سناریوی آینده عراق قبل از ظهور/ تحلیل سیاسی از «فتنه عوف سلمی» در عراق/ تلاش برای تشکیل «اقلیم سنی» در عراق و پیامدهای منفی آن بر ایران و محور مقاومت
گروه معارف رجانیوز: پروژه موسوم به "خاورمیانه جدید" بخشی از برنامه بزرگ تر به نام "طرحی برای یک قرن جدید آمریکایی"[1] می باشد که به باور کارشناسان به منزله مانیفست آمریکا برای آینده جهان تلقی می شود.[2]
در این پروژه، تجزیه غرب آسیا و شمال آفریقا و به نوعی پروژه تجزیه جهان اسلام، اهمیت ویژه ای دارد و آمریکا و اسرائیل درصدد اجرای آن هستند و در طول سالهای اخیر نیز با پیاده کردن دو تاکتیک اصلی این طرح، یعنی تجزیه برپایه «مذهب» و «قومیت» به طور جدی در حال اجرای این پروژه در خاورمیانه بوده اند. خاورمیانه (Middle East) زادگاه ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت، منطقه ای است که سرزمین ها و کشورهای میان دریای مدیترانه و خلیج فارس را شامل می شود و حساس ترین منطقه جهان از نظر تمدنی، انرژی، اقتصادی و سیاسی است.
نقشه فعلی خاورمیانه
توضیح اینکه: در حال حاضر، استعمار نوین، توافق "سایکس پیکو"[3] و نقشه فعلی خاورمیانه را که بعد از سقوط عثمانی ایجاد گردید، را ناکافی می داند[4] و درصد طراحی جدید و "بالکانیزاسیون کشورهای خاورمیانه"[5] است که در برخی از منابع آکادمیک به آن «دکترین گالیوریسم خاورمیانه» هم گفته می شود و قرار است در این طرح، اسراییل به اصطلاح گالیور و بزرگ منطقه خاورمیانه باشد.[6]
این طرح که در نزد استراتژیست های یهود نیز از آن به «طرح ینون اسرائیل»[7] یاد می شود، یک طرح راهبردی صهیونیستی برای تضمین برتری منطقه ای رژیم اسراییل نیز است. این طرح[8] بر این مساله تاکید دارد که اسراییل باید به محیط ژئوپلیتیکی خود از طریق بالکانیزاسیون کشورهای عربی اطراف و تجزیه آن ها به کشورهای خردتر و ضعیف تر، چینش دوباره ای بدهد.[9]
در طرح خاورمیانه جدید که مهمترین طرح آمریکا و اسرائیل در منطقه است، در گام اول در پی تجزیه عراق و سوریه است و مهمترین ابزار اجرایی طرح تقسیم در این دو کشور، استفاده از دو عنصر «قومیت» و «مذهب» است تا با اجرای فدرالیسم این کشورها را به سه بخش شیعه نشین، سنی نشین و کردنشین تقسیم کند.
آمریکایی ها بر این باورند، این طرح در منطقه کردستان عراق، اجرا شده و هم اکنون باید در دو بخش دیگر عراق، فورا عملیاتی شود. به همین دلیل عراق، کانون بالکانیزاسیون خاورمیانه و جهان عرب محسوب می شود[10] که دومینوی تجزیه دیگر کشورها را به دنبال خواهد داشت.[11]
عراق، مرکز اصلی خاورمیانه
اهداف تشکیل اقلیم سنی در عراق
کشورهای ذی نفع در تشکیل اقلیم سنی در عراق
در کشور عراق پس از سقوط صدام، فدرالیسم به مثابه یکی از تمهیدات ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده آمریکا مدنظر قرار گرفت، اما فدرالیسم فقط در اقلیم کردستان پیاده شد و در مناطق شیعی و سنی عراق اجرا نشد.[12]
و با اینکه در برخی ژورنال های علمی و مجلات پژوهشی[13]، تجزیه و تقسیم عراق به سه اقلیم را به نفع شیعه عراق می دانند و بیان می کنند: تجزیه عراق، چون موجب به خطر افتادن منافع کشورهای عربی، ترکیه و آمریکا خواهد شد و از اینرو با آن مخالف هستند بلکه منافع آمریکا، ترکیه و کشورهای عربی، ایجاب می کند از تجزیه عراق جلوگیری کنند[14] و حتی عربستان نیز با "فدرالیسم عراق" مخالف است و به نوعی تظاهر می کنند که خواسته آمریکا و عربستان، همان خواسته ایران مبنی بر جلوگیری از تجزیه عراق است[15] حتی پا را فراتر گذاشته، برنده واقعی تجزیه عراق را فقط ایران معرفی می کنند (به عنوان نمونه، دیوید پاتریکاراکس -دانشیار دانشکده دانشگاه سنت اندروز و نامزد دریافت جایزه کتاب روابط بین الملل- در مقاله ای، تجزیه عراق را به سود ایران می داند).[16]
اما این در حالی است که مقامات آمریکایی به صراحت اظهار می دارند: موافق تجزیه عراق هستند[17] و اظهارات وزیر خارجه اسبق آمریکا مبنی بر جنگ 33 روزه در راستای دردهای تلاش برای "خاورمیانه جدید" هنوز در اذهان باقی مانده است.[18]
از سالها پیش، آمریکا با طرح خاورمیانه جدید[19] درصدد تجزیه آن به کشورهای کوچک با محوریت اسرائیل است؛ «سنای آمریکا» نیز رسما قصد خود را برای تجزیه کشورهای منطقه با مصوبه رسمی 29 سپتامبر 2007 (7 مهر 1387) ازجمله تجزیه عراق به سه منطقه فدرالی را افشا کرد[20]؛ جان بولتون، یکی از معماران اصلی جنگ آمریکا علیه عراق در اظهارنظری عجیب، پا را از این نیز فراتر گذاشته و خواستار تشکیل دولت سنی در بخش شرقی سوریه گردید[21] که همان طرح آمریکا در راستای طرح تجزیه عراق و سوریه است. وی در سخنی بی پروا که "نیویورک تایمز" نیز آن را نشر داد، بهترین جایگزین داعش در غرب عراق و شرق سوریه را تشکیل "دولت سنی" در این مناطق می داند[22] بنیامین نتانیاهو نیز از تجزیه عراق بشدت دفاع و سیاست اسرائیل را حمایت از استقلال کردستان عراق می داند[23] وی طی اظهاراتی (منتشر شده در روزنامه جروزالم پست، اول جولای 2014) در دانشگاه تل آویو بیان می کند: «تراژدی عراق مانند تراژدی سوریه، سودان و لیبی، ساخت اسراییل است. همه این کشورها باید بی ثبات شده تا طرح بالکانیزه کردن خاورمیانه تحقق پیدا کند. حمایت اسراییل برای نابودسازی عراق با هدف فراهم کردن بستر دولت مستقل کردستان بوده است. اسراییل باید از روحیه استقلال طلبی کردها حمایت کند».[24]
طرح آمریکا برای تجزیه عراق
مجله "نیروهای مسلح آمریکا"[25] وابسته به پنتاگون نیز در مقاله ای به قلم رالف پترز (Ralph Peters) با نام "مرزهای خونین، چگونگی تصور خاورمیانه ای بهتر" بیان داشت که استقرار دموکراسی در جهان بدون تغییر مرزهای خاورمیانه امکان پذیر نیست. نویسنده این مقاله -استراتژیست معروف نظامی وابسته به نئوکان ها- آشکارا می نویسند: برای گسترش دموکراسی و از میان بردن ریشه های تروریسم باید مرزهای خاورمیانه مجددا تعیین شود انتشار چنین مقاله در نشریه نزدیک به پنتاگون، حکایت از جدیت طرح برای تجزیه کشورهای منطقه دارد[26]. بنابراین در حال حاضر، طرح آمریکا و اسرائیل، تشکیل سه اقلیم و فدرالیسم ضعیف در عراق است.[27]
و در حالیکه حتی در مقالات علمی اساتید ایرانی مقیم خارج، نیز از طرح اسرائیل برای تجزیه عراق و سوریه و خطرهای آن برای امنیت ملی ایران رمزگشایی شده است[28] اما با این حال و در کمال تعجب، هنوز در برخی محافل آکادمیک ایرانی داخل کشور، ایده تشکیل اقلیم شیعی در عراق به شدت تبلیغ می شود و اینگونه وانمود می کنند: شیعیان از خود می پرسند نزدیک به صدسال استقلال عراق، چه سودی برای ما شیعیان داشته است؟ جز این که در ایام پادشاهی مورد ستم سنی ها بودیم و در دوران حزب بعث و حکومت صدام نیز در صف اول اعدام ها و جنگ ها قرار می گرفتیم و اکنون هم که حق خود را از حکومت گرفته ایم اما کشورهای دیگر با تشکیل جریان های سلفی تکفیری اهل سنت تلاش می کنند خون ما را بریزند و مناطق شیعی را ناامن کنند؛ بنابراین تشکیل اقلیم شیعی در عراق، ضروری به نظر می رسد.[29]
هرچند برخی مقالات آکادمیک دانشگاهی[30] ضمن بیان چالش ها و فرصت های فدرالیسم عراق، عنوان می کنند: ایران، می تواند تهدیدها و چالش های تشکیل اقلیم های سنی و کرد در عراق را به فرصت تبدیل کند اما باید توجه داشت آمریکا، ترکیه، عربستان و دولت های عربی حاشیه خلیج فارس، اهداف و منافع خود را در ایجاد اقلیم سنی نشین در عراق دنبال می کنند و در حقیقت، کفه ترازو به ضرر شیعیان منطقه پیش خواهد رفت.
در برخی محافل نیز با نگاه صرفا اقتصادی بدون توجه به واقعیت ها، به گونه ای تبلیغ می شود که با تجزیه عراق و تشکیل اقلیم شیعی، تمام ارتباطات عراق با دریاهای آزاد را شیعیان در دست خواهند گرفت. اما اقلیم سنی، منطقه ای ایزوله و در محاصره خواهد بود؛ همچنین به دلیل قرار گرفتن غالب منابع نفتی و آبی عراق در مناطق جنوب عراق، شیعه بیشترین سود را از تجزیه عراق را کسب خواهد کرد. و در مقابل اقلیم سنی، به دلیل بیابانی بودن مناطق وسیعی از این اقلیم همچون منطقه الانبار، بیشترین ضرر را متحمل می شود.
