جایزه جهانی ادبیات فلسطین یک رویداد ادبی در پهنه جغرافیای آزادیخواهی است/ تلاش ما در جهت رسوا کردن بنگاههای پروپاگاندای صهیونیستی خواهد بود
گروه فرهنگ-رجانیوز: دومین دوره جایزه ادبیات فلسطین با معرفی آثار برگزیده به کار خود پایان داد. این رویداد ادبی، یک رویداد مردمی است که به صورت دوسالانه برگزار میشود. دور اولین این جایزه ادبی در سال ۱۴۰۱ در بیروت برگزار شده بود و دور دوم این رویداد، به میزبانی دفتر نخستوزیری عراق در سالن الرشید بغداد خاتمه یافت. در مدت زمان برگزاری این رویداد، این رویداد بازتاب خبری گستردهای پیدا کرده و به زبان عربی در توییتر ترند شده بود. به همین مناسبت، رجانیوز به گفتوگو با دکتر محسن پرویز، دبیر علمی جایزه ادبیات فلسطین نشست و به بحث و پرسش از این اتفاق پرداخت:
جایزه جهانی کتاب فلسطین از چه زمان آغاز به کار کرد و ایده آن از کجا شکل گرفت؟
گروهی از دوستان دستاندرکار حوزه نشر با محوریت مجمع ناشران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۷ به این فکر افتادند که یک جایزه جهانی در حوزه ادبیات مقاومت راهاندازی کنند. همان طور که مطلع هستید جوایز بینالمللی در حوزههای مرتبط با موضوع فلسطین در جهان عرب ایجاد شده و در حال برگزاری هست و برخی از این جوایز از ایده عادیسازی روابط با اسرائیل حمایت میکنند و رژیم صهیونیستی را به شکلی تطهیر و تلاش میکند و افکارعمومی کشورها هم با پذیرش این رژیم همراهی کنند.
در آن مقطع شاعران و نویسندگانی از کشورهای سوریه، لبنان، پاکستان، اندونزی، تونس، یمن، عراق، ترکیه و خود ایران دور هم جمع شدند و گفتوگوهای فشردهای برای چند روز صورت گرفت. همه موافق بودند که این اتفاق بیفتد و سر جزئیات و اینکه جایزه در چه رشتههایی تأسیس بشود و چه حوزههایی را دربربگیرد و اسم جایزه چه باشد و اساس نامه اولیه جایزه چه باشد، گفتوگوهایی صورت گرفت.
قرار شد که موضوع فلسطین به عنوان نماد مقاومت و موضوع اصلیای که ما در جهان اسلام به عنوان یک معضل و مشکل اصلی و اساسی با آن مواجه هستیم، موضوع اصلی جایزه قرار بگیرد و عنوان جایزه جهانی ادبی فلسطین برای جایزه تعیین شد و مورد موافقت قرار گرفت و در سال ۱۳۹۷ قبل از بروز همهگیری کرونا، جایزه تأئید و اعلام رسمی شد.
پس هدف اصلی تأسیس یک جایزه بینالمللی در حوزه مقاومت بود و فلسطین هم به عنوان نماد مقاومت برای این کار درنظر گرفته شد. به این نکته هم توجه داشته باشیم که در آن موقع نگاه به فلسطین شبیه آن چیزی که الان به عنوان فلسطین میبینیم و به آن نگاه میکنیم، نبود و فضا یک مقداری متفاوت بود.
