هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

يكشنبه 10 مرداد 1395 ساعت 19:30
يكشنبه 10 مرداد 1395 17:55 ساعت
2016-7-31 19:30:08
شناسه خبر : 249539
اگر مقام معظم رهبری نسبت به «تغییر محاسبات مسئولین نظام توسط دشمن» هشدار می‌دهند، باید توجه داشت که کیفیت محاسبه در ریشه‌ خود به دستگاه‌های علمی و منطقی باز می‌گردد. یعنی تا زمانی که یک دستگاه منطقی و محاسباتی قوی‌تر به کار گرفته نشود، نه تنها از نظر فرهنگی و علمی در مقابل دشمن دچار چالش و ضربه‌پذیری خواهیم شد بلکه در دراز مدت، در معرض انحلال انقلاب اسلامی در تمدّن مدرن قرار خواهیم گرفت. بنابراین گفتمان انقلاب اسلامی در تداوم خود، نیازمند انقلاب فرهنگی است که تحقق آن، منوط به یک دستگاه منطقی نوین است.
اگر مقام معظم رهبری نسبت به «تغییر محاسبات مسئولین نظام توسط دشمن» هشدار می‌دهند، باید توجه داشت که کیفیت محاسبه در ریشه‌ خود به دستگاه‌های علمی و منطقی باز می‌گردد. یعنی تا زمانی که یک دستگاه منطقی و محاسباتی قوی‌تر به کار گرفته نشود، نه تنها از نظر فرهنگی و علمی در مقابل دشمن دچار چالش و ضربه‌پذیری خواهیم شد بلکه در دراز مدت، در معرض انحلال انقلاب اسلامی در تمدّن مدرن قرار خواهیم گرفت. بنابراین گفتمان انقلاب اسلامی در تداوم خود، نیازمند انقلاب فرهنگی است که تحقق آن، منوط به یک دستگاه منطقی نوین است.
گروه معارف – رجانیوز: سلسله نشست‌های گفتمان انقلاب اسلامی هم‌زمان با ایام ماه مبارک رمضان، هر روز بعد از نماز ظهر و عصر در مصلای قدس شهر مقدس قم برگزار شد.
 
به گزارش رجانیوز، سلسله نشست‌های گفتمان انقلاب اسلامی از آغاز ماه مبارک رمضان، با حضور اقشار مختلف مردم در مصلای قدس شهر مقدس قم برگزار شد.
 
این نشست‌ها پیرو فرمایشات مقام معظم رهبری و با محوریت موضوعاتی همچون جهاد کبیر، اسلامیت انقلاب، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اقتصاد مقاومتی و منزلت زن و خانواده در اسلام و نظام و با ارائه و سخنرانی حجت الاسلام صدوق از استادان و فضلای حوزه علمیه قم برگزار شد.
 
از ویژگی‌های این سلسله نشست‌ها دوطرفه بودن آن بود، به نحوی که حضار در هر جای بحث می توانستند نسبت به مسائل مطروحه نظر خود را ارائه کنند.
 
در ادامه خلاصه و مهم‌ترین محورهای جلسه بیست و یکم سلسله نشست‌های «گفتمان انقلاب اسلامی» را از نظر می‌گذرانید:
 
1. پس از بحث پیرامون جایگاه حوزه‌های علمیه در گفتمان انقلاب اسلامی، باید به منزلت علوم، فنّ‌آوری و دانشگاه‌ها در تمدّن مدرن پرداخت تا نسبت فرهنگ دینی با فرهنگ مدرنیته روشن شود. مقدمتاً باید به این نکته توجه کرد که مهندسی دیگر مقوله‌ای محدود به امور فنّی نیست بلکه تمامی ابعاد زندگی بشر را فرا گرفته است؛ یعنی ریاضیاتی که پایه‌ ساخت ماشین‌های پیچیده است، در موضوعات مختلف بکار گرفته می‌شود. به عبارت دیگر، تمدّن‌ها توسط مهندسین ساخته می‌شوند و مهندسین نیز بر اساس یک ریاضیات و هندسه، به محاسبه و اندازه‌گیری و تصرفّ در عالَم خارج مبادرت می‌کنند. از سوی دیگر، هیچ‌کس مدّعی نیست که تمدّن مدرن، یک تمدّن اسلامی و مبتنی بر ریشه‌های دینی است و لذا نظام جمهوری اسلامی برای دستیابی به «تمدّن اسلامی» ـ بمثابه یک ماهیت مغایر با تمدّن موجود ـ به هندسه و مهندسین جدیدی نیازمند است؛ یعنی هم عناصری که تمدّن جدید را می‌سازند، باید انسان‌های دیگری باشند و هم ریاضیاتی که مبنای ساخت زندگی جدید قرار می‌گیرد، باید ریاضیات نوینی باشد. لذا این سلسله مباحث، ریشه در یک مبنای جدید ریاضی دارد؛ گرچه گزارش روند دستیابی به این منطق و ریاضیات نوین بمثابه پایه‌ی اساسی در ساخت تمدّن اسلامی، به محلّ خود مؤکول است.   
 
2. اما تولید علوم در غرب و به تبع آن در تمامی جهان و دانشگاه‌های ایران چگونه انجام می‌شود؟ حتی بر اساس تحصیلات متوسّطه هم روشن است که علوم مدرن بر اساس «پیش‌فرض‌های حسی، تئوری‌های حسّی و کنترل‌های حسّی» استوار شده و ارزش معلومات به محسوس‌بودنِ آن است؛ به این معنا که قابلیت آزمایش داشته باشد. لذا روش علمی، گزاره‌هایی را که آزمایش‌پذیر نباشند، «علم» تلقّی نمی‌کند که این امر، شامل علوم پیامبران الهی نیز می‌شود. در واقع از منظر روش‌شناسی مدرن، گزاره‌های دینی به رسمیت شناخته نمی‌شوند. 
 
3. از منظری دیگر، باید توجه داشت که حیات و رشد علوم مدرن، همانند پیش از رنسانس نیست که بر «تجارب مفرده» و اکتشاف و اختراع توسط فرد تکیه داشته باشد بلکه امروزه علوم از طریق «تحقیقات سازمانی» و تقسیم کار بین ده‌ها و صدها و هزاران دانشمند تولید می‌شوند. به همین دلیل، تولید علم امری هزینه‌بَر است و در صورت فقدان پول و بودجه‌های سنگین، خدمات و ابزارها و محیط لازم برای تحقیق و تولید دانش فراهم نمی‌شود. بنابراین سفارش تحقیق از سوی نهادهایی مانند کارتل‌ها و تراست‌ها انجام می‌گیرد، زیرا شرکت‌های بزرگ و صