیلی پرداختند و شمال اسرائیل را هدف حملات موشکی خود قرار دادند . حزب الله در این جنگ که در آن در حدود هزار و صد شهروند غیرنظامی لبنانی به شهادت رسیدند به پیروزی نظامی و سیاسی بزرگی دست یافت و با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل، مبنی بر توقف عملیات جنگی چهاردهم اوت، این جنگ به پایان رسید.
پس از جنگ، اختلاف گروه های هشت مارس وچهارده مارس افزایش یافت . در سی و یکم اکتبر ۲۰۰۶ سیدحسن نصر الله گفت که باید حکومت وحدت ملی تشکیل شود، در غیر این صورت با تظاهرات خیابانی، حکومت سنیوره را ساقط خواهد کرد.
به پیشنهاد نبیه برّی (رئیس مجلس لبنان) ، طرف های منازعه گفتگو کردند، اما به توافق نرسیدند . در واکنش به این رویداد ، دو وزیر وابسته به حزب الله و سه وزیر متعلق به جنبش امل در یازدهم نوامبر ۲۰۰۶ از دولت سنیوره استعفا کردند.
علاوه بر این ، حزب الله در دسامبر ۲۰۰۶ در تظاهرات گسترده ای خواستار استعفای سنیوره شد . در دوازدهم فوریه ۲۰۰۸ عماد مُغنیه در انفجار خودرو حامل وی، در دمشق به شهادت رسید.
حزب الله اعلام کرد که صهیونیست ها، به انتقام شکست شان در جنگ سی و سه روزه ، وی را ترور کرده اند . با پایان یافتن دوره ریاست جمهوری امیل لحود، نیروهای هشت مارس و چهارده مارس بر سر یافتن جانشینی برای وی به نتیجه نرسیدند و این امر اوضاع لبنان را بحرانی تر نمود . دولت سنیوره در پنجم می ۲۰۰۸ شبکه مخابراتی مستقل حزب الله را غیرقانونی اعلام کرد . این امر باعث درگیری مسلحانه میان هواداران حزب الله و جنبش امل با نیروهای چهارده مارس در هفتم می ۲۰۰۸ گردید که با میانجی گری امیر قطر توافق نامه ای میان نمایندگان دو گروه به امضا رسید تا مقدمات بازگشت ثبات نسبی به لبنان فراهم شود.
در ژوئیه ۲۰۰۸ حزب الله و اسرائیل با وساطت سازمان ملل توافقنامه تبادل اسرا را امضا کردند ، که براساس آن حزب الله در مقابل باز پس گرفتن پنج تن از اسرای لبنانی از جمله سمیر قنطار ، با سابقه ترین اسیر لبنانی، و پیکر ۱۹۹ تن از شهدای عرب از ملیتهای مختلف ، متعهد شد که پیکر دو سرباز اسرائیلی را ، که از ۲۰۰۶ در اختیار داشت ، به اسرائیل تحویل دهد.
با آغاز خیزش های مردمی در کشور های خاورمیانه در سال ۲۰۱۰ که برخی آن را بهار عربی و برخی دیگر آن را بیداری اسلامی می خواندند ، بار دیگر اوضاع در لبنان رو به بحران پیش می رفت که در این شرایط با هوشیاری حزب الله و به خصوص شخص سید حسن نصر الله ، لبنان از درگیر شدن در یک بحران داخلی جدید در امان ماند.
به نظر برخی از تحلیل گران ، خیزش های مردمی در کشور های عربی که وزیر خارجه وقت آمریکا آن را درد زایمان خاورمیانه جدید خوانده بود ، به جهت تضعیف زیر ساخت های مردمی محور مقاومت در منطقه و به خصوص در لبنان و سوریه طراحی شده بود که با هوشیاری رهبری حزب الله ، این نقشه در لبنان عقیم ماند اما در سوریه به دلیل غفلت دولت سوریه و همچنین فعالیت های مخرب صهیونیست ها، خیزش مردمی در جهت اصلاح با دخالت های خارجی به خصوص از سوی اسرائیل و عربستان و ترکیه؛ منجر به شعله ور شدن آتش جنگ داخلی در سوریه شد که این درگیری ها کم کم با ورود نیرو های تکفیری مورد حمایت آن سه کشور تبدیل به یک جنگ تمام عیار شد.
به دلیل اهمیت بسیار بالا و نقش کلیدی سوریه در محور مقاومت و همچنین اهمیت بسیار بالای این کشور در موازنه قوا در برابر اسرائیل ، مجموعه محور مقاومت و از جمله حزب الله به کمک مردم و دولت قانونی سوریه شتافتند.
از سال ۲۰۱۴ که جنگ سوریه آغاز شد ، همواره حزب الله نقش مهمی در مقابله با تروریست های تکفیری در سوریه و عراق بازی می کرد تا اینکه تکفیری ها با گرا دهی اسرائیل به سوی لبنان حمله کردند تا از حجم فعالیت های حزب الله در سوریه بکاهند ، از این رو در مناطقی مانند طرابلس اقدام به انجام تحرکات ضد امنیتی نمودند که با مقابله به موقع و موثر حزب اله مواجه شدند و این فتنه شوم نیز با درایت و هوشیاری حزب الله ، به نتیجه نرسید.
پس از جنگ سوریه و عراق با تکفیری های مورد حمایت اسرائیل و عربستان، اوضاع لبنان داشت تا حدودی به سوی آرامش پیش می رفت تا اینکه وقوع یک سلسله اعتراض هایی در کشور های عضو محور مقاومت از جمله عراق و لبنان، جرقه های نا آرامی زده شد.
به دنبال اعتراضات بر حق مردم در مورد مطالبات اقتصادی و اجتماعی، گروه های ضد امنیتی سرویس های جاسوسی اسرائیل و متحدانش فعال شدند و مسیر اعتراضات مسالمت آمیز مردم را به سمت اغتشاش و درگیر های شبه مسلحانه بردند.
در لبنان این اعتراضات یک بار با کمک همه گروه های سیاسی و از جمله حزب الله، مدیریت شد تا اینکه در تاریخ چهارم اوت ۲۰۲۰ حوالی ساعت ۱۸ به وقت محلی انفجاری که به سومین انفجار مهیب تاریخ معروف شد رخ داد و قلب اقتصاد لبنان، یعنی بندر بیروت را منهدم کرد.
![](https://www.rajanews.com/sites/all/themes/rajanews/images/rajanews_telegram.png)