هسته اولیه تیم ایدهپردازی و برگزارکننده این رویداد چه کسانی و از کدام کشورها بودند؟
در همان نشست که بنا شد چنین رویدادی شکل بگیرد، قرار شد که یک شورای سیاستگذاری و یک دبیرخانه برای جایزه درنظر گرفته شود. اعضای شورای سیاستگذاری از کشورهای مختلف از جمله سوریه، لبنان، یمن، فلسطین، ایران، پاکستان، عراق، ترکیه، اندونزی و تونس انتخاب شدند. در واقع همه کشورهائی که افرادی فعال در حوزه مقاومت داشتند و به آنها دسترسی وجود داشت، در آن مراحل ابتدائی حضور داشتند. اما بعد به مرور زمان تغییراتی در شورای سیاستگذاری اتفاق افتاد و افرادی که بیشتر میتوانستند کمک کنند اضافه شدند و تلاش شد که کشورهای بیشتری درگیر این ماجرا بشوند. از جمله آقای یوسف شقره که ایشان رئیس اتحادیه کتاب العرب الجزایر هستند، به جمع اضافه شد و بعضی از افرادی که نقش کمتری داشتند و کمتر مشارکت میکردند کنار گذاشته شدند و به مرور زمان این غربال انجام شد. اما در مورد محوریت اصلی ماجرا غیر از ایران، تلاش شد که همه کشورهای محور مقاومت در اینجا تأثیرگذار باشند و حضور داشته باشند و کشورهائی که تولید ادبیات مقاومت در آنها بیش از سایر جاهاست از قلم نیفتند.
در شورای سیاستگذاری مقرر شد که شورا یک رئیس و یک نایب رئیس داشته باشد و برای خود رویداد هم یک دبیر علمی تعیین شود. رئیس شورای سیاستگذاری، برادرمان آقای میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی هستند که ایشان توسط اعضا پیشنهاد شدند و مورد تصویب اعضا قرار گرفت. نایب رئیس شورای سیاستگذاری آقای طراد حماده است که جزو شعرا و نویسندگان لبنانی است و در دوره کوتاهی در لبنان وزیر بوده و چهره شناخته شده ادبی در لبنان محسوب میشود و در آنجا قرار گرفت و برای دبیر جایزه هم قرار شد که بنده در خدمت دوستان باشم.
بعد به ماجرای کرونا خوردیم که باعث شد کارها مقداری به تأخیر بیفتند و دور اول جایزه را با تأخیر در سال ۱۴۰۱ در بیروت برگزار کردیم و دور دوم هم طبق تصویب شورای سیاستگذاری و با توجه به اعلام آمادگی دفتر نخستوزیری عراق برای پشتیبانی از جایزه و کمک به برگزاری جایزه در بغداد، قرار شد در بغداد برگزار شود که این اتفاق در بغداد افتاد.
دوره دوم این رویداد نسبت به دوره اول آن چه تفاوتها و تمایزهایی داشته است؟
درباره تفاوتها و تمایزهای دور دوم با دور اول به چند نکته اشاره میکنم. اولین نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که جایزه جهانی فلسطین یک جایزه غیردولتی است. جوایز غیردولتی و غیرحکومتی طبیعتاً مسائل و مشکلات خاص خودشان را دارند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که تأمین امکاناتی که برای این ارتباطات بینالمللی ممکن است دراختیار مجموعه قرار بگیرد و هزینههائی که رویدادهای بینالمللی دارند، برای مجموعههای مردمی و غیردولتی واقعاً کار دشواری است و ما هنوز هم در این زمینه مشکلاتی داریم که تلاش میکنیم انشاءالله آن مشکلات را برطرف کنیم.
در دور دوم این رویداد، علاوه بر حوزههای داستان کودک، داستان کوتاه بزرگسال، رمان و خاطرات که در دور اول هم بود، شعر و نمایشنامه را به آنها اضافه کردیم. علاوه بر این شناخت بیشتری که حاصل شده بود باعث شد که ما بتوانیم از داورانی از کشورهای لبنان، الجزایر، سوریه حتی مغرب و عراق استفاده کنیم و به گمان من سطح داوری ما نسبت به دور اول یک مقدار بالاتر آمد.
نکته بعدی این است که دسترسی به آثار و جمعآوری آثار در دور دوم نسبت به دور اول موفقتر بود و ما توانستیم آثار ارزشمندی که ممکن بود از نظر دور بمانند جمعآوری و یک اطمینان نسبی پیدا کنیم که در این دوسال هیچ اثر ارزشمندی در موضوع فلسطین، نبوده که نوشته شده باشد و ما آن را ندیده باشیم.