نقشه اقلیم سنی عراق
حال، آیا پروژه تجزیه عراق، صرفا به این مباحث ختم می شود و یا باید با نگاه کلان و راهبردی به پروژه تجزیه منطقه و عراق نگریست؟
آیا باید با نگاه به گذشته، سرنوشت آینده را رقم زد یا اینکه طرح تجزیه عراق، تنها یک بحث صرفا سیاسی نیست بلکه ریشه در مباحث ایدئولوژیک و حمایت آمریکا در راستای تحقق ارض موعود یهود صهیونیسم از نیل تا فرات، می باشد؟[31] (آمریکا تاسیس یک دولت یهودی و حمایت از اسرائیل را فریضه ای دینی سیاسی می داند و تاکنون دولت آمریکا با اتخاد راهبردهای نظامی و سیاسی مختلف در خاورمیانه، طرح هایی را در راستای حمایت از اسرائیل اجرا نموده است از جمله انتقال فناوری های پیشرفته نظامی، حمایت از پایتختی قدس برای رژیم اسرائیل و الحاق جولان از جمله حمایت های دولت ترامپ در آمریکا از اسرائیل به شمار می آید).[32]
چه سناریوی برای آینده عراق، متصور است: فدرالیسم، تجزیه یا عراق واحد؟ کدام طرح به نفع شیعه عراق خواهد بود؟ کدام طرح، به جبهه مقاومت شیعی در منطقه خاورمیانه، کمک شایانی خواهد کرد؟ و در صورت تشکیل اقلیم سنی در عراق، سرنوشت محور مواصلاتی محور مقاومت از ایران تا فلسطین که توسط دشمنان در غرب عراق قطع می شود، چگونه خواهد شد؟
اهداف نقشه آمریکا، ترکیه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای تقسیم عراق و تبدیل آن به سه اقلیم کرد، شیعه، اهل سنت و نیز پیامدهای خطرناک تجزیه عراق چیست؟
آمریکا و اسرائیل
آمریکا از زمان اشغال عراق در سال 2003 به دنبال بزرگترین هدف خود یعنی تجزیه این کشور به سه اقلیم یا دولت کوچک واگرا بوده است. البته این راهبرد در درجه اول خواسته اسرائیل است، چرا که "عراق واحد" خطری برای موجودیت رژیم غاصب اسرائیل به شمار می رود[33]، هدف بعدی آمریکا از این اقدام، قطع زنجیره ائتلاف شیعی است که از سوی ایران حمایت می شود و از افغانستان آغاز شده و تا عراق و سوریه و لبنان و فلسطین امتداد پیدا می کند[34]. بنابراین هدف جدی، براندازی محور مقاومت شیعی خاورمیانه بر ضد نفوذ آمریکایی - صهیونیستی است که متاسفانه با تلاش برای ایجاد اقلیم سنی در غرب عراق، مسیر کمک رسانی زمینی از ایران به سوریه و فلسطین مسدود می شود.
اسرائیل نیز در راستای طرح "نیل تا فرات"[35] از ایده تجزیه عراق، به شدت حمایت می کند[36] زیرا به گفته خانم کرولین کلیک معاون سردبیر نشریه مشهور جزورالم پست اسرائیل، محور اصلی بالکانیسم جهان اسلام با تجزیه عراق خواهد بود[37] و نیز به گفته نشریه اسرائیلی هارتز، تجزیه عراق به منزله اسلحه ای برای کنترل خاورمیانه و مهار کشورهای اسلامی محسوب می شود.[38] از اینرو، موشه یعالون، وزیر جنگ اسرائیل به صراحت بیان کرده بود:«مرزهای خاورمیانه قطعا تغییر خواهد کرد».[39]
تجزیه عراق در راستای نقشه موهوم نیل تا فرات اسرائیل
از اینرو، آمریکا و اسرائیل بعد از تجربه خودمختاری کردها، اکنون تمرکز و تلاش خویش را بر روی غرب عراق و شکل گیری "گارد ملی اهل سنت" عراق به هدف تجزیه این کشور متمرکز کرده اند[40] که این امر ابتدا با ایجاد جنگ داخلی، فتنه و آشوب در مناطق شیعه نشین عراق، توجه ها را از مناطق سنی نشین عراق دور کرده و آنگاه سناریوی تجزیه در غرب عراق هموارتر خواهد شد.
ترکیه
ترکیه در حال حاضر از موافقان جدی تجزیه عراق به شمار می رود[41]؛ اردوغان نخست وزیر ترکیه در واکنش به مخالفت های صورت گرفته نسبت به تجاوز نظامی ترکیه به خاک عراق طی مواضع جدیدی که تاکنون سابقه نداشته است بیان می دارد: مرزهای کنونی بین عراق و سوریه هرگز با رضایت خاطر ترکیه نبوده و شهر موصل و کرکوک در عراق به لحاظ تاریخی متعلق به ترکیه است و این شهرها در قلب ملت ترکیه قرار دارند.[42]
از اینرو ترکیه همواره به خاک عراق، نگاه طمع داشته و مترصد تغییر مرزهای عراق است. ضمن اینکه تشکیل اقلیم سنی در عراق مزایا و منافع بسیار فراوانی برای ترکیه دارد از جمله: گذرگاهی عملی و ساده برای صادرات نفت و گاز خلیج فارس از طریق ترکیه به اروپا ایجاد می کند چرا که زمین های بیابانی منطقه غرب عراق برای لوله کشی نفت و گاز مناسب است و به این ترتیب می تواند به اقتصاد روسیه و ایران نیز ضربه وارد شود.
همچنین گاز قطر از طریق لوله های کشیده شده در عراق به ترکیه و سپس یه اروپا منتقل می شود، چرا که صادرات گاز قطر از طریق نفت کش ها به اروپا و سایر نقاط جهان هزینه های اقتصادی بالایی دارد به این ترتیب صادرات گاز قطر و کشورهای حاشیه خلیج فارس از طریق لوله کشی، وابستگی اروپا به گاز روسیه را کم می کند و ضربه محکمی به اقتصاد روسیه وارد می کند و حتی امکان رسیدن نفت و گاز به آمریکا و اروپا بدون در نظرگرفتن بحران های موجود در خلیج فارس محقق می شود.
بنابراین، ترکیه از طریق اقلیم سنی عراق می تواند ارتباط زمینی مستقیم با کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته باشد و این به معنای ارتباط اروپا با کشورهای خلیج فارس از طریق ترکیه است و به این ترتیب آنکارا به بازیگر اول منطقه با بیشترین نفوذ در عراق فدرال تبدیل می شود و لوله های انتقال انرژی از خلیج فارس به اروپا از ترکیه عبور می کند.
همچنین خط آهن رابط بین اروپا و خلیج فارس از طریق ترکیه احداث می شود. به این ترتیب ترکیه گذرگاه اصلی عبور کالاها و خدمات بین اروپا و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز خواهد بود.
پروژه قدیمی نیز بین ترک ها و کشورهای حاشیه خلیج فارس وجود دارد. این پروژه خط لوله انتقال آب از ترکیه به دولت های حاشیه خلیج فارس برای رساندن آب شیرین به این کشورها است که عمدتاً از طریق تصفیه و شیرین کردن آب دریا برای استفاده های متعدد خود بهره می گیرند. این پروژه شامل احداث خط لوله هایی برای انتقال آب از ترکیه برای کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل است که از خاک عراق یا سوریه و سپس اردن عبور می کند و به کشورهای خلیج فارس و اسرائیل می رسد. اما این پروژه با مخالفت عراق و سوریه مواجه شده است، چرا که سهمیه آب این کشورها از دجله و فرات را کم می کند. بنابراین ایجاد اقلیم سنی در غرب عراق بهترین گزینه برای اجرای این پروژه خاص به شمار می رود.[43]
عربستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس
عمده همسایگان عرب عراق، شکل گیری یک نظام دموکراتیک در عراق را در جهت تضعیف اعراب سنی و افزایش قدرت منطقه ای شیعیان تلقی می کنند. به ویژه رژیم سعودی به شدت با یک عراق واحد که به شکل طبیعی و با توجه به اکثریت شیعی اداره شود، مخالف است. و با حمایت از اقلیت سنّی نشان می دهد که سعودی، عراق شیعی را نخواهد پذیرفت. از اینرو سیاست عربستان در قبال عراق، ضمن حمایت جدی از استقلال اقلیم کردستان عراق اما در دیگر مناطق، ترویج بی ثباتی، فتنه و جنگ داخلی می باشد[44] از این منظر، عراق تجزیه شده با یک اقلیم سنّی بیشتر مورد پسند سعودی ها است[45]
اما در واقع، عربستان با بیم و امید، تحولات تجزیه عراق را دنبال میکنند به این معنا که از یک سو نگران این هستند که این امر، موجب افزایش قدرت ایران و شیعه در عراق شود و از سوی دیگر، از آنجایی که خود نیز به شیوه ای غیر دموکراتیک اداره می شوند، بر اساس طرح کلان خاورمیانه ای، کشورشان نیز در نوبت تجزیه قرار گیرد.[46]
اما دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس همچون قطر و امارات بنا به دلایل متعدد، کمک به تشکیل اقلیم سنی در عراق را هدف گذاری کرده اند. از جمله تلاش برای توقف نفوذ ایران در منطقه و عراق به صورت ویژه یکی از مهم ترین انگیزه های این کشورها است.
