مراقب «يلتسين»های سياسی باشيم/ كمتر كسی است كه به بی‌تدبيری و عدم وجود كفايت لازم دولت روحانی واقف نشده باشد/ به قوه قضاییه پیشنهاد می‌شود با تشكيل دادگاه انقلاب اقتصادي عناصر فاسد اقتصادی را به دادگاه های صالحه بسپارند

 

 

بسم الله الرحمن الرحيم

أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ... (حديدآيه 16)

 

هر چند براي رسيدن به حقيقت و يافتن راه درست،‌ در مواردي آزمون و خطا مناسب است ولي در مسايل مهم و كلان كشور كه سرنوشت يك ملت - گاه چند نسل- به آن بستگي دارد مناسب نيست. زيرا گاهي ممكن است ملتي را تباه و نابود سازد و به سادگي نتوان آثار و تبعات آن را جمع كرد. به همين دليل است كه خداي متعال در قرآن و كتب آسماني ملت‌ها را به درس گرفتن از سرنوشت ديگر اقوام و ملت‌ها دعوت مي‌كند و در كتاب هدايتش مردم را به پند گرفتن از تاريخ پيشينيان فرا مي‌خواند (فَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَهُ الْمُكَذِّبينَ) و از سوي ديگر مردم را به اطاعت و تبعيت از تصميم و فرمان معصومين عليهم السلام دعوت مي‌كند. (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) شخصيت‌هايي كه از علم الهي برخوردارند و آغاز و پايان حوادث و اتفاقات را مي‌دانند و مي‌بينند و به دليل داشتن ملكه عصمت از هرگونه خطا در امان بوده، خيرخواهانه ملت‌ها را به راه درست و تصميمي كه به نفع آنهاست رهنمون مي‌سازند.

 

آن چه در عصر امام اميرالمومنين عليه السلام اتفاق افتاد از دو جهت براي ما درس‌آموز است؛ هم پيامدهاي اعتماد به معاويه و حيله‌گري‌هاي دشمن پيش روي ماست و هم عواقب شوم بي‌توجهي به هشدارهاي حكيمانه وليّ خدا، درس تاريخ است؛ آري چنانچه اگر اكثريت ياران علي(ع) در صفين به مديريت آن حكيم گردن مي‌نهادند اينگونه ذليل و خوار نمي‌شدند و ده‌ها سال جريان شيطاني بني‌اميه و آل‌مروان و حجاج بن يوسف ثقفي بر آنها مسلط نمي‌شد؛ بلكه تاريخ به گونه‌ي ديگري رقم مي‌خورد و چهره ديگري از خود به يادگار مي‌گذاشت.

 

داستان اين روزهاي كشور ما نيز معلول عدم توجه به همين دو عامل مهم است؛ ‌اگر از تجارب گذشتگان از صفين تا كودتاي 28 مرداد و سرنوشت ديگر ملت‌ها مانند ليبي و شوروي سابق و... درس عبرت گرفته بوديم امروز نيازي به آزمون و خطا نبود كه سرمايه عظيم ملتي را به قربانگاه ببريم تا برايمان روشن شود كه آمريكا و غرب غيرقابل اعتمادند. اگر به هشدارهاي رهبر حكيم و الهي كه نيابت عامه امام معصوم عليه السلام را به عهده دارند و فرجام و اعتماد به دشمن را از همان آغاز مذاكرات برايمان تبيين كردند، توجه كرده بوديم امروز نه تنها در صنعت هسته‌اي به قله علمي دست يافته بوديم كه در ديگر عرصه‌ها نيز به چند كشور پيشرفته دنيا نزديك شده بوديم و در سايه مقاوم‌سازي اقتصاد توانسته بوديم تحريم‌ها را به فرصت تبديل كنيم و در يك معادله معكوس،‌ بر دشمن فشار وارد كنيم و امتياز بگيريم.

 

براستي آيا وقت آن نرسيده كه دولت و مجلس و همه تصميم‌گيران كلان كشور و همه آحاد ملت،‌ از آن چه اتفاق افتاد درس عبرت بگيرند و به جاي آزمون و خطا،‌ به رهنمودهاي حكيمانه وليّ خدا توجه كنند؟

 

نيم نگاهي به بازار و افزايش بي‌رويه نرخ سكه و ارز و التهاب شديد بازار براي درك شرايط اقتصادي كافي است و نيازي به بسط سخن و تبيين در اين بيانيه ندارد. آنچه مهم است و بايد به تحليل آن پرداخت بررسي چرايي وقوع چنين شرايط و يافتن راه‌هاي برون رفت از اين مشكلات است.