نکته سوم بحث ارتباطات بینالمللی است که با قوت بیشتری برقرار شد. همه ما میدانیم که دولت عراق یک دولت یکدست و حامی جریان مقاومت نیست و تحت فشار آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگرعناصر ضد مقاومت قرار دارند و طبیعتاً نمیتواند همراهی کاملی با حوزه مقاومت داشته باشد. همین که دفتر ریاست جمهوری عراق پشتیبان جایزه شد و عمده هزینههای مربوط به اجرای برنامه را پرداخت، مغتنم است. منظورم هزینههای داوری و جایزه نیست، بلکه منظورم هزینه مراسم اختتامیه است که افرادی دعوت شدند و در هتل از آنها پذیرائی شد. هم برگزیدگان، هم بخشی از داوران و هم تعدادی از ادبای مرتبط با حوزه مقاومت از کشورهای مختلف دعوت شدند و از آنها پذیرائی شد و در جلسه اختتامیه شرکت کردند. در واقع پشتیبان این برنامه دفتر نخستوزیری عراق بود که به نظرم خود این هماهنگی و اتفاق، اتفاق مبارکی بود و امیدوارم در دور سوم هم قابل تکرار باشد. به نظرم این هم بخش بسیار مهمی بود.
نکته دیگری که شاید بتوانیم به عنوان وجه تمایز از آن یاد کنیم این است که در طول یکی دو هفته قبل و بعد از برگزاری جایزه به سمت آن معطوف شد و بعضی از شبکههای رسانههای مشهور عرب جایزه را پوشش خبری کامل دادند و حتی برنامه پخش مستقیم برای جایزه گذاشتند. به نظرم اینها توفیقات بیشتری بود که ما در دور دوم نسبت به دور اول داشتیم و امیدوار هم هستیم که این روند ادامه پیدا کند.
نکته آخر هم اینکه اولین آثار مربوط به طوفان الاقصی در جایزه مورد توجه قرار گرفت و تصور من این است که آثار بسیار بیشتری در سالهای بعد تولید شده و به دور سوم جایزه راه خواهد یافت. درآینده قطعاً شاهد آثار قویتر، محکمتر، ارزشمندتر و پرتعدادتری نسبت به گذشته در موضوع فلسطین خواهیم بود.
اما در خصوص تأثیری که اینگونه حرکات ادبی میتوانند بر میدان نبرد بگذارند، باید گفت که هدف یک هدف درازمدت است. ما طبیعتاً توقع نداریم که با برگزاری این جایزه، در کوتاهمدت شاهد باشیم که مثلاً صحنه نبرد عوض بشود. این مدنظر نبوده و نیست، اما اینکه ما نویسندگان آزادیخواه، جهان را به این سمت گرایش بدهیم که درباره موضوع فلسطین بنویسند و حامی مظلومان و مقاومت باشند، نکته بسیار مهمی است. این که آگاهی جهانی نسبت به رخدادهای فلسطین ایجاد بشود و ما شاهد واقعنگری مردم جهان نسبت به موضوع فلسطین باشیم، جزو اهداف ماست و فکر میکنیم قابل تحقق و خیلی راحت قابل انجام است.
این نکتهای که عرض میکنم خیلی مهم است که ما بتوانیم واقعیات موضوع فلسطین را به نسلهای بعد منتقل کنیم. در حال حاضر ما در بحبوحه یک نبرد سنگین هستیم. صهیونیستها هم نشان دادهاند که استاد وارونهنمائی حقایق و تبدیل افسانهها به حقیقت و لاپوشانی حقایق هستند. طبیعتاً ما باید تلاش کنیم که این نقطه قوت صهیونیستها را از بین ببریم. آنها تلاش میکنند سر مردم دنیا کلاه بگذارند و اجازه ندهند که مردم با حقایق آشنا بشوند و این تصور باطل را ایجاد کنند که صهیونیستها مورد ظلم قرار گرفتهاند. قبل از طوفان الاقصی بسیاری از مردم دنیا متوجه نبودند که در این گوشه دنیا چه اتفاقاتی رخ میدهند. ما باید تلاش کنیم که حقایق به دست مردم برسد. تصور من این است که دو موضوع اصلی باید اتفاق بیفتند؛ یکی اینکه آزادیخواهان جهان به سمت ثبت و ضبط حقایق مرتبط با فلسطین و تبدیل حقایق به هنر مکتوب بروند و دوم اینکه خاطرات مربوط به این بخشها حفظ و ثبت و ضبط بشوند تا از یادها فراموش نشوند. این دو موضوع مهم میتوانند از اهداف اصلی جایزه باشند و تصور ما این است که این اتفاق به عنایت الهی قطعاً خواهد افتاد.