ضمن اینکه اقلیم سنی عراق، گذرگاه مهمی برای صادرات نفت و گاز کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به اروپا از طریق ترکیه خواهد بود. زیرا کثرت مشکلات موجود در خلیج فارس و خطر بسته شدن تنگه هرمز، دولت های استفاده کننده از نفت و گاز این منطقه را به دنبال جستجوی جایگزین های مسیر صادرات انرژی از دولت های خارجی کشانده است، و آنها برای رهایی از نگرانی ها در صادرات انرژی از تنگه هرمز، استراتژی جایگزین را دنبال می کنند که ارتباط اروپا با خلیج فارس از طریق مسیر اقلیم سنی در عراق و ترکیه، بهترین گزینه برای این مشکل می باشد.
بدین صورت که نیروهای نظامی ترکیه، امنیت خط لوله انتقال انرژی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به اقلیم سنی عراق و ترکیه و اروپا را تأمین می کند و برخلاف نیروهایی خارجی که باید برای حمایت از تنگه هرمز یا کانال سوئز در منطقه مستقر شوند که در این صورت نیاز به نیروهای گسترده و هزینه های سرسام آور برای تأمین امنیت این گذرگاه های دریایی وجود دارد.
پروژه انتقال آب از ترکیه به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز پروژه ای مهم برای این کشورها جهت خلاصی از تشنگی دائمی به شمار می رود. زیرا تاکنون تمامی پروژه ها برای انتقال آب از ترکیه با کشتی یا خط لوله از طریق دریای مدیترانه به علت هزینه های بالای آن شکست خورده است؛ اما در صورت تجزیه عراق و تشکیل اقلیم سنی، انتقال این آب ها با لوله به کشورهای حاشیه خلیج فارس در حالی انجام خواهد شد که اقلیم شیعی در جنوب از سهمیه آب خود در این منطقه محروم خواهد ماند (فراموش نکنید که چگونه داعش آب مناطق مرکزی و جنوبی عراق را از طریق سد فلوجه بسته بود، اقدامی که البته بعدها با تسلط نیروهای عراقی بر این سد و بازگشایی آن به شکست منجر شد).
شیعه عراق
هرچند در قانون اساسی عراق، فدرالی بودن پذیرفته شده است (اصل 117 قانون اساسی عراق، می گوید: عراق کشوری با حاکمیت مستقل که نظام حکومتی آن جمهوری پارلمانی و فدرال می باشد)[47] اما با تجزیه عراق مخالفت شده است[48] با این وجود، نوعی معضل در مورد آینده فدرالیسم در عراق وجود دارد و به موضوع مورد اختلاف جریان های سیاسی عراق تبدیل شده است[49] از جمله وجود مشکلات درباره وضعیت جغرافیایی – سرزمینی؛ معضل توزیع ثروت اقتصادی و ... باعث شده است که "فدرالیسمی لرزان" در عراق جریان یابد.[50]
اما در فرض تجزیه عراق، و تشکیل اقلیم شیعی در جنوب عراق با وجود ثروتی که به ویژه در ابعاد منابع نفت و گاز دارد، اما روند صادرات آن محدود خواهد شد، زیرا خط انتقال نفت از آن به ترکیه ممکن است با کارشکنی اقلیم سنی مواجه و حتی متوقف شود، زیرا صادرات نفت شیعه به جهان نیازمند عبور از سه منطقه مختلف یعنی اقلیم سنی و اقلیم کرد و کشور ترکیه خواهد بود. و نیز احتمال دارد در منازعات منطقه ای و مذهبی، اقلیم کردستان عراق و اقلیم سنی، آب را بر اقلیم شیعه بندند. ضمن اینکه آمریکا و دیگر قدرت های استعماری نیز تحمل نمی کنند که بخش اعظم نفت عراق در داخل یک کشور جدید شیعه باشد و درصدد ایجاد اختلاف و جنگ داخلی در مناطق شیعی خواهد بود.
مضاف بر اینکه، مساله بغداد و سامرا نیز مشخص نیست. این شهرها مورد ادعای سنی ها هستند حال آنکه دارای اماکن مقدس شیعی می باشند. همچنین استان دیالی در صورت فدرالیسم به اقلیم سنی می پیوندد و با ایران هم مرز می شوند و این یکی از مسائل پیچیده امنیتی تشکیل اقلیم سنی در عراق است. بحث کرکوک نیز بحث تازه ای نیست، سنی ها، کردها و شیعیان بر سر منابع سرشار نفتی آن، مناقشه دارند. در مورد استان صلاح الدین نیز مساله به مراکز مقدسه شیعی سامرا باز می گردد که در گذشته سنیان القاعده، اقدام به انفجار آن کرده بودند.
از سوی دیگر سیاست اقلیم کردستان نیز برای غرب و آمریکا تضمین شده است و این اقلیم در رکاب کشورهای غربی خواهد بود. ضمن اینکه، حضور و نفوذ اسرائیل در منطقه کردستان عراق و هم مرز با ایران، در راستای تحقق اهداف راهبردی این رژیم می باشد[51]. از اینرو، اسرائیل به طور جدی و علنی از ایده تشکیل کشور کردستان واحد حمایت می کند (البته حمایت اسرائیل از استقلال کردها، بر پایه منافع شکل گرفته است. اسرائیل به عنوان منفعتی نسبی و نه مطلق در حال مدیریت روابط خود با کردها و مشخصا اقلیم کردستان عراق به عنوان نماینده غیر رسمی استقلال طلبان کرد بوده و البته عجله ای نیز برای تشکیل کردستان بزرگ و مستقل در منطقه خاورمیانه ندارد و صرفا با نگاه ابزاری، آرمان کردها را فقط و فقط در چارچوب اهداف و منافع راهبردی کوتاه مدت و بلند مدت خود تعریف کرده است).[52]
با توجه به آنچه بیان گردید، از نگاه شیعه، فدرالیسمی در عراق، موردتایید است که ضمن تاکید بر "وحدت عراق و عراق واحد"، از قاعده رای اکثریت که در اختیار شیعیان است، حمایت شود و نه فدرالیسمی که مقدمه تجزیه عراق را فراهم نماید و بخشی هایی از خاک عراق واحد از اختیار خارج شود.[53]
آمریکا، طراح تشکیل سه اقلیم کردی، سنی و شیعی در عراق
اما آمریکا و اسرائیل با تجزیه عراق -به عنوان مهم ترین گزینه در راستای بالکانیزه کردن غرب آسیا- نگاه می کند که به بهترین شکل ممکن می تواند قدرت منطقه ای محور شیعی را محدود ساخته، اتصال ژئوپلتیکی جبهه مقاومت را در هم بشکند و حتی مرزهای کشورهای شیعی را دچار تهدیدات نظامی جریان های سلفی تکفیری سازد.[54]
ضمن اینکه، سوال اساسی این است: آیا فدرالیسم عراق، خط پایان یا تمدید بحران خواهد بود؟ به عبارت دیگر، ممکن است فدرالیسم، مقدمه نقشه تجزیه عراق قرار گیرد، زیرا اقلیم سنی و کردی به مرزهای جغرافیایی خود در عراق قانع نشده و با همکاری قدرت های همسو در تلاش برای برای توسعه مرزهای خویش در ایران و عراق باشند (کما اینکه تلاش آشکار کردها برای حکومت کردستان بزرگ در ایران، عراق و سوریه، گواهی بر این مدعا است). آنگاه تمام مزایای فدرالیسم برای شیعه بر باد خواهد رفت (کما اینکه اکنون نیز اقلیم کردستان عراق، پول عاید از فروش نفت را به حکومت مرکزی بغداد واریز نمی کند) و "عراق فدرالی" وارد کشاکش مذهبی نیز خواهد شد[55] و در اینصورت، تمامیت ارضی عراق نیز تهدید جدی شده و زمینه برای ورود و تجاوز کشورهای دیگر نیز فراهم خواهد شد. امری که به راحتی در سناریوی آینده پژوهی مهدوی، می توان به کدهایی از آن دست یافت. همچون فتنه "عوف سلمی" در مناطق سنی نشین و تلاش برای تجزیه عراق و سپس حمله نظامی لشکر متخاصم به خاک عراق که منجر به سقوط حکومت مرکزی بغداد شده و تهدیدات امنیتی فراوانی در مناطق شیعی بر جای خواهد گذاشت:
خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 440.)،
تفسیر مفردات حدیث: الْجَزِیرَة: إذا أطلقت الجَزِیرَةُ فی الحدیث و لم تضف إلى العرب فإنّما یراد بها ما بین دجلة و الفرات (ابن اثیر، النهایۀ فی غریب الحدیث، ج 1، ص 268.) الْجَزِیرَة: و هی التی بین دجلة و الفرات (ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 134.) مجاورة الشام تشتمل على دیارمضر و دیاربكر، سمیت الجزیرة لأنها بین دجلة و الفرات (حموی، معجم البلدان، ج 2، ص 134.)؛ در کتب حدیثی نیز به وضوح مشخص است که الجزیرۀ به مناطق شرق سوریه و شمال غرب عراق اطلاق میشده است: بَعَثَ عَلِی الْأَشْتَرَ عَلَى الْمَوْصِلِ ... وَ سِنْجَارَ ... وَ مَا غَلَبَ عَلَیهِ مِنْ تِلْكَ الْأَرَضِینَ مِنْ أَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ بَعَثَ مُعَاوِیةُ بْنُ أَبِی سُفْیانَ الضَّحَّاكَ بْنَ قَیسٍ عَلَى مَا فِی سُلْطَانِهِ مِنْ أَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ كَانَ فِی یدَیهِ حَرَّانُ وَ الرَّقَّةُ وَ الرُّهَا وَ قَرْقِیسِیا (ابن مزاحم، وقعۀ صفین، ص 12.)؛ بنابراین همانطور که از کتب جغرافیا، تاریخ و لغت مستفاد است، ارض الجزیرۀ: من الاراضی التی تقع بین الدجلة فی العراق و الفرات فی السوریۀ: مناطق حسکه، رقه و دیرالزور در شرق سوریه و موصل، تکریت و الانبار در غرب عراق، در دامنه فعالیت های سیاسی نظامی عوف سلمی قرار میگیرد. البته احتمال دارد به قرینه ذکر تکریت، مراد از جزیرۀ فقط مناطقی از آن در عراق باشد. بنابراین در آینده پژوهی مهدوی، از وقوع فتنه "عوف سلمی" در غرب عراق با محوریت و تمرکز بر موصل و تکریت سخن به میان آمده است که در واقع تلاش دشمن برای ایجاد اقلیم سنی در خاک عراق و به هدف تجزیه عراق و نیز قطع ارتباط مواصلاتی محور مقاومت شیعی با منطقه شام و عدم دسترسی به فلسطین قبل از ظهور قلمداد می شود.
