هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
يكشنبه، 17 تير 1403
ساعت 15:01
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

يكشنبه 11 مهر 1389 ساعت 15:12
يكشنبه 11 مهر 1389 18:42 ساعت
2010-10-3 15:12:16
شناسه خبر : 48343

جوانان قشر متحرك، فعال و پرشور و نشاط جامعه را تشكيل مي‏دهند، در اين راستا انبياء و معصومان نيز توجه ويژه‏اي به جوانان داشته‏اند، در اين نوشتار پرتوي از سخنان و سيره امام صادق عليه‏السلام را در زمينه مربوط به جوانان مطرح مي نماييم.

به گزارش رجانیوز به نقل از شبکه خبری دانشجو؛ جواني بهار عمر و جوان بهترين و مفيدترين قشر جامعه است. جوانان قشر متحرك، فعال و پرشور و نشاط جامعه را تشكيل مي‏دهند. آن‏ها با استعدادهاي فراوان نشاط بسيار راه‏هاي سخت و ناهموار پيشرفت را مي‏پيمايند و زمام فرداي جامعه را به دست مي‏گيرند.

بدين جهت تمام نظام‏ها و حكومت‏ها روي اين قشر عظيم سرمايه گذاري مي‏كنند. در اين راستا انبياء و معصومان نيز توجه ويژه‏اي به جوانان داشته‏اند. در اين نوشتار پرتوي از سخنان و سيره امام صادق عليه‏السلام را در زمينه مربوط به جوانان مطرح مي نماييم.

الف ـ جوانان و دين شناسي

يكي از علل فاصله گرفتن جوانان از دين و مسايل مذهبي نا آگاهي آن‏ها از دين است. جوانان چون بصيرت و آگاهي كافي از دين ندارند، تحت تأثير تبليغات سوء دشمنان قرار مي‏گيرند. امام صادق عليه‏السلام به بشير فرمود:

«لاخيرَ في من لا يَتَفَقَّهُ مِن اَصْحابنا يا بشير اِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُم اذا لَم يَسْتَغْنَ بِفِقْهِهِ اِحْتاجَ اِلَيْهم فَاِذا اِحْتاجَ اِلَيهم اَدْخَلُوهُ في بابِ ضَلالَتِهِم و هُوَ يَعْلِم»(1)؛ خيري نيست در آن گروه از اصحاب ما كه تفقّه در دين نمي‏كنند. اي بشير! اگر يكي از شما به مسايل ديني‏اش آشنا نباشد به ديگران محتاج مي‏شود و زماني كه به آن‏ها نيازمند شد آن‏ها ناخواسته او را در وادي گمراهي خود وارد مي‏سازند.

در اين زمان كه همه ابزارها و راه‏هاي انحراف فكري از سوي دشمنان دين مهياست ـ از رسانه‏هاي صوتي و تصويري گرفته تا مطبوعات و كتاب‏هاي انحرافي و...ـ جوانان با طوفاني از تهاجم فرهنگي مواجه‏اند و اگر آمادگي‏هاي لازم ديني را نداشته باشند در برابر شبهات و القائات فكري مكاتب و فلسفه‏هاي مختلف تسليم مي‏شوند. امام صادق عليه‏السلام عنايت ويژه‏اي به بصيرت و بينش ديني جوانان داشت. آن حضرت فرمود: «لواُتيتُ بشّابٍ مِن شَبابِ الشّيعة لا يتفقَّهَ لاََدُّبتُهُ»؛ اگر به جواني از جوانان شيعه برخورد كنم كه در دين تفقّه نمي‏كند او را تأديب خواهم كرد.

نيز فرمود: «اَلْعامِلُ عَليَ غير بَصيرَةٍ كَالسّائِرِ عَليَ غيرالطَّريق و لا يَزيدُهُ سُرْعِةُ السَيّرْ مِنَ الطَّريقِ اِلاّ بُعْداً»(2) كسي كه بدون آگاهي و بينش به دين عمل مي‏كند همانند كسي است كه از بيراهه مي‏رود و تند روي او جز دوري از راه نمي‏افزايد.