داوری این رویداد چگونه انجام میشود؟ آیا ارادهای وجود دارد که به صورت سهمیهای به آثار هر یک از کشورهای منطقه جایزهای اهدا شود یا خیر؟
در خصوص داوری جایزه باید عرض کنم که سهمبندی برای برگزیدگان نداریم و الزاماً این طور نیست که بگوئیم همه کشورها باید برگزیدهای داشته باشند و آثار خوب را به خاطر اینکه میخواهیم برگزیدهای از کشور دیگری داشته باشیم کنار نمیگذاریم. اما به تجربه در هر دو دوره حسب اتفاق، برگزیدگانی از کشورهای مختلفی که نویسندگان آنها در حوزه ادبیات مقاومت فعالیت قلم میزنند، داشتهایم.
توضیح بیشتری میدهم. داورانی که برای بخشهای مختلف انتخاب شدهاند، اضافه بر اساتید دانشگاهها از ایران، از کشورهای دیگر هم بودند، علیالخصوص کشورهای سوریه ، لبنان، الجزایر و عراق و خیلی به روند داوری کمک کردند. بحثهای داوری بحثهای بسیار جدی و کارشناسی بود. ما امسال تجربه خیلی خوبی داشتیم که در دور اول نتوانستیم این کار را بکنیم؛ ولی در این دوره این تجربه مثبت را داشتیم که جلسات نهائی داوری را در فضای مجازی برگزار کردیم و در واقع یک میزگرد مجازی تشکیل دادیم. بحثهای مفصل سه چهار ساعته توسط هیئت داوران روی آثاری که پیشتر خوانده و امتیاز داده بودند، درگرفت و واقعاً آثاری که به لحاظ مضمون و محتوا و تکنیک شایستهتر بود، برای مرحله نهائی انتخاب شدند. در مرحله نهائی هم تقریباً همان روند ادامه پیدا کرد و آثار برگزیده انتخاب شدند. طبیعی است که وقتی آثار مربوط به کشورهائی مثل ایران و لبنان و سوریه و اردن و خود فلسطین هست و تولیدات اینها بیش از سایر کشورهاست، برگزیدگان هم بیشتر از همین کشورها باشند. این یک اتفاق طبیعی است و سهمیهبندی نیست.
در این دوره هم آثاری که برگزیده شدند واقعاً در داوری به لحاظ تکنیک و مضمون و محتوا برتر از آثار دیگر دیده شدند. مثلاً از ایران رتبه اول نداشتیم، ولی در دو رشته رتبه دوم داشتیم؛ یعنی سهمیهبندی و سهمیهخواهی در کار نبود. در حوزه داستان کوتاه، دومین اثر برگزیده، مربوط به آقای حامد عسگری بود. یعنی این طور نبود که بگوئیم ما میخواهیم حتماً اثری از ایران برگزیده اول باشد. تشخیص داوران این بود که یک اثر دیگر، اثر برجستهتری است. یک کتاب عربی به عنوان رتبه اول برگزیده شد و نویسنده ایرانی رتبه دوم را به دست آورد. سهمیهبندی خاصی در این زمینه نداریم. معیارهای داوری ملاک است. ممکن است از یک کشور چند اثر برگزیده شود و ممکن هم هست یک کشور در دورهای اصلاً اثر برگزیده نداشته باشد.
در کشورهای اسلامی این رویداد چه میزان شناخته شده است؟
در خصوص شناخته شده بودن جایزه در کشورهای اسلامی دو نکته را عرض کنم. نکته اول اینکه هدف ما صرفاً کشورهای اسلامی نیستند؛ یعنی ما تلاش میکنیم همه مردم دنیا با جایزه فلسطین که موضوعش مسئله فلسطین هست آشنا بشوند و این اتفاق به مرور زمان خواهد افتاد. به شرط اینکه از کاستیها و مشکلاتی که بر سر راه هست خسته نشویم و به مسیر خودمان به شکل درستی ادامه بدهیم.