ایران
تجزیه عراق و تشکیل سه اقلیم ، برای کشور ایران نیز پیامدهای امنیتی، اقتصادی و حتی خطرات مذهبی فراوانی خواهد داشت از جمله: گسترش سلفی گری و فرقه گرایی مذهبی و تقویت حضور گروه های ترویستی (که نمونه آن، حضور القاعده و داعش در مناطق سنی نشین عراق بود) و نیز احتمال چرخش سیاست دولت سنی عراق به سمت عربستان سعودی و برانگیختن اهرم حس ناسیونالیستی عربی سنی با چاشنی قومیت گرایی در کنار مرزهای ایران و ... خواهد بود[56]. مضافا براینکه اکنون جبهه باطل در تلاش برای تجزیه ایران در راستای طرح نقشه "خاورمیانه جدید" نیز است و آن را از رهگذر تجزیه عراق دنبال می کند.
تقویت حرکت های استقلال طلبانه و جدایی بخش هایی از ایران و الحاق آن به منظور تشکیل کشور کردستان بزرگ به عنوان مکمل طرح خودمختاری اقلیم کردی در عراق بخش از پروژه "قرن جدید آمریکایی" است، ضمن اینکه آرزو استقلال کردهای سوریه نیز به مراحل پایانی نزدیک می شود (هرچند چنین ایده ای با مخالفت کشورهای منطقه روبرو است و عملا محقق نشده است لکن در فرض محال نیز کردستان، کشوری خواهد بود که هیچ راه ارتباط زمینی، هوایی و دریایی نخواهد داشت و همین امر، تردیدهایی را حتی در میان خود کردها نیز برانگیخته است).[57]
اما داستان دشمنی با ایران به اینجا نیز ختم نشده[58] و طبق نقشه ای که نشریه آمریکایی آتلانتیک از خاورمیانه جدید منتشر کرده، زمزمه جدایی دیگر مناطق ایران (همچون آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان) نیز در دستور کار استعمار نوین است[59] نامه نمایندگان کنگره آمریکا مبنی بر تلاش برای جدایی آذربایجان از ایران در راستای طرح خاورمیانه جدید که در کنگره آمریکا ارائه و تصویب شد[60]، شاهدی بر این امر و برگ دیگری از دشمنی های جبهه استکبار با ایران شیعی است.[61]
نقشه آمریکا برای تجزیه ایران (مشرق نیوز)
اما صرفنظر از نقشه دشمن در طراحی پیچیده و چند مرحله ای تجزیه منطقه، واقعیت این است که ایران در منطقه خاورمیانه، کشوری با تمدن کهن به شمار می رود و در واقع صاحبخانه آن است. و بیگانگان نمی تواند هیچ طرحی را در این منطقه بدون کسب رضایت ایران پیش ببرند، همانطور که دشمن، تاکنون در عراق، فلسطین، سوریه و ... ناکام بوده است.
اما در مقابل، ایران درصدد ایجاد "خاورمیانه اسلام" است. طبق این طرح، عراق نقش ویژه دارد. از اینرو سیاست ایران در عراق از «بی طرفی فعال» در مناقشه غرب با حکومت حزب بعث، به رویکرد «مدیریت فعال» در پسا صدام، تغییر یافت که نشان دهنده حضور جدی ایران برای تضمین منافع و امنیت ملی و همچنین ایفای نقش در نظم منطقه ای و افزایش قدرت محور مقاومت شیعی است[62] بر همین مبنا، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است تا با اهرم های سیاسی خود، ضمن متحد کردن احزاب شیعه، روابط سنتی با احزاب عمده کرد برای تأمین امنیت در شمال عراق را به عنوان بخشی از راهبرد بلندمدت خود در عراق بکار گیرد.[63]
جمع بندی
در میان اهل سنت عراق، اجماع و اتفاق نظر بر فدرالیسم عراق وجود ندارد و سه جریان سنی (سیاسی، سلفی، بعثی) دیدگاه های متفاوتی دارند. جریان "سیاسی" اهل سنت که در روند انتقال قدرت شرکت دارند، در ظاهر خود را مدافع فدرالیسم نشان می دهند اما جریان "بعثی" خارج از دائره حاکمیت، برای مقابله با نظام اکثریت شیعی و در راستای بازگشت به راس حاکمیت بر تجزیه عراق اصرار دارد و جریان "سلفی" نیز به همه عراق حتی مناطق شیعی به مثابه بخشی از خلافت اسلامی می نگرد[64] اما بعد از شکست تجربه جریان سلفی در عراق که تبلور آن در داعش نمود پیدا کرد، احتمال خطر ائتلاف دو جریان سیاسی و بعثی اهل سنت در راستای تلاش برای تجزیه عراق وجود دارد. بویژه اینکه این ایده، از طرف آمریکا و اسرائیل نیز در قالب "گارد ملی اهل سنت" حمایت جدی نیز می شود.[65]
در واقع می توان بیان کرد "تئاتر داعش" با تصرف مناطق غرب عراق و شرق سوریه در نقش "کاتالیزور"[66] در طرح "خاورمیانه جدید آمریکایی"[67] و نیز به عنوان "سپر دفاعی" در تامین امنیت اسرائیل[68] و در راستای نقشه "اسرائیل بزرگ"[69] برای پایان توافق سایکس پیکو[70] و آغاز پروژه جدید طراحی تجزیه منطقه و تغییر مرزهای خاورمیانه رفتار کرد که در گام اول، تجزیه سوریه و عراق در دستور کار قرار دارد[71]؛ اکنون نیز در گفتار سیاستمداران آمریکایی، بهترین جایگزین در شرق سوریه و غرب عراق، یک "دولت سنی" مستقل و جدید به صراحت بیان می شود.[72]
و در حالیکه ایران تنها مخالف تجزیه عراق، محسوب می شود اما منافع آمریکا، اسرائیل و ترکیه، عربستان و دولت های عربی حاشیه خلیج فارس، بویژه در عصر پساداعش، تلاش برای تجزیه عراق و ایجاد اقلیم سنی در این کشور، با هم تلاقی دارد[73] و اهداف گسترده آنان تأمین شود:
خسبانی، بررسی سناریوهای تجزیه عراق، ص 130
بنابراین به دلیل طراحی نقشه رژیم صهیونیستی و آمریکا مبنی بر تجزیه عراق، از اینرو در حال حاضر "عراق واحد" که مطابق قواعد دموکراسی و بر مبنای مردم سالاری، طبیعتا قدرت در اختیار اکثریت شیعه قرار گیرد، موجب افزایش اقتدار منطقه ای شیعه در جهان اسلام و تقویت محور مقاومت خواهد شد.[74]
از نگاه ایدئولوژیک نیز با تشکیل اقلیم سنی در غرب عراق، علاوه براینکه تاثیر منفی بر امنیت مراکز مقدسه شیعی در غرب عراق (امامین عسکریین در سامراء) خواهد داشت، خط ارتباط مقاومت شیعی از کربلا تا قدس، قطع و آزادی فلسطین دشوار خواهد شد؛ ضمن اینکه محور مواصلاتی شیعه ایران و عراق برای کمک به شیعیان منطقه شام (حزب الله لبنان و گروه های جهادی فلسطین) مسدود شده و نیز خطر سقوط دولت حامی محور مقاومت در دمشق نیز افزایش می یابد.[75]
موضوعی که در آینده پژوهی مهدوی نیز به وضوح می توان به کدهایی از آن دست یافت. از جمله در کتاب معتبر الغیبۀ شیخ طوسی به وقوع فتنه در غراب عراق تصریح شده است: (خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ ... ثُمَّ یخْرُجُ السُّفْیانِی)[76] بدین معنا که متاسفانه با وقوع فتنه غرب عراق در موصل و تکریت، و قطع محور مواصلاتی مقاومت شیعی، در آینده زمینه برای حضور نظامی سفیانی و تسلط بر دمشق و سقوط حکومت سوریه فراهم می شود.
مضافا براینکه حوادث غرب عراق، مطالبات تجزیه طلبانه در جغرافیای کشورهای نقش آفرین در بلدان ظهور را قوت خواهد بخشید که داعیه استقلال "مارقۀ الشام" (آرزوی استقلال کردهای سوریه) در احادیث معتبر، نیز شاهدی بر این امر خواهد بود:
در خلال حوادث فتنه شام و سوریه قبل از ظهور، به واقعه "مارقۀ الشام" اشاره شده است: مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِیةِ التُّرْك (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)؛
تفسیر مفردات حدیث:المارقة: الخارجین (ثعالبی، فقۀ اللغۀ، ص 357.) المروق عن الشیء: الخروج منه (ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 341)، مَرَقَ السَّهْمُ من الرَّمِیة: وقتی تیر از کمان خارج میشود، به گونه ای که دیگر به آن تعلق ندارد را گویند (ابن عباد، المحیط فی اللغۀ، ج 5، ص 416). الناحیة: الجانب (فیومی، المصباح المنیر، ج 2، ص 596.)، الناحیۀ: الجهة (طریحی، مجمعالبحرین، ج 4، ص 359.)، من ناحیه الترک: ای من جهۀ الترک. مارقۀ الشام تخرج من جهة الترک = خروج مارقۀ از سمت ترک ها. بنابراین "مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِیةِ التُّرْك" یعنی ساکنان ناحیه هممرز با ترک ها در منطقه شام خروج خواهند کرد همچون جدا شدن تیر از کمان (مَرَقَ السَّهْمُ من الرَّمِیة) که گویا دیگر به آن تعلق ندارد که در عصر معاصر، نمونه بارز "مارقۀالشام" اگر تا زمان ظهور باقی بمانند"آرزوی استقلال کردهای سوریه" در منطقه شام میباشد (برای آگاهی بیشتر: امیری، بررسی و تحلیل حوادث فتنه شام و سوریه قبل از ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش 49. ص 347-368. لینک)
در واقع نقشه استکبار چنین است با قطع محور مواصلاتی زمینه سازان ظهور از کوفه تا قدس از حرکت جبهه حق برای آزادی فلسطین ممانعت شود، زیرا در اینصورت، مرزهای غرب عراق و شرق سوریه کاملا در اختیار دشمنان قرار خواهد گرفت.