 

هر چند مقام معظم رهبري به مذاكره با دشمن خوش‌بين نبودند، ولي در عين حال از ارايه رهنمود به دولت آقاي روحاني دريغ نمي‌ورزيدند. يكي از نكات مهم و كليدي كه معظم‌له روي آن اصرار داشتند راهبرد نقد در برابر نقد و نسيه در برابر نسيه و گرفتن تضمين محكم در برابر وعده نسيه آنها بود. بي‌ترديد چنانچه به اين راهبرد توجه مي‌شد، امروز تحريم‌ها برداشته شده بود و يا اينكه سرمايه عظيم هسته‌اي در اختيار بود. از دست رفتن سرمايه هسته‌اي با تشديد تحريم‌ها مرهون بي‌تدبيري‌هاي دولت جناب روحاني و تمسخر منتقدان دلسوز است كه بايد پاسخگوي آن باشد. متاسفانه باز هم براي اين دولت درس عبرتي نشده و درصدد پذيرش كنوانسيون‌هايي است كه مي‌خواهند از كشور ما نقد بگيرند و در برابرش هيچ چيز نقدي ندهند. براستي اعتماد مجدد به دولتي كه در برابر دوربين و نگاه ملت‌هاي جهان بر روي يك قرارداد بين‌المللي آب دهان مي‌اندازد و يك طرفه از آن خارج مي‌شود عاقلانه است؟!

 

يكي از شاهكارهاي انقلاب اسلامي، ‌تغيير نگرش ملت از «ما نمي توانيم» به «ما مي توانيم» بود كه اين خودباوري توانست ملت ايران را به قله‌هاي پيشرفت و تعالي در همه عرصه‌هاي علمي، ‌سياسي، ‌اقتصادي و منطقه‌اي نزديك كند، مع الاسف حاكميت تيم غرب‌گراي دولت يازدهم و دوازدهم با نگرش «غرب باوري» به جاي «خودباوري» همواره راه حل‌ها را در تغيير رويكرد 4 قدرت امريكا و اروپا دانسته و بر اين اعتقادند كه جز تكيه بر اين قدرت‌ها، راهي براي پيشرفت وجود ندارد.

 

رييس جمهور محترم و برخي اعضاي اصلي و كليدي كابينه در نوشته‌ها و اظهاراتشان بر اين نكته تصريح دارند كه براي تغيير رويكرد غربي‌ها نسبت به ايران بايد از هويت خود نيز دست كشيد و با اكتفا به اسلام حداقلي اعتماد آنها را جلب كرد! بي‌ترديد چنين رويكرد خطرناكي روز به روز كشور را به عقب رانده، مسوولان را از انجام كارهاي مهم و حل معضلات باز مي‌دارد. نتيجه چنين رويكردي واگذاري صنعت كليدي نفت به توتال و شل،‌ محيط زيست كشور به جاسوس‌هاي اسراييل و زدن چوب حراج بر ماهي دريا تا آهوي بيابان و تعطيلي ده‌ها هزار كارخانه و بيكاري ميليون‌ها كارگر و كشاورز شده است.

 

افزايش سرسام آور نقدينگي به بيش از 1500 هزار ميليارد تومان در حالي اتفاق افتاده كه ركود بي‌سابقه بر كشور حاكم شده و چرخ توليد نيز از حركت باز ايستاده و مي‌رود كه شرايط كشور به مرحله هشدار برساند. روشن است كه اين‌گونه وقايع تلخ،‌ معلول سياست‌هاي تحريمي دشمن نيست چرا كه هنوز اقدامي عملي در دوران پس از خروج امريكا از برجام نيفتاده است. شايد به جرات بتوان گفت كه امروز كمتر كسي است كه به بي‌تدبيري و عدم وجود كفايت لازم دولت آقاي روحاني واقف نشده باشد.

 

متاسفانه مجلس شوراي اسلامي بويژه رييس و هيات رييسه آن نه تنها در اين برهه حساس نقش نظارتي خويش را بر دولت ايفا نكردند، بلكه با تصويب برخي لوايح و طرح‌ها و اعتماد مجدد به وزراي استيضاح شده و جلوگيري از طرح سوال از رييس جمهور، در به وجود آمدن اين شرايط سخت، نقش اساسي ايفا كرده‌اند.

 

تبديل شدن مجلس منتقد به مجلس توجيه گر سياست هاي دولت و حذف حق نظارت بر عملكرد قوه مجريه، وضعيت اقتصادي را به اين جا كشانده كه عده‌اي در داخل و خارج با استفاده از رانت‌هاي اطلاعاتي، اقتصاد كشور را به روز سياه بنشانند و پروژه ايجاد شكاف ميان ملت و انقلاب را كليد بزنند. جا دارد نمايندگان انقلابي و مستقل مجلس بدون توجه به سياست‌هاي اعمالي از سوي رييس و هيات رييسه و بدون وابستگي‌هاي حزبي و سياسي با يادآوري سوگندي كه در برابر قرآن كريم خورده‌اند نسبت به وظايف خود در برابر ملت اقدام كنند و نظارت خود را بر دولت و ساير دستگاه‌هاي اجرايي افزايش داده،‌ با مشورت نخبگان دلسوز راهكارهاي مقاوم‌سازي اقتصاد و خروج از وضعيت نابسامان اقتصادي را جستجو،‌و طي مصوباتي دولت را به اجراي آنها ملزم كنند.

