گروه بین الملل-رجانیوز: در روزهای گذشته سخنان الهام علیاف در خصوص تداوم سیاست بسته نگه داشتن مرزهای جمهوری آذربایجان با برخی همسایگان این کشور کوچک قفقاز جنوبی که به بهانه شیوع ویروس کرونا انجام شده بود، خبرساز شد. همچنین این سخنان با خبر فوت مشکوک یکی از رزمندگان سابق مدافع حرم در زندانهای این کشور همزمان بود. مقامات این کشور همچنین از ابتدای عملیات طوفان الاقصی تا عملیات وعده صادق سکوت معناداری در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در پیش گرفتهاند و در برخی موارد حتی به حمایت از رژیم صهیونیستی پرداختند. در همین رابطه مصاحبهای با دکتر مهدی سیف تبریزی داشتیم که مشروح این گفتگو به شرح زیر است؛
اخیرا رئیس جمهور جمهوری آذربایجان در طی سخنانی که در کنفرانسی مطبوعاتی مطرح شد، علت اصلی باز نشدن مرزهای زمینی بر روی همسایگان این کشور از جمله ایران را تهدیدات بزرگ امنیتی عنوان کرد. وی در ادامه از مشکلاتی که عدم بازگشایی مرزها برای مردم این کشور کوچک در ناحیه قفقاز ایجاد کرده، اظهار اطلاع کرد اما در ادامه امنیت مردم این کشور را اولویت اول دانست. به نظر شما مخاطب اصلی این سخنان چه کشوری است و آیا همسایگان این کشور تهدید امنیتی برای مردم آن به همراه دارند؟
بدون شک تنها مخاطب صحبتهای علیاف ایران است. جمهوری باکو با چهار کشور مرز مشترک دارد. از شمال گرجستان است که بعد از اتمام محدودیتهای کرونایی عبورومرور از مرز شمالی چه با گرجستان و چه با روسیه محدودیت خاصی ندارد. از غرب با ارمنستان است که بالغ بر سی سال است که مرزهای دو کشور به دلایل متعددی از جمله تنشهای مرزی به صورت کامل به روی مسافران بسته است.
از سمت جنوب جمهوری باکو نزدیک به ۷۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد که پس از شیوع کرونا به دلایل قرنطینهای از سوی دو کشور بسته شد. اما پس از اتمام دوران کرونا نه تنها از سوی ایران این محدودیتها برداشته شد بلکه سفر اتباع آذربایجان به ایران بدون روادید اتفاق افتاد. اما محدودیتهای ورود اتباع ایرانی به جمهوری آذربایجان نه تنها لغو نشد بلکه از سختگیری های بیشتری نیز برخوردار شد. این اقدام باکو بدون هیچ دلیل موجهای از سوی دولت این کشور درحال اجراست و مشکلات متعددی را برای اتباع ایرانی به وجود آورده است.
صحبتهای علیاف کاملا در راستای زنده نگه داشتن تنش میان دو کشور بیان شده است. با نگاهی به گذشته به وضوح مشخص است کشوری که به لحاظ امنیتی از تردد اتباع دچار مشکل شده است، جمهوری اسلامی ایران است. چندین حادثه تروریستی در سالهای گذشته از جمله حادثه تروریستی شاهچراغ و یا بازداشت چندین عامل جاسوسی که از جمهوری آذربایجان وارد کشور شده بودند، شاهد این مدعاست. اما طرف آذربایجانی هیچ عدله امنیتی برای صحبتهای علیاف ندارد. از همین رو عرض میکنم صحبتهای علیاف را باید در یک طرح و برنامه خاص مورد تحلیل قرار داد و وظیفه دولت علیاف ایجاد و زنده نگه داشتن تنشها میان دو کشور است.
اخیرا خبری مبنی بر به شهادت رسیدن «طالع یوسف اف» از رزمندگان مدافع حرم سوریه در زندانهای باکو به گوش رسید. همچنین آماری مبنی بر بازداشت و زندانی شدن بالغ بر ۵۰۰۰ نفر از شهروندان شیعه این کشور به اتهام برگزاری مناسک شیعه در این کشور خبرساز شده است که یک نمونه آن بازداشت سیده شهلا بود. به نظر شما علت این برخورد قهری و خشن دولت و نیروهای امنیتی باکو با محبان اهل بیت(ع) در این کشور چیست؟
دولت علیاف براساس طرح و برنامه تعیین شده از سوی سرویسهای غربی در سالیان گذشته سعی کرده است دو بال و یا دو مولفه اتصال تاریخی، فرهنگی و هویتی مردم باکو با موطن اصلی خود یعنی ایران را قطع کند. یکی از این ریسمانهای مستحکم ارتباطی دین مبین اسلام و مذهب تشیع است. علیاف به منظور تهی کردن مردم باکو از هرگونه حس تعلق به ایران و در راستای جعل هویتی با هرگونه مظاهر مذهب تشیع راستین به مبارزه پرداخته است. علیاف میداند اگر مذهب تشیع را در آذربایجان از بین نبرد و یا تهی از معنای راستین آن نکند، نمیتواند اجازه حضور صهیونیستها را در این کشور بدهد و در مرحله بعدی توانایی ایجاد دشمنی میان ملت مسلمان دو سوی ارس را نخواهد داشت.