از همین رو، اسرائیل نیز از ایده تجزیه عراق، به شدت حمایت می کند[77] زیرا به گفته خانم کرولین کلیک معاون سردبیر نشریه مشهور جزورالم پست اسرائیل، محور اصلی بالکانیسم جهان اسلام با تجزیه عراق خواهد بود[78] و نیز به گفته نشریه اسرائیلی هارتز، تجزیه عراق به منزله اسلحه ای برای کنترل خاورمیانه و مهار کشورهای اسلامی نیز محسوب می شود.[79]
از اینرو، آمریکا و اسرائیل بعد از تجربه خودمختاری کردها، اکنون تمرکز و تلاش خویش را بر روی غرب عراق و شکل گیری "گارد ملی اهل سنت" عراق به هدف تجزیه این کشور متمرکز کرده اند[80] که این امر ابتدا با ایجاد جنگ داخلی، فتنه و آشوب در مناطق شیعه نشین عراق، توجه ها را از مناطق سنی نشین عراق دور کرده و آنگاه سناریوی تجزیه در غرب عراق هموارتر خواهد شد.
حال اگر این ایده اقلیم سنی در مناطق سنی نشین عراق تحقق یابد، دمینوی تجزیه کشورهای منطقه وارد مرحله خطرناک شده و به تبع آن سوریه و سپس ایران در خطر تجزیه قرار می گیرد. خواب آشفته ای که هرچند دشمنان در تلاش برای تحقق آن در بخش هایی از مناطق سنی نشین عراق (فتنه عوف سلمی: خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیت)[81] و کردنشین سوریه (مارقۀ الشام: مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِیةِ التُّرْك)[82] هستند.
فروپاشی نقشه خاورمیانه آمریکایی و تشکیل خاورمیانه اسلام
لکن در ایران اسلامی، هرگز محقق نخواهد شد بلکه با سیاست بازدارنده ایران طبق احادیث با ورود قدرتمند سپاه زمینه ساز به عراق برای دفاع از محور مقاومت و جبهه مقدم شیعی در برابر لشکر متجاوز خارجی:
لشکر سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام مورد حمایت غربی ها (یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ) در عصر ظهور برای بازه زمانی کمتر از 2 سال است (السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ ... وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً) [83] که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی میکند.[84]
و شکست سختی که بر آن در عراق وارد خواهد شد:
در احادیث به شکست سفیانی به عنوان نماینده ائتلاف مثلث "غربی، عبری و عربی" توسط رایات سود مشرقی در منابع شیعه و اهل سنت اشاره شده است:
یدْخُلُ السُّفْیانِی الْكُوفَة ... وَ تُقْبِلُ الرَّایاتُ السُّودُ حَتَّى تَنْزِلَ عَلَى الْمَاءِ در روایت تفسیر عیاشی، به "ساحل دجله" تعبیر شده است: وَ یقْبِلُ رَایةٌ مِنْ خُرَاسَانَ حَتَّى ینْزِلَ سَاحِلَ الدِّجْلۀ (عیاشی، التفسیر، ج 1 ص 64.)} فَیبْلُغُ مَنْ بِالْكُوفَةِ مِنْ أَصْحَابِ السُّفْیانِی نُزُولُهُمْ فَیهْرُبُونَ ... و تُبْعَث الرَّایاتُ السُّودُ بِالْبَیعَةِ إِلَى الْمَهْدِی (سیوطی، العرف الوردی، ص 120-121.)؛ تَهرُبُ خَیلُ السُّفیانِی (متقی هندی، كنزالعمّال، ج 14، ص 588.)؛ و إذا هَزَمَتِ الرّایاتُ السّودُ خَیلَ السُّفیانِی ... تَمَنَّى النّاس المَهدِی فَیطلُبونَه (متقی هندی، كنزالعمّال، ج 14، ص 590.)
نقش رایات مشرقی زمینه ساز ایرانی در دفع حمله لشکر مورد حمایت غربی ها به عراق، برجسته تر گزارش شده است:
السُّفیانِی ... فَیبعَثُ جَیشاً إلَى العِراق ... عِندَ ذلِك تَخرُجُ رایةٌ مِنَ المَشرِقِ ... فَیستَنقِذُ ما فی أیدیهِم مِن سَبی أهلِ الكوفَةِ و یقتُلُهُم (دانی، السن الواردۀ فی الفتن، ص 268.)؛
در تفسیر مجمع البیان نیز مجموع حوادث فوق شکست لشکر نظامی سفیانی توسط رایات مشرقی با همکاری جبهه مقاومت شیعی در عراق، تصریح شده است:
السُّفْیانِی ... فَیبْعَثُ ... جَیشاً ... حَتَّى ینْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِینَةِ الْمَلْعُونَةِ یعْنِی بَغْدَادَ ... ثُمَّ ینْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَیخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا ... فَتَخْرُجُ رَایةُ هُدًى مِنَ الْكُوفَةِ فَتَلْحَقُ ذَلِكَ الْجَیشَ فَیقْتُلُونَهُمْ ... وَ یسْتَنْقِذُونَ مَا فِی أَیدِیهِمْ مِنَ السَّبْی وَ الْغَنَائِم (طبرسی، مجمع البیان، ج 8، ص 322. مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 186.)
و بدین ترتیب زنجیره مثلث "غربی، عبری و عربی" در منطقه گسسته خواهد شد و شکست های جبهه استکبار یکی پس از دیگری رقم خواهد خورد. و حتی حضور نظامی غربی ها که قبل از آن برای حمایت از یهودیان اسرائیلی ساکن فلسطین اشغالی وارد خاورمیانه شده اند، نیز کاری از پیش نخواهد برد:
آخرین علامت قبل از خروج سفیانی، ورود نظامیان غربی ها به صحنه تحولات فتنه شام با حضور نظامی در منطقه رمله (نزدیک بیت المقدس) در فلسطین است: سَیقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى ینْزِلُوا الرَّمْلَة (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)؛
الرملۀ: هی كورة من فلسطین و كانت دار ملك داود و سلیمان، بینها و بین البیت المقدس ثمانیة عشر یوما (حموی، معجم البلدان، ج 3، ص 69.)؛ الرَّملة: مدینة تقع وسط فلسطین إلى الجنوب الشرقی من تل أبیب (ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج 7، ص 122. قرچانلو، جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج 2، ص 117-118.)؛ از اینرو رمله در فلسطین مراد میباشد. همانطور که در حدیث دیگری در الغیبۀ طوسی، به صراحت به حضور نظامیان رومی در فلسطین قبل از خروج سفیانی تصریح شده است: تَنْزِلُ الرُّومُ فِلَسْطِین (طوسی، الغیبۀ، ص 463.).
و در جنگ با زمینه سازان ظهور امام عصر، شکست سختی بر یهود و حامیان رومی شان وارد خواهد شد:
در قرآن و احادیث به جنگ محور مقاومت شیعی با اسرائیل قبل از ظهور تصریح شده است: قَضَینا إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ ... فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما ... بَعَثْنا عَلَیكُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ (سوره اسراء، آیه 4-5.) که عبادا لنا اینگونه معرفی شده است: قَوْمٌ یبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ فَلَا یدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوه (کلینی، الکافی، ج 8، ص 206. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 63.) که به قرینه عبارت "قتلاهم شهداء" در حدیث انقلاب مشرق زمین قبل از ظهور (نعمانی، الغیبۀ، ص 273.) و نیز به ضمیمه حدیث معرفی "اهل قم" به عنوان هویت ایرانی مجازات کنندگان یهود: كُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ... فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاكَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمّ (مجلسی، بحارالأنوار، ج 57، ص 216.)، از اینرو عقوبت اول یهود قبل از ظهور توسط ایرانیان شیعی رخ خواهد داد (برای آگاهی بیشتر: پورسیدآقایی، مواجهه امام زمان با قوم یهود در عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش 42، ص 65-67. پورسیدآقایی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش های مهدوی، ش 25، ص 26.)
و بدین ترتیب "خاورمیانه اسلام" به جای خاورمیانه جدید آمریکا و اسرائیل رقم خواهد خورد. إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیبا.
تحلیل حدیثی فتنه "عوف سلمی" و تلاش برای اقلیم سنی در غرب عراق
بیان گردید، پافشاری آمریکا بر اجرای فدرالیسم در عراق و نیز حمایت جدی اسرائیل از آن، در واقع مقدمه ای برای نقشه تجزیه عراق است. آمریکا و اسرائیل با تجزیه عراق -به عنوان مهم ترین گزینه در راستای بالکانیزه کردن غرب آسیا- نگاه می کنند که به بهترین شکل ممکن می تواند قدرت منطقه ای محور شیعی را محدود ساخته، اتصال ژئوپلتیکی جبهه مقاومت را در هم بشکند و حتی مرزهای کشورهای شیعی را دچار تهدیدات نظامی جریان های سلفی تکفیری سازد.[85]
اما از نگاه شیعه، فدرالیسمی در عراق، موردتایید است که ضمن تاکید بر "وحدت عراق و عراق واحد"، از قاعده رای اکثریت که در اختیار شیعیان است، حمایت شود و نه فدرالیسمی که مقدمه تجزیه عراق را فراهم نماید و بخشی هایی از خاک عراق واحد از اختیار خارج شود[86] و خطر اختلاف مذهبی و جنگ داخلی در عراق را به وجود آورد.