نيز فرمود: «اُنْظُر لِكُلِّ مِنْ لا يُفْيُدَكَ مَنْفَعَةً في دينك فَلا تَعْتَدَنَّ بِه و لا تَرْغَبَنَّ في صُحْبَتِهِ فَاِنَّ كُلَّ ماسِوَي اللّهِ تَبارَكَ و تعالي مُضْمَحلٌّ وخيم عاقِبَتُهُ»؛ هركسي كه مفيد به حال دين تو نيست به او اعتنا مكن و علاقه‏اي به رقابت با او نشان مده. هر آن‏چه غير الهي است نابود شدني است و عاقبت ناخوشايندي خواهد داشت.(3)

نيز فرمود: «بادِرُوا اَحْداثَكُم بالحديث قَبْلَ اَنْ يَسْبِقَكُم اَلَيهِمُ الْمرجئهَ»(4) نوجوانان را با حديث و فرهنگ اهل‏بيت عليهم‏السلام آشنا كنيد؛ قبل از آن كه مرجئه(5) بر شما سبقت بگيرند.

فضيل بن يسار مي‏گويد: امام صادق عليه‏السلام به شيعيان فرمود: «اِحْذَرو عَلي شَبابِكُم الْغُلاة لا يُفْسِدو هم فَاِنِّ الْغُلاةَ شَرُّ خَلْقٍ يَصْغرونِ عَظَمَة اللّه و يَدعون الرّبوبية لِعِبادِاللّه و اللّه اِنَّ الْغُلاةَ(6) لَشَرُّ مِنَ اليَهُود و النَّصاري وَالمَجُوس»؛جوانانتان را از غلات(7) برحذر داريد.مبادا آن‏ها را فاسد كنند. غلات بدترين خلق خدا هستند. آن‏ها عظمت خدا را كوچك به حساب مي‏آورند و ربوبيت رابراي بندگان نيز اعتقاد دارند. به خدا قسم! غلات از يهود، نصاري و مجوس بدترند.

امام صادق عليه‏السلام به يكي از يارانش فرمود: «يابن جُندب! بَلّغ مَعاشرَ شيعتنا و قُل لَهُم: لا تذهبَنَّ بِكُمُ الْمَذاهِبُ، فَوَاللّهِ لا تُنالُ و لا يتنا الاّ بالورعِ و الاجتهاد في الدنيا و مُوساةِ الاَخوان فياللّه»(8)؛ اي پسرجندب! به شيعيان ما بگو: مواظب باشيد فرقه‏ها و گروه‏ها شما را منحرف نسازند. به خدا سوگند! هيچ كس به جرگه ولايت ما در نمي‏آيد، مگر با رعايت پارسايي و تلاش در دنيا و همياري با برادران ديني.

ب ـ جوانان و آموزش

امام صادق عليه‏السلام فرمود: «لَستُ اُحِبُّ اَنْ اَرَي الشّابَّ منكم اِلاّ غادِيا في حالَين: اِمّا عالماً او مُتَعَلِّماً»(9)؛ دوست ندارم يكي از شما جوانان را ببينم؛ مگر در يكي از دو حال: يا دانا يا در حال يادگيري و دانش اندوزي.

ج ـ جوانان و ادب آموزي

امام صادق عليه‏السلام فرمود: «ليس مِنّا مَنْ لَمْ يوقّر كَبِيرَنا وَ لَم يَرْحَمْ صَغيرنا»(10)؛ از ما نيست كسي كه به بزرگترها احترام و به كوچكترها رحم نكند.

از امام صادق عليه‏السلام نقل شده است كه هرگزامام حسين عليه‏السلام جلوتر از امام حسن عليه‏السلام حركت نمي‏كرد و اگر آن دو باهم بودند هرگز امام حسين عليه‏السلام جلوتر از امام حسن عليه‏السلام سخن نمي‏گفت.(11)

امام صادق عليه‏السلام فرمود: «جاءَ رجُلان اَليَ النَّبي شيخاً و شابّاً فتكلّم الشّابّ قَبلَ الشيخ فقال النّبي الكَبير الكَبيرٌ»(12)؛ روزي دو نفر كه يكي پير و ديگري جوان بود به خدمت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مشرف شدند. جوان قبل از پيرمرد شروع به سخن كرد. پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: بزرگ. بزرگ.