یکی از نقاط افتراق دوره دوم نسبت به دوره اول این بود که آثاری به زبان انگلیسی، فرانسه و اسپانیولی داشتیم که آثار برجستهای هم بودند و به مرحله نهائی رسیدند و در داوری مرحله نهائی هم به طور جدی روی این موضوع که آیا این آثار میتوانند انتخاب بشوند یا نه بحث و بررسی صورت گرفت؛ یعنی جایزه دارد شناخته میشود و کمکم کسانی که در اقصی نقاط جهان در این حوزه فعالیت میکنند، با این جایزه مرتبط میشوند. البته خیلی راه طولانیای پیش رو داریم و از یک جمع غیردولتیای که به هر حال هرکدام کار و وظایف دیگری را هم به عهده دارند و در جائی اشتغال دارند و در اینجا زحمت میکشند نباید توقع کار خیلی بزرگ و شگرفی داشته باشیم؛ اگرچه به نظر من تا همین الان هم اتفاقات بزرگ و مثبتی در این حوزه افتاده و امیدواریم که انشاءالله با جلب مشارکتهای بیشتر این اتفاق گستردهتر بشود.
جایزه جهانی ادبیات فلسطین در آینده بنا است چه مسیری را طی کند و چه افقی را پیش روی خود میبیند؟
در مورد افق پیش رو چند نکته به نظرم میآید که عرض میکنم. اول اینکه ما میخواهیم جایزه جهانی ادبیات فلسطین یک جایزه مردمی و به دور از دولتها حفظ کنیم؛ اگرچه از حمایت و پشتیبانی دولتها هم استقبال و فکر میکنیم وظیفه دولتها هم هست که این اتفاق بیفتد، اما ماهیت مردمی جایزه باید حفظ بشود.
یکی از نکات فوقالعاده مهم از نگاه من این است که جوایزی مثل جایزه فلسطین نیازمند یک موقوفه به عنوان پشتیبان مالی است و لازم است که دستاندرکاران دغدغهای برای تأمین جوایز و هزینههای داوری و برگزاری مراسم اختتامیه نداشته باشند. باید تلاش کنیم با افرادی که اهل کار خیر هستند مذاکره کنیم و بتوانیم حمایتهائی جذب کنیم و تلاش کنیم که موقوفهای برای این کار فراهم کنیم تا جایزه به خاطر مسائل دچار خلل و توقف نشود.
نکته دیگر اینکه پشتیبان اصلی ما نویسندگان حوزه مقاومت در کشورهای مختلف هستند و باید تلاش کنیم که این نویسندگان را هر چه بیشتر شناسائی و ارتباط و پیوندشان را با جایزه محکمتر کنیم. هر قدر نویسندگان بیشتری حامی جایزه باشند، از دید من موفقیت جایزه افزایش پیدا میکند.
موضوع خیلی مهم در جوایز ادبی این است که اثری دور از نظر داوران نماند؛ یعنی یک وقتی به اثر برجستهای دسترسی پیدا نکنیم که اصلاً در داوری وارد نشود. این موضوع به جایزه لطمه میزند و به نظرم میآید که دسترسی ما به آثاری که با ادبیات مختلف فلسطینی نوشته میشوند، موضوع بسیار مهمی است و این که مطمئن باشیم که هیچ اثری از دایره داوری کنار نمانده و مهمتر این است که داوریها بدون حب و بغض و بدون پیشداوری و براساس محتوای اثر صورت بگیرند؛ یعنی نخواهیم به کسی نان قرض بدهیم و فردی را با وجود اینکه اثرش برجسته نیست انتخاب کنیم .
به نظرم در این دو دوره تلاش شد مسئلهای در حوزه داوری نداشته باشیم و بحمدالله مشکلی هم بروز پیدا نکرد. به گمان من بعد از طوفان الاقصی و بعد از اینکه توجهات به سمت فلسطین جلب شده، دوره سوم را با عنایت الهی و انشاءالله پشتیبانی همه نویسندگان آزادیخواه جهان پربارتر و محکمتر از دوره دوم برگزار خواهیم کرد، انشاءالله.
انتهای پیام/