 

بي‌ترديد دستگاه قضايي نقش بسزايي در مبارزه با مفسدان سياسي و اقتصادي و امنيتي دارد. سستي و ضعف در برخورد با مفسدان كلان و اخلال‌گران بازار ارز و سكه و كالاهاي اساسي اين وضعيت اسفناك را بدنبال داشته است. شكي نيست كساني كه سكه‌هاي طلا را دو تن دو تن خريداري مي‌كنند، يا دلارهاي كشور را از بازار جمع كرده و سيستم ارزي كشور را مختل مي‌كنند عناصر خرده پا و مردم كوچه و بازار نيستند. آنها كساني هستند كه در قدرت سياسي كشور داراي پايگاه و موقعيت هستند و از رانت‌هاي اطلاعاتي نيز برخوردارند. برادر فلان شخصيت بلندپايه اجرايي و بهمان مسوول اجرايي كه با استفاده از موقعيت خود بازار را به هم ريخته است امروز نبايد آزادانه در كوچه و خيابان رفت و آمد كند و در مراسم رسمي در كنار رييس جمهور عكس يادگاري بگيرند و به ريش ملتي كه 40 سال است با خون خود پاي اين انقلاب اسلامي ايستاده است، لبخند تمسخرآميز بزنند.

 

قاطعيت در برخورد با اين عناصر و دستگيري اين اوباش و اراذل اقتصادي، فوريت دستگاه قضايي است. از اين رو پيشنهاد مي‌شود در شرايطي كه دشمن رسما جنگ اقتصادي، عليه انقلاب اسلامي آغاز كرده، با تشكيل دادگاه انقلاب اقتصادي و انتخاب قضات انقلابي، اين عناصر فاسد را به دادگاه هاي صالحه بسپارند.

 

در اين شرايط حساس كه اقشار مختلف ملت بويژه مردم ضعيف در زير چرخ‌های تعديل اقتصادي به سختي روزگار مي‌گذرانند ثروتمندان و صاحبان مكنت و سرمايه، دستگيري از ضعفا را در اولويت قرار داده، ‌هر كس در هر جايگاهي هست در جهت حل مشكلات مردم كه ضعف دستگاه اجرايي عامل آن است بكوشد. اقدامات قرارگاه خاتم الانبياء سپاه، آستان قدس رضوي، ائمه جمعه مردمي و ديگر تشكل‌ها و فعالان جبهه انقلابي در حل مشكلات مردم مانند موضوع آب‌رساني به مردم خوزستان و سرعت عمل در به بهره‌برداري از پالايشگاه بندرعباس، موجب خرسندي مردم و تشكر ويژه ولي امر مسلمين شده،‌ اين الگو مي‌تواند سرمشق همه مردم و مسوولان در سراسر كشور باشد.

 

نكته پاياني اينكه امريكايي‌ها كه به براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي تصريح كرده و مي‌كنند در برخي اظهاراتشان ‌از به كارگيري مدل فروپاشي ابر قدرت شوروي براي ايران اسلامي سخن مي‌گويند. امريكايي‌ها پس از گورباچف،‌ مردم را بر سر انتخاب اصلاحات تندتر يا بازگشت به عقب قرار دادند و در نهايت با آوردن يلتسين به عنوان يك اصلاح‌طلب تندرو، ‌بر شيب اصلاحات آمريكايي افزودند و در نهايت با فروپاشي شوروي،‌ مردم اين كشورها را به ورطه فقر و فساد كشاندند به طوري كه دختران بي گناه اين كشورها براي گذران زندگي خود با مهاجرت به اروپا به تن فروشي پرداختند.

 

برخي مدعيان اصلاح‌طلب نيز امروز دقيقاً بر همان طبل مي‌كوبند و مي‌خواهند مردم را بر سر همان دو راهي وادارند. نامه نگاري‌هاي اين جماعت براي مذاكره مستقيم و بدون قيد و شرط با ترامپ و طرح استيضاح و عدم كفايت رييس جمهور و انتقادات تند اين جماعت در مطبوعات و رسانه‌هاي خبري همه و همه از اين راهبرد سياسي خبر مي‌دهد كه آنها خود را براي آلترناتيو حسن روحاني آماده كرده‌اند تا به خيال واهي خود، باقيمانده اين راه -نابودي كشاندن نظام و انقلاب- را سرعت بخشند.

 

ملت ما بايد بداند نه انتخاب گورباچف و نه يلتسين هيچ كدام نتوانست به سازندگي و سر و سامان دادن كشور شوروي كمكي كند، ليكن بازگشت به درون و تكيه بر اقتصاد علمي كه به انتخاب پوتين انجاميد توانست روسيه را مجددا بازسازي و به قدرتي بزرگ در برابر ديگر قدرت‌هاي غربي قرار دهد. امروز نبايد بگذاريم پروژه يلتسين‌سازي در كشور ما تكرار شود؛ بلكه بايد از هم‌اكنون ضمن بهره بردن از ظرفيت‌هايي كه جريان معتقد به گفتمان انقلاب اسلامي در اختيار دارد، ضمن رفع مشكلات مردم و كمك براي تقويت كارآمدي نظام جمهوري اسلامي، كشور را در جهت عبور با كمترين هزينه از دوران حاكميت غرب‌گرايان ياري نماييم.

 

جبهه پايداري انقلاب اسلامي ايران