امری که به راحتی در سناریوی "آینده پژوهی مهدوی"، می توان به کدهایی از آن دست یافت. (لازم به ذکر است آینده پژوهی مهدوی عبارت است از دانش شناخت نظام مند آینده با رویکرد دینی و درباره موضوعات و پدیدارهای مختلف که امکان فهم درست مواجهه آگاهانه و مدبّرانه آن ها در حد مطلوب و مؤثر فراهم میسازد و موجب حرکت به سمت جامعه آرمانی و برنامه ریزی مناسب در راستای چشم انداز در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و امنیتی می شود. در واقع آینده پژوهی مهدوی، به ما کمک می کند تا از سطح مقدّماتی فراتر رفته و وارد سطح مؤثّر و استراتژیک شویم و نقش خود را در "زمینه سازی انقلاب جهانی مهدوی" براساس رصد کردن تحولات محتمل جهانی بهتر ایفا کنیم[87]. در واقع آینده پژوهی مهدوی با تکیه بر هشدارهای حدیثی در تراث مهدوی و محور قرار دادن گزارشات درباره فتنه ها و بحران های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی، امکان وقوع آنها را در "جغرافیای کشورهای نقش آفرین عصر ظهور" را رصد می کند و اذهان را متوجه رویدادهای تاثیرگذار در آینده می نماید و "جامعه منتظر" را برای مقابله با آنها آماده می سازد[88] و از آنجا که آینده پژوهی مهدوی مبتنی بر قوانین و سنن تخلف ناپذیر الهی است، بسیار قابل اعتماد خواهد بود.[89])
همچون گزارش الغیبۀ طوسی[90]، و ذکر فتنه "عوف سلمی" در مناطق سنی نشین و تلاش برای تجزیه عراق و سپس حمله نظامی لشکر متخاصم خارجی به خاک عراق که منجر به سقوط حکومت مرکزی بغداد شده و تهدیدات امنیتی فراوانی در مناطق شیعی بر جای خواهد گذاشت.
توضیح بیشتر اینکه: در آینده پژوهی مهدوی، از وقوع فتنه "عوف سلمی" در غرب عراق با محوریت و تمرکز بر موصل و تکریت سخن به میان آمده است[91] که در واقع تلاش دشمن برای ایجاد اقلیم سنی در خاک عراق و به هدف تجزیه عراق و نیز قطع ارتباط مواصلاتی محور مقاومت شیعی قلمداد می شود:
خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 440.). مراد از الْجَزِیرَة به صورت مطلق در احادیث، مناطق شرق سوریه و شمال غرب عراق گفته میشود:
إذا أطلقت الجَزِیرَةُ فی الحدیث و لم تضف إلى العرب فإنّما یراد بها ما بین دجلة و الفرات (ابن اثیر، النهایۀ فی غریب الحدیث، ج 1، ص 268.) الْجَزِیرَة: و هی التی بین دجلة و الفرات (ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 134.) مجاورة الشام تشتمل على دیارمضر و دیاربكر، سمیت الجزیرة لأنها بین دجلة و الفرات (حموی، معجم البلدان، ج 2، ص 134.)؛ در کتب حدیثی نیز به وضوح مشخص است که الجزیرۀ به مناطق شرق سوریه و شمال غرب عراق اطلاق میشده است: بَعَثَ عَلِی الْأَشْتَرَ عَلَى الْمَوْصِلِ ... وَ سِنْجَارَ ... وَ مَا غَلَبَ عَلَیهِ مِنْ تِلْكَ الْأَرَضِینَ مِنْ أَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ بَعَثَ مُعَاوِیةُ بْنُ أَبِی سُفْیانَ الضَّحَّاكَ بْنَ قَیسٍ عَلَى مَا فِی سُلْطَانِهِ مِنْ أَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ كَانَ فِی یدَیهِ حَرَّانُ وَ الرَّقَّةُ وَ الرُّهَا وَ قَرْقِیسِیا (ابن مزاحم، وقعۀ صفین، ص 12.)؛ بنابراین همانطور که از کتب جغرافیا، تاریخ و لغت مستفاد است، ارض الجزیرۀ: من الاراضی التی تقع بین الدجلة فی العراق و الفرات فی السوریۀ: مناطق حسکه، رقه و دیرالزور در شرق سوریه و موصل، تکریت و الانبار در غرب عراق، در دامنه فعالیت های سیاسی نظامی عوف سلمی قرار میگیرد. البته احتمال دارد به قرینه ذکر تکریت، مراد از جزیرۀ فقط مناطقی از آن در عراق باشد.
آنگاه با در اختیار قرار گرفتن غرب عراق تحت تشکیلات سیاسی نظامی اهل سنت مخالف جبهه محور مقاومت، در آینده زمینه برای حمله کشور متخاصم به عراق فراهم خواهد شد. بدین معنا که بعد از انتقال قدرت به حاکم موقت منطقه شام با اسم رمز سفیانی[92] - مورد حمایت مثلث "روم (فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ)[93]، یهود (إِنْ عُدْتُمْ {الیهود} بِالسُّفْیانِی عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد)[94] و خاندان آل فلان حاکم بر عربستان (آلِ بَنِی فُلَان)[95]" یعنی در واقع مثلث "غربی، عبری و عربی" که برای بازه زمانی کمتر از دو سال بر دمشق گمارده خواهد شد[96]- و هنگام حمله لشکر نظامی دشمن به عراق، سرانجام عوف سلمی در تکریت، دستگیر و با انتقال به دمشق به قتل می رسد (عَوْفٌ السُّلَمِی یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ وَ قَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْق).[97]
بنابراین، فتنه "عوف سلمی" با تشکیل اقلیم سنی در مناطق شمال غرب عراق (تکریت، موصل و الانبار) هم مرز با سوریه با محوریت شخصی با اسم رمز عوف سلمی منسوب به نژاد بنی سلیم (جبوری و دیگر نژادهای منتسب به بنی سلیم) و دارای نفوذ سیاسی و اجتماعی در میان اهل سنت غرب عراق در خلاء و ضعف حکومت مرکزی عراق قبل از ظهور، شکل خواهد گرفت.
و به دلیل ذکر کلیدواژه "تکریت و دمشق" در جغرافیای سیاسی حوادث سوریه و عراق، نقش پررنگ و تاثیرگذاری بر امنیت شیعیان و نیز معادلات نظامی قبل از ظهور خواهد داشت:
الغیبۀ شیخ طوسی: رَوَى حَذْلَمُ بْنُ بَشِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِی بْنِ الْحُسَینِ، صِفْ لِی خُرُوجَ الْمَهْدِی وَ عَرِّفْنِی دَلَائِلَهُ وَ عَلَامَاتِهِ فَقَالَ: یكُونُ قَبْلَ خُرُوجِهِ، خُرُوجُ رَجُلٍ یقَالُ لَهُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ وَ قَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْقَ ... ثُمَّ یخْرُجُ السُّفْیانِی الْمَلْعُونُ مِنَ الْوَادِی الْیابِسِ ... ثُمَّ یخرُجُ (الامام المهدی) بَعدَ ذلِك (طوسی، الغیبۀ، ص 443-444.)
حذلم بن بشیر مىگوید: به محضر مبارك على بن حسین امام سجاد عرض كردم: ظهور حضرت مهدى و علامتهاى آن را براى من توصیف بفرمایید؛ امام زین العابدین علیه السّلام فرمودند: قبل از ظهور حضرت مهدی، عوف سلمى از سرزمین جزیره (مناطق مابین دجله و فرات در عراق و سوریه) قیام خود را اعلام میکند. آنگاه در تكریت، پناهگاه و سکنی خواهد گزید و سرانجام در دمشق كشته مىشود ... سپس سفیانی از منطقه وادی یابس (درعا در جنوب سوریه و مرز بین اردن و سوریه)، قیام خواهد کرد ... و بعد از سفیانی، امام مهدی ظهور خواهد کرد.
از اینرو، میتوان از فتنه "عوف سلمی" در مناطق سنی نشین جزیرۀ (واقع در مناطق ما بین فرات در سوریه و دجله در عراق) به عنوان "تهدید مشترک" برای حکومت عراق و سوریه یاد کرد.
سناریوی آینده عراق قبل از ظهور
بنابراین، از منظر آینده پژوهی مهدوی، سناریوی که برای آینده عراق قبل از ظهور، متصور است:
1. عراق "واحد" اما "ضعیف":
حمله نظامی لشکر متخاصم با اسم رمز سفیانی و مورد حمایت غربی ها به عراق و پیشروی نظامی تا عمق خاک عراق بویژه حمله به کوفه و نجف، از وجود حکومت ضعیف مرکزی در عراق حکایت دارد که توان نظامی قوی برای مقابله با لشکر متجاوز دشمن را ندارد: السُّفْیانِی ... لَا یكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاق ... وَ یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیا (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)
2. که هرچند "حکومت" در اختیار شیعیان است:
در احادیث، از مرگ طبیعی یا ترور و قتل حاکم عراق قبل از ظهور و نیز برکناری حاکم بعدی به عنوان مقدمه فروپاشی نظام سیاسی حکومت عراق سخن به میان آمده است: إِنَّ دَوْلَةَ أَهْلِ بَیتِ نَبِیكُمْ فِی آخِرِالزَّمَانِ ... حَتَّى تَجِیءَ أَمَارَاتُهَا ... وَ مَاتَ خَلِیفَتُكُمُ الَّذِی یجْمَعُ الْأَمْوَالَ وَ اسْتُخْلِفَ بَعْدَهُ رَجُلٌ صَحِیحٌ فَیخْلَعُ بَعْدَ سِنِینَ مِنْ بَیعَتِهِ وَ یأْتِی هَلَاكُ مُلْكِهِمْ مِنْ حَیثُ بَدَأَ وَ یتَخَالَفُ التُّرْكُ وَ الرُّوم ... (طوسی، الغیبۀ، ص 463.)؛ لازم به ذکر است به دلیل مخاطب قرار دادن شیعیان (دَوْلَةَ أَهْلِ بَیتِکم فِی آخِرِالزَّمَانِ) و از آنجا که مرکزیت و پایتخت حکومت جهانی امام مهدی در عراق است (کلینی، الکافی، ج 3، ص 495.) کاملا واضح است که حدیث فوق، صریحا به حوادث و اتفاقات کشور عراق اشاره دارد که از جمله آن: برکناری حاکم عراق که متعاقب آن، هرج و مرج سیاسی می باشد.