در چند سال گذشته و به خصوص پس از دور جدید جنگ قره باغ رویکرد دولت باکو بر علیه جمهوری اسلامی ایران شکل خصمانه ای به خود گرفت و حتی کار به جایی رسید که دولت این کشور گروهی از تروریست های سوری تحت حمایت ترکیه را به خط مرزی ما آوردند که واکنش شدید مقامات ما را در بر داشت. انجام این اقدامات و مواضع خصمانه همزمان با گشترش روابط با رژیم صهیونیستی همراه بود و چندین بار سطح تنش بین تهران و باکو افزایش یافت. به نظر شما در شرایط فعلی و پس از عقب نشینی ارمنستان از قره باغ و همچنین عملیات وعده صادق روابط دو کشور چگونه پیس خواهد رفت؟
بنده بسیار امیدوار بودم که پس از اجرای عملیات وعده صادق برخی کشورهای منطقه از جمله باکو پیام مستقیم این عملیات را دریافت کرده باشند و این موضوع را فهم کرده باشند که نباید با تکیه بر رژیم صهیونیستی روابط خود را با همسایهای همانند ایران تنظیم کنند و مفهوم گذر از خطوط قرمز ایران در باکو دریافت شده باشد. که با صحبتهای چند شب قبل علیاف مشخص شد که این کشور همچنان در پلنی که برای این کشور طراحی شده است گام برمیدارد.
در سال گذشته صحبتهایی مبنی بر ابتکار ۳+۳ و حل مناقشات در قفقاز جنوبی مطرح شد که با استقبال طرف ایرانی همراه بود و با مباحث کریدوری نیز آمیخته بود. به نظر شما این ابتکار تا چه اندازه منافع ملی ما را پوشش میدهد و چقدر عملی است؟
به نظر بنده اصولاً از ابتدا این طرح تامین کننده منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز جنوبی نبود . به دلایل مختلف. انفعال و عدم حضور گرجستان در هیچکدام از نشستهای این ابتکار ، همپوشانی کامل منافع ترکیه و باکو، عدم فهم مشترک از سیاستهای قفقازی ایران و روسیه و از همه مهمتر بازی دولت فعلی ارمنستان در پازل غرب نشستهای این ابتکار را از ابتدا برای حداقل ایران بی فایده ساخته بود.
در تحولات بعد از جنگ قره باغ دولت غربگرای پاشینیان تمایلات زیادی به ارتباط گیری با کشورهای غربی و به خصوص با فرانسه و آمریکا نشان داد. به نظر شما حضور این کشورها در ارمنستان مقدمه افتتاح پایگاههای ناتو و حضور بیشتر آنها در قفقاز جنوبی را فراهم خواهد کرد؟
جواب به این سوال کمی پیچیده است. حضور فرانسه و منشی که این کشور در قبال ارمنستان انجام میدهد با حضور ایالات متحده کاملا متفاوت است ولی در برخی موارد میتواند برهم منطبق شود. فرانسه میتواند در شرایط فعلی منطقه و فضای بینالملل یکی از کارتهای بازی ایران در تحولات منطقه قفقاز جنوبی باشد. فرانسه به دلیل مشکلات و تنشهای تاریخی که با ترکیه دارد و همچنین حضور قدرتمند دیاسپورای ارمنی در این کشور و روابط تاریخی با ارامنه قصد دارد سیاستهای جاهطلبانه ترکیه را خنثی کند از همین روی فضا دادن و ایجاد منافع مشترک با فرانسه در ارمنستان میتواند توازن نیروها را در قفقاز جنوبی متعادل کند.
اما بحث حضور ایالات متحده در این منطقه کاملا متفاوت است. حضور در حلقه اول امنیتی دو کشور ایران و روسیه برای آمریکا و ایجاد چالشهای امنیتی در کنار مرزهای دو رغیب منطقهای و بینالمللی برای واشنگتن از درجه اهمیت بسیار بالای برخوردار است. حضور ناتو در منطقه قفقاز یکی از ابزار آمریکا برای دستیابی به این هدف است.
حضور رژیم صهیونیستی و ناتو در منطقه قفقاز جنوبی و به دنبال آن در آسیای مرکزی چه تهدیدات نظامی، امنیتی و اقتصادی را برای ما به همراه دارد و به نظر شما راهکارهای مقابله با این تهدیدات چیست؟
به نظر نمیرسد حضور ناتو در منطقه قفقاز جنوبی در آینده نزدیک امکان پذیر باشد اما خطر مستقیم و نزدیک ایران حضور همه جانبه اسرائیل در تمامی ساختارهای نظامی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی باکو است. این رژیم حضور خود در باکو را تحت استراتژی هزار ضربه چاقو طی سالیان گذشته تعریف کرده است.
در حال حاضر این رژیم در بعد امنیتی غالب اقدامات خود را خصوص جمعآوری اطلاعات، آموزش نیرو برای اقدامات تروریستی در ایران و از همه مهتر تحریک گسلهای قومیتی، ساپورت مالی و محتوایی گروههای قومگرا و تجزیه طلب را به شدت در دستور کار دارد.
راهکار مقاومت در وهله اول آگاهی بخشی درست و مستند از طرحهای رژیم بر علیه ایران با ابزار دولت علیاف است. در مرحله بعد تصحیح نگاه برخی تصمیمسازان و تصمیمگیران در برخی نهادها و وزارتخانهها در راستای فهم درست طرحهای دشمنان در منطقه قفقاز جنوبی است که انشالله به تصمیم و اقدام متناسب و به موقع ختم شود.
/انتهای پیام