د ـ جوانان و ازدواج

امام صادق عليه‏السلام درباره ازدواج فرمود: «من تزوّج اَحْرَزَ نصف دينه فَليتَّق اللّه في‏النّصفِ الآخر»(13)؛ كسي كه ازدواج كند نيمي از دين خود را به دست آورده است. پس بايد در مورد نصف ديگر از خدا بترسد. نيز فرمود:

«رَكْعَتانُ يُصَلّيهِماالْمُتَزَوج اَفضل مِن سَبْعينَ رَكْعَةً يُصَلّيها اَعزب»(14)؛ دو ركعت نمازي كه متأهل مي‏خواند برتر است از هفتاد ركعت نمازي كه مجرّد مي‏خواند.

امام صادق عليه‏السلام فرمود: شخصي نزد پدرم آمد و از او سؤال كرد: فلاني! زن داري يانه؟ او گفت: خير. پدرم فرمود: فلاني! اگر خدا دنيا و آنچه كه در دنيا است به من بدهد و بگويد يك شب بي‏زن باش، قبول نمي‏كنم.(15)

علي بن رعاب مي‏گويد: زراره به خدمت امام صادق عليه‏السلام رسيد. حضرت از او سؤال كرد. اي زراره! آيا ازدواج كرده‏اي؟ زراره پاسخ داد: خير. حضرت فرمود: چه عاملي موجب ترك ازدواج شما شده است؟ زراره عرض كرد: من نمي‏دانم ازدواج با اين‏ها (مخالفين) خوب است يا خير؟ حضرت فرمود: پس چگونه صبر مي‏كني و خود را حفظ مي‏كني با اين كه جوان هستي؟ زراره عرض كرد: كنيز مي‏خرم. حضرت فرمود: چگونه نكاح با كنيزان را خوب مي‏داني؟ زراره عرض كرد: اگر مشكلي با آن‏ها داشته باشم آن‏ها را مي‏فروشم. حضرت فرمود: از اين جهت از تو سؤال نمي‏كنم. سؤال من اين است كه چگونه آن‏ها را براي خود خوب مي‏داني با اين كه آن‏ها نيز از مخالفين هستند؟ زراره فرمود: آيا امر مي‏فرماييد ازدواج كنم؟ فرمود: اين مسأله به اختيار شماست.(16)

ه ـ جوانان و تقوا

يكي از خطراتي كه جوانان را تهديد مي‏كند هوسراني و بي‏بندوباري است و تقوا مي‏تواند سدّي در برابر هوس‏ها باشد. لذا امام صادق عليه‏السلام فرمود:

«يامَعْشَرَ الاحداثِ! اِتَّقُوااللّه» اي گروه جوانان! از خدا بترسيد.(17) نيز فرمود: «لاينبغي للمؤمن اَنْ يَجْلِسَ مَجْلِساً يُعصي اللّه فيه و لا يَقدر علي تغييره»(18)؛ سزاوار نيست براي مؤمن كه در مجلسي بنشيند كه در آن معصيت مي‏شود و نمي‏تواند جلوي آن را بگيرد.

و ـ جوانان و قرآن

يكي از عواملي كه مي‏تواند جوانان را از انحرافات گوناگون حفظ نمايد ارتباط و انس با قرآن است. امام صادق عليه‏السلام در اين باره فرمود: «مَن قَرَءَ القُرآن و هُو شابٌ مؤمن اِخْتَلَطَ القرآن بِلَحْمِهِ و دَمِه»(19)؛ جوان مؤمني كه به قرائت قرآن بپردازد قرآن با گوشت و خونش در مي‏آميزد.

ز ـ جوانان و نماز

يكي از عوامل بازدارنده جوانان از هوس‏ها و آلودگي‏ها نماز است. نماز در كلمات و سيره امام صادق عليه‏السلام جايگاه خاصّي دارد. روايات نقل شده از آن حضرت در باره نماز به اندازه يك كتاب قطور مي‏باشد. در اين جا فقط به يك روايت بسنده مي‏كنيم. امام صادق عليه‏السلام فرمود: «اول ما يحاسب به العبد الصلاة فأن قبلت قبل سائر علمه و ان ردّت ردّ سائر علمه»(20)؛ اولين عملي كه در قيامت مورد محاسبه قرار مي‏گيرد نماز است. اگر نماز قبول شود ساير اعمال قبول مي‏شود و اگر نماز رد شود ساير اعمال نيز رد خواهد شد.