3. اما خود نیز دچار "اختلاف و تشتت" هستند:
وجود سه جریان سیاسی متفاوت در میان شیعیان که نسبت به تحولات و حوادث عراق با هم اختلاف دارند، گزارش شده است: الْكُوفَةَ وَ بِهَا ثَلَاثُ رَایاتٍ قَدِ اضْطَرَبَتْ (مفید، الإرشاد، ج 2، ص 380. طوسی، الغیبۀ، ص 486.)
4. و به دلیل "نفوذ" جریان مخالف:
در احادیث از نفوذ افراد صاحب منصب سیاسی، نظامی امنیتی در حکومت عراق که در خدمت جبهه دشمن هستند و عدم شناخت آنان توسط مردم عراق، سخن به میان آمده است: بِالْكُوفَةِ ... و كَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى صَاحِبِ الْبُرْقُعِ قُلْتُ وَ مَنْ صَاحِبُ الْبُرْقُعِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنْكُمْ یقُولُ بِقَوْلِكُمْ یلْبَسُ الْبُرْقُعَ فَیعْرِفُكُمْ وَ لَا تَعْرِفُونَه (طوسی، الغیبۀ، ص 450. حر عاملی، إثبات الهداۀ، ج 5، ص 358.)
5. و ضعف حکومت مرکزی در اثر "اختلاف و فتنه در عراق":
در احادیث از فتنه و ریخته شدن خون و تخریب مناطق عراق سخن به میان آمده است: دِماءٍ تُسفَكُ بِها و خَرابِ دورِها و فَناءٍ یقَعُ فی أهلِها و شُمولِ أهلِ العِراقِ خَوفٌ لا یكونُ لَهُم مَعَهُ قَرارٌ (مفید، الإرشاد، ج 2، ص 378.)
6. بویژه فتنه در "مناطق شیعی" عراق (فتنه شیصبانی):
فتنه "شیصبانی" در ارض کوفان (کوفه و نجف و یا عراق)، قبل از سفیانی (اولین نشانه حتمی ظهور) و از نشانه های نزدیك شدن زمان ظهور امام مهدی است: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ الْبَاقِرَ عَنِ السُّفْیانِی فَقَالَ وَ أَنَّى لَكُمْ بِالسُّفْیانِی حَتَّى یخْرُجَ قَبْلَهُ الشَّیصَبَانِی یخْرُجُ مِنْ أَرْضِ كُوفَانَ ینْبُعُ كَمَا ینْبُعُ الْمَاءُ فَیقْتُلُ وَفْدَكُمْ فَتَوَقَّعُوا بَعْدَ ذَلِكَ السُّفْیانِی وَ خُرُوجَ الْقَائِم (نعمانی، الغیبۀ، ص 302.)؛
7. آنگاه با سوءاستفاده از خلاء حکومت مرکزی، "سیاسیون و نظامیان اهل سنت" عراق، بویژه جریان های سکولار و بعثی اهل سنت در بخش هایی از "مناطق سنی نشین" ایده تجزیه عراق را دنبال خواهند کرد و بر مناطقی همچون موصل و تکریت نیز مسلط خواهند شد:
خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 440.)
8. توطئه ها ادامه یافته تا اینکه سرانجام بعد از حمله لشکر سفیانی (حمله حاکم موقت منطقه شام مورد حمایت غربی ها) به عراق، صبر جبهه مقاومت لبریز شده و با ورود قدرتمند سپاه زمینهساز ایران – که اصحاب قائم نیز در این لشکر حضور دارد- به عراق برای دفاع از مراکز مقدسه شیعه با همکاری محور مقاومت عراق و جبهه مقدم شیعی در برابر لشکر متجاوز، شکست سختی بر آنان در عراق تحمیل خواهد شد، و زنجیره مثلث "غربی، عبری و عربی" در منطقه خاورمیانه گسسته خواهد شد:
یبْعَثُ السُّفْیانِی جَیشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیاً فَبَینَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَایاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِی الْمَنَازِلَ طَیاً حَثِیثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم (نعمانی، الغیبۀ، ص 280.)
السُّفْیانِی ... فَیبْعَثُ ... جَیشاً ... حَتَّى ینْزِلُوا بِأَرْضِ بَابِلَ مِنَ الْمَدِینَةِ الْمَلْعُونَةِ یعْنِی بَغْدَادَ ... ثُمَّ ینْحَدِرُونَ إِلَى الْكُوفَةِ فَیخَرِّبُونَ مَا حَوْلَهَا ... فَتَخْرُجُ رَایةُ هُدًى مِنَ الْكُوفَةِ فَتَلْحَقُ ذَلِكَ الْجَیشَ فَیقْتُلُونَهُمْ ... وَ یسْتَنْقِذُونَ مَا فِی أَیدِیهِمْ مِنَ السَّبْی وَ الْغَنَائِم (طبرسی، مجمع البیان، ج 8، ص 322.)
دانلود فایل PDF مقاله فتنه اقلیم سنی و تجزیه عراق قبل از ظهور
عناوین مرتبط:
حوادث فتنه منطقه شام، رمزگشایی از بازیگران داخلی و بین المللی بحران سوریه قبل از ظهور
*مصطفی امیری، دانش آموخته حوزه علمیه قم
منبع: مشرق نیوز
-----------------------------------------------------------------
پاورقی:
[3]. Sykes–Picot Agreement
[5]. Balkanize the Middle East
[6] . طبق دکترین گالیوریسم، خاورمیانه همان سرزمین 'لی لی پوت' است که باید کشورهای ایران، مصر، عربستان، سوریه، عراق، تجزیه و قطعه قطعه شوند و آنگاه تنها گالیور منطقه، رژیم اسرائیل خواهد بود (ر.ک: از دکترین گالیوریسم تا خاورمیانه اسلام، مشرق نیوز، کد خبر: 250696، لینک.)
[7]. Yinon Plan
[8] . طرح ینون، طرحی است که «عودید ینون» در فوریه سال 1982 مطرح کرد. این طرح از آنجا که در مجله «کیفونیم»، مجله رسمی سازمان جهانی صهیونیسم منتشر شد، به طرح «کیفونیم» نیز مشهور شده است (ر.ک: رویکرد رژیم صهیونیستی به عراق، خبرگزاری فارس، کد خبر: ۱۳۹۳۱۱۰۴۰۰۰۲۵۷، لینک.)؛ البته اسراییل فقط به طرح ینون بسنده نکرد و طرح های تکمیلی جدیدی برای تجزیه منطقه خاورمیانه ارایه کرده است. در حال حاضر، طرحی جدیدتر که مکمل طرح ینون می باشد، در منطقه خاورمیانه در حال اجراست. این طرح، «تجزیه تمیز» (Clean Break) نام دارد (ر.ک: وثیقة «Clean Break» المطورة والخطأ السوری الممیت، الشرق الاوسط، لینک.)
[10] . «دیك چنی» از معروف ترین استراتژیست های آمریکا در اهمیت تجزیه عراق، عنوان می کند: راه خاورمیانه جدید از عراق می گذرد (ر.ک: از دکترین گالیوریسم تا خاورمیانه اسلام، مشرق نیوز، کد خبر: 250696، لینک.)
[11] . خسروی، چشم انداز آینده عراق، ص 164.
[12] . زارع مهرآبادی، فدرالیسم و فرهنگ سیاسی در عراق، فصلنامه روابط خارجی، ش 25، ص 169.
[13] . اسلامی، چالش های تجزیه عراق، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، ش 10، ص 11.
[14] . اسلامی، چالش های تجزیه عراق، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، ش 10، ص 28.
[17] . رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا: راه حل بحران عراق، تجزیه این کشور است (عصر ایران، کد خبر: ۴۱۱۲۱۵، لینک.)
[18] . وزیر خارجه اسبق آمریکا، در چرایی علت حمله اسرائیل به لبنان (جنگ 33 روزه) از خاورمیانه جدید به عنوان «درد زایمان»- نیاز جدی برای ایجاد کشورهای جدید و تازه تاسیس- که البته با تحمل دردها و سختی ها محقق خواهد شد، یاد می کرد (پورقیومی، طرح خاورمیانه جدید اهداف چالش ها و موانع، فصلنامه سیاست دفاعی، ش 61، ص 102.)
[20] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 115. دیلمی معزی، آمریکا و راهبرد بازنگری در مرزهای سرزمینی در خاورمیانه، فصلنامه اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش ۲۴۷، ص 107. خبرگزاری فارس، کد خبر: ۱۳۹۷۰۸۲۱۰۰۱۰۲۵، لینک.
[21]. John Bolton: I think the Sunni Arabs are never going to agree to be in a state Iraq where the Shia outnumber them 3-1. I think our objective should be a new Sunni state out of the western part of Iraq, the eastern part of Syria run by moderates or at least authoritarians who are not radical Islamists (Link)
[27] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 99.
[30] . عزتی، بررسی تغییر ساختار سیاسی عراق از متمرکز به فدرالیسم و اثرات آن بر امنیت ملی ایران، فصلنامه جغرافیایی سرزمین، ش 29، ص 11 و 18 و 20.
[31] . قربانی، بررسی تاثیر بینش های آخرالزمانی مسیحیان صهیونیست در تدوین راهبردهای ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه، فصلنامه مطالعات منطقه ای، ش 62، ص 6. قنبری، همگرایی مهدویت باورانه در مصاف با واگرایی طرح خاورمیانه بزرگ، فصلنامه مشرق موعود، ش 4، ص 130.
[32] . برای آگاهی از امتیازهای بی سابقه دولت ترامپ به اسرائیل که در دولت های دیگر آمریکا، سابقه نداشته است (ر.ک: مشرق نیوز، کد خبر: 1012684، لینک.
[33] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 104.
