نیروی نبرد نرمافزاری را تشکیل دهیم
گروه سیاست-رجانیوز: حمیدرضا غلامی در یادداشتی در روزنامه عصر ایرانیان نوشت: فرض کنید خبر این بود: با درخواست بدون شرط اسد از ایران، رزمندگان جبهه مقاومت به سوریه سرازیر شدند. یا فرض کنید خبر این باشد: پس از حملات ترکیبی جبهه مقاومت به رژیم صهیونیستی، فلسطین و قدس آزاد شد.
همهما این اخبار را دوست داریم اما کمتر درباره فردای پیروزی میاندیشیم. اینجا جوابی که به مخالفان نظام جمهوری اسلامی میدهیم سوال خود ماست؛ برای براندازی یا اصلاح نظامهای منطقه چه جایگزینی دارید؟ بگذارید اینگونه طرح کنم؛"نرم افزارِحکمرانی جایگزین برای نظامهای موجود از دل فرایند تغییر بیرون میآید؟ یا ابتدا نیروی سخت عمل میکند و سپس طراحان نرمافزاری وارد صجنه میشوند؟ "
حالا یکبار با این نگاه، ماجرای سوریه را مرور کنیم: طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ بخشی از مردم کشورهای عربی با هدف سقوط نظامهایشان قیام کرده و هر کدام به سرنوشتی دچار شدند که به صورت مجزا قابل بررسی است. در این میان سوریه نیز بی نصیب نماند؛ اگرچه انگار ماجرای سوریه به جهت طغیان گروههای تکفیری متفاوت از بقیه شد اما به هر حال بخشی از مردم به جهت نارضایتی از وضع موجودشان درگیر ماجرا بودند. در این میان جبهه مقاومت با محوریت ایران با مقاصد مشخصی وارد عمل شده و وجب به وجب سوریه را با کمک ارتش سوریه و روسیه، دفاع وطنی و نیز با حضور تاریخی و حماسی نیرویهای مقاومت آزاد کردند؛ اما پس از گذشت ۱۳ سال از این حوادث، دولت سوریه در پی تهاجم گروههای تروریسی با پشتیبانی ترکیه، آمریکا و اسرائیل تنها طی ۱۱ روز سقوط کرد.
گفته میشود عمده دلیل، عدم مقاومت ارتش و ملت سوریه بود؛ اگرچه کودتای هماهنگ شده با خارج نیز محتمل است اما احتمالاً دلیلی که پایه همه عوامل از جمله ناتوانی شخص بشار است همان «فرسودگی از درون» است؛ دلیلی که باعث شد اینبار حتی از محور مقاومت هم کار مؤثری بر نیاید. از جمله عوامل این فرسودگی را میتوان اینگونه نام برد: ۱- عدم اصلاح ریشههای نارضایتی گذشته در حکمرانی. ۲- ایجاد نارضایتیهای جدید ناشی از جنگ شامل از دست دادن سکوهای نفتی، خرابیهای گوناگون در بخشهای مختلف و…، ۳- تحریم و فشار سنگین آمریکا و غرب. ۴- والبته عدم همراهی اسد با پیشنهادهای اصلاحی ایران و نیروی قدس در این سالها.
حالا به سوال اولیه بازگردیم؛ حتی اگر اسد به برخی طرحهای ایران گوش میداد چه زیرساخت نرمافزاری میان اندیشمندان و مدیران جبهه مقاومت با اندیشمندان و مدیران سوریه وجود داشت؟ آیا چنین زیرساخت و ارتباطی، آنی ساخته میشود؟ این سوالیست که همه ما باید به آن پاسخ دهیم. با نیروی نظامی فداکارمان وارد میشویم خون میدهیم و فتح میکنیم، یا مقاومت میکنیم و جلوی دست درازی دشمن را میگیریم اما بعد از آن نمیتوانیم آن را نگه داریم؛ چرا؟ چون نیروی نظامی نه در جنگ و نه در پسا جنگ کفایت نمیکند. اساساً خود غرب و آمریکا هم صرفاً با نیروی نظامی وارد عمل نشدند.
نیروی نظامی، پیاده نظام لیبرالیسم و رسانه، نیروی هوایی آن است. این نرم افزار آمریکاست که پیش میرود. جنگ اصلی نرمافزاری است. این "حرف نو" انقلاب اسلامی است که باید غلبه پیدا کند. لشگر اصلی، نیروی قدس نرم افزاری است که یا به نظام مقابل حمله میکند، یا از دل نزاع، نظام بومی مبتنی بر مردمسالاری را میسازد. بله! صحیح است، ما در داخل هم نتوانستیم برای "دولت" خویش حکمرانی مردم سالارانه را به ثمر بنشانیم و گرفتار نارضایتی هستیم اما در اصل ایجاد نظام و ایده کلان حکمرانی در برابر همه فشارهای چهل و پنج ساله دوام آوردهایم پس قابلیت الگونمایی، گفتگو و همراهسازی با اندیشمندان، مدیران و جوانان کشورهای جبهه مقاومت را داریم و نیز آنکه میتوانیم از تجربههای شکست خود استفاده کرده و با همکاری آنها طرحی نو در اندازیم که با این تیر چندین هدف را نشانه خواهیم رفت، از جمله: ۱- به نقد ناکامیهای خودمان پرداخته و راهکارهایمان را ورز میدهیم. ۲- ظرفیت جدید دانشی را با نخبگان منطقه به وجود میآوریم. ۳- خلاء نرم افزاری کشورهای مقاومت را پر میکنیم. ۴- برای بومیسازی حرف نو انقلاب اسلامی تلاش میکنیم. ۵- و درنهایت "غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار و اخراج آمریکا از منطقه "(۱) را رقم میزنیم. انشاءالله
انتهای پیام/