ح ـ ارتباط با جوانان

امام صادق عليه‏السلام توجه خاصّي در جذب و تربيت جوانان داشتند. هشام جواني بود كه محضر امام صادق عليه‏السلام را درك كرد و به شكوفايي علمي رسيد. مفضل ابن عمرو شماري ديگر از جوانان جزو ياران خاص آن حضرت بودند. عده‏اي از اهل كوفه براي امام صادق عليه‏السلام نامه نوشتند و به آن حضرت گفتند: مفضل ابن عمر كه يكي از ياران شماست با افراد ناباب و كبوترباز نشست و برخاست مي‏كند و با آن‏ها ارتباط دارد. شايسته است كه شما به او دستور فرماييد تا از آنان كناره‏گيري كند. حضرت نامه‏اي براي مفضل نوشت و زراره، محمدابن مسلم و ابوبصير را مأمور رساندن نامه به مفضل كرد. حضرت در آن نامه از مفضل خواسته بود تا اشياء و وسايل بسياري را براي آن حضرت تهيه نموده، به خدمتش ارسال نمايد. مفضل پس از خواندن نامه، نامه رسانان را از محتواي نامه آگاه ساخت. آن‏ها گفتند: براي ما تهيه آن‏ها مقدور نيست. مفضل آن‏ها را به صبحانه دعوت كرد. آن‏ها مشغول خوردن صبحانه شدند. مفضل افرادي را به سراغ ياران جوان خود فرستاد. آن‏ها به خدمت مفضل رسيدند. مفضل نامه حضرت را به آن‏ها نشان داد. طولي نكشيد كه آن‏ها همه آنچه را كه امام خواسته بود فراهم ساخته، تقديم مفضل كردند. آن گاه مفضل رو به حاملان نامه كرد و فرمود: آيا شما مي‏خواهيد من اين‏ها را از خود دور كنم؟(21)

1 ـ بحارالانوار، ج 1، ص 22؛ كافي، ج 1، ص 33.

2 ـ كافي، ج 1، ص 43؛ تحف العقول، ص 269؛ بحارالانوار، ج 1، ص 206.

3 ـ ميزان الحكمه، ج 5، ص 306.

4 - اصول كافي، ج 6، ص 47؛ وسايل الشيعه، ج 15، ص 196؛ مستدرك، ج 2، ص 353.

5 ـ مرجئه گروه منحرفي در زمان بني‏اميه بودند كه صرف داشتن اعتقاد را كافي مي‏دانستند و عمل و تكليف را جزو ايمان به حساب نمي‏آوردند. (ر.ك: عدل الهي، ص 313؛ در كتاب الفرق بين الفرق آمده است: مرجئه مبلغاني داشتند كه مردم را به عقايد مرجئه دعوت مي‏كردند.

6 - غلات كساني هستند كه در باره حضرت علي(ع) غلو مي‏كنند و او را ربّ مي‏دانند و معتقدند كه مصالح جهان به دست او انجام مي‏گيرد. آن‏ها براي پنج نفر از ياران آن حضرت چنين ربوبيتي را قائلند. (ر.ك: مجمع البحرين، ص 328.)

7 ـ تحف العقول، ص 33.

8 ـ بحارالانوار، ج 1، ص 17.

9 ـ همان، ج 75، ص 138.

10 ـ مشكاة‏الانوار، ص 170.

11 ـ همان، ص 168؛ ينابيع الحكمه، ج 3، ص 230.

12 ـ وسايل الشيعه، ج 20، ص 17. 13 ـ همان.

14 ـ اخلاق در خانه، ج 1، ص 54.

15 ـ بحارالانوار، ج 72، ص 166.

16 ـ ميزان الحكمه، ج 4، ص 273؛ گفتار فلسفي، (جوان)، ج 1، ص 66.

17 ـ وسايل الشيعه، ج 11، ص 503.

18 ـ كافي، ج 4، ص 414؛ وسايل الشيعه، ج 2، ص 140.

19 ـ وسايل الشيعه، ج 3، ص 22.

20 ـ معجم رجال الحديث، ج 19، ص 325
 



 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home