[34] . قربانی، آینده پژوهی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در بستر تحولات ژئوپلتیکی تمامیت ارضی و بحران های داخلی عراق، فصلنامه سیاست دفاعی، ش 97، ص 139-140.
[35] . گارودی، اسطوره های بنیانگذار سیاست اسرائیل. ص 42.
[36]. Williams, “Rethinking The Political Future: An Alternative to The Ethno- Sectarian Division of Iraq”, P 191.
[40] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 107. اکبری، بحران حاکمیت در عراق، ص 176.
[41] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 111.
[44] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 110.
[45]. Zeino-Mahmalat ,Saudi Arabia’s and Iran’s Iraq Policies in the Post-Gulf War Era, p 164.
[46] . مرادی، بررسی فدرالیسم در عراق از لحاظ سطح تحلیل منطقه ای، فصلنامه علوم سیاسی، ش 17، ص 40.
[47] . عزتی، بررسی تغییر ساختار سیاسی عراق از متمرکز به فدرالیسم و اثرات آن بر امنیت ملی ایران، فصلنامه جغرافیایی سرزمین، ش 29، ص 15.
[48] . مسعودنیا، فدرالیسم و مثلث قدرت شیعیان کردها و سنی ها در ساختار سیاسی عراق نوین، فصلنامه جستارهای سیاسی معاصر، ش 19، ص 164.
[49] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 89.
[50] . مرادی، معضلات فدرالیسم در عراق، فصلنامه تحقیقات سیاسی و بین المللی، ش 7، ص 31.
[51] . جهانگیری، واکاوی منافع رژیم صهیونیستی در شکل گیری یا عدم شکل گیری کردستان بزرگ، فصلنامه آفاق علوم انسانی، ش 28، ص 153.
[53] . اسلامی، چالش های تجزیه عراق، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، ش 10، ص 18-19.
[54] . اخوان کاظمی، تحلیل رابطه اسرائیل و کردستان عراق و پیامد های امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، ش 27، ص 20 و 24 و 33.
[55] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 89.
[56] . قربانی، آینده پژوهی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در بستر تحولات ژئوپلتیکی تمامیت ارضی و بحران های داخلی عراق، فصلنامه سیاست دفاعی، ش 97، ص 137-138.
[58] . برای آگاهی از نقشه های شوم آمریکا و اسرائیل برای ایران، مراجعه کنید به: از دکترین گالیوریسم تا خاورمیانه اسلام، مشرق نیوز، کد خبر: 250696، لینک.
[62]. Zeino-Mahmalat, Saudi Arabia’s and Iran’s Iraq Policies in the Post-Gulf War Era, p 222.
[63]. Eisenstadt, Iran’s Influence in Iraq, p 111.
[64] . اسدی، بررسی سناریوی تجزیه عراق از منظر متغیرهای داخلی، فصلنامه تحقیقات سیاسی بین المللی، ش 18، ص 22.
[65] . روزنامه فرامنطقه ای الحیات در مقاله ای به ابعاد طرح آمریکا برای تشکیل ارتش نظامی اهل سنت در عراق (گارد ملی اهل سنت) به منظور تقویت پایه و اساس حکومت اقلیم سنی پرداخته است (ر.ک: واشنطن تسعى إلى تشكیل جیش سنی، الحیات، لینک.)
[66] . دکتر مایکل چاسودوفسکی استاد دانشگاه اوتاوا و از تحلیلگران بنام مسائل سیاسی و بین المللی، در تحلیلی در سایت گلوبال ریسرچ درباره اهداف آمریکا در عراق نوشته است: بعد از ماجرای داعش، آمریکا در عراق اهداف بلندمدت تر از تضعیف یا سرنگونی دولت عراق در سر دارد و آن تجزیه این کشور به سه اقلیم مستقل است (برنامه سری آمریکا برای تجزیه عراق، مشرق نیوز، کد خبر:320471، لینک.)
[67]. Preparing the Chessboard for the “Clash of Civilizations”: Divide, Conquer and Rule the “New Middle East” (Link) , The New Map of the Middle East (Link)
[68] . تبریزی، نقش گروه های تکفیری تروریستی سوریه و عراق در تامین امنیت اسرائیل، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، ش 41، ص 164-165.
[74] . قربانی، آینده پژوهی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در بستر تحولات ژئوپلتیکی تمامیت ارضی و بحران های داخلی عراق، فصلنامه سیاست دفاعی، ش 97، ص 115.
[75] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 114.
[76] . طوسی، الغیبۀ، ص 444.
[77]. Williams, “Rethinking The Political Future: An Alternative to The Ethno- Sectarian Division of Iraq”, P 191.
[80] . خسروی، آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن، فصلنامه روابط بین الملل، ش 46، ص 107. اکبری، بحران حاکمیت در عراق، ص 176.
[81] . طوسی، الغیبۀ، ص 444.
[82] . نعمانی، الغیبۀ، ص 280.
[83] . سفیانی، مورد حمایت غربی ها: یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 463.) در بازه زمانی کمتر از 2 سال بر دمشق و سایر مناطق مورد منازعه در فتنه شام مسلط خواهد شد: السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ ... وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً (نعمانی، الغیبۀ، ص 300.)
[84] . سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام در عصر ظهور برای یک بازه زمانی کمتر از 2 سال است که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی می کند. ضمن اینکه برای حمایت از حاکمان همپیمان خویش در عربستان نیز نیروی نظامی اعزام می کند (کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص 380.)
[85] . اخوان کاظمی، تحلیل رابطه اسرائیل و کردستان عراق و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، ش 27، ص 20 و 24 و 33.
[86] . اسلامی، چالش های تجزیه عراق، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، ش 10، ص 18-19.
[87] . کارگر، آینده پژوهی مهدوی، فصلنامه انتظار، ش 28، ص 83.
[88] . قربانی، سعید، تاملات آینده پژوهانه در آرمانشهر مهدوی تبیین کارکردهای آینده پژوهانه مهدویت، فصلنامه آینده پژوهی ایران، ش 1، ص 70-71.
[89] . پورعزت، سنت پژوهی رویکردی نوین به آینده پژوهی مهدویت، فصلنامه مشرق موعود، ش 44، ص 281.
[90] . شیخ طوسی (460ق) فقیه، محدّث، مفسّر، متکلم نامدار شیعه و موسس حوزه هزارساله نجف، مولف آثار گرانبهای اسلامی در حوزه های مختلف دینی می باشد. کتاب الغیبۀ طوسی تالیف هزار سال پیش و از کتب مرجع در آینده پژوهی مهدوی به شمار می آید (احمدی کچایی، تحلیل بسترشناسانه کتاب الغیبۀ شیخ طوسی، فصلنامه پژوهش های مهدوی، ش 10، ص 62.)
[91] . در آینده پژوهی مهدوی، از وقوع فتنه "عوف سلمی" در غرب عراق با محوریت و تمرکز بر موصل و تکریت سخن به میان آمده است که در واقع تلاش دشمن برای ایجاد اقلیم سنی در خاک عراق و به هدف تجزیه عراق و نیز قطع ارتباط مواصلاتی محور مقاومت شیعی با منطقه شام و عدم دسترسی به فلسطین قبل از ظهور قلمداد می شود: خُرُوجُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِیتٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 440.)
[92] . سفیانی، اسم رمز حاکم موقت منطقه شام در عصر ظهور برای یک بازه زمانی کمتر از 2 سال است که علاوه بر تسلط بر سوریه، به عراق حمله نظامی می کند. ضمن اینکه برای حمایت از حاکمان همپیمان خویش در عربستان نیز نیروی نظامی اعزام می کند (کورانی، المعجم الموضوعی لإحادیث الإمام المهدی، ص 380.)
[93] . سفیانی، مورد حمایت غربی ها است: یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ وَ هُوَ صَاحِبُ الْقَوْمِ (طوسی، الغیبۀ، ص 463.)
[94] . سفیانی، مورد حمایت یهود است: إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا (سوره اسراء، آیه 8)، یعْنِی إِنْ عُدْتُمْ {الیهود} بِالسُّفْیانِی عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّد (قمی، تفسیر القمی، ج 2، ص 14. مجلسی، بحارالأنوار، ج 51، ص 46.)
[95] . سفیانی، مورد حمایت حکومت عربستان است. آل فلان قبل از ظهور بر عربستان حکومت میکنند: یا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِینَةِ ... یقْتُلُهُ جَیشُ آلِ بَنِی فُلَان (کلینی، الکافی، ج 1، ص 337.) و سفیانی به عنوان همپیمان خاندان آل فلان حاکم در عربستان، متعاقب حوادث خونین مکه و مدینه در سال ظهور، نیروی نظامی در حمایت از حکومت عربستان به این کشور اعزام می کند: فَیبْتَدِرُ الْحَسَنِی إِلَى الْخُرُوجِ فَیثِبُ عَلَیهِ أَهْلُ مَكَّةَ فَیقْتُلُونَهُ وَ یبْعَثُونَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِی ... وَ یبْعَثُ الشَّامِی عِنْدَ ذَلِكَ جَیشاً إِلَى الْمَدِینَة (کلینی، الکافی، ج 8، ص 225.). این هماهنگی بین آل فلان و سفیانی در به شهادت رساندن سید حسنی، نفس زکیه قبل از ظهور میباشد (ر.ک: آیتی، تاملی در نشانه های حتمی ظهور، ص 234.) و حاکی از ارتباط عمیق خاندان حاکم در عربستان با حاکم دمشق سوریه در منطقه شام دارد که متعاقب شهادت نفس زکیه، شامی (سفیانی) لشکر نظامی خود از منطقه شام را به مدینه اعزام میکند.
[96] . سفیانی، مورد حمایت غربی ها: یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ (طوسی، الغیبۀ، ص 463.) در بازه زمانی کمتر از 2 سال بر دمشق و سایر مناطق مورد منازعه در فتنه شام مسلط خواهد شد: السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ ... وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً (نعمانی، الغیبۀ، ص 300.)
[97] . طوسی، الغیبۀ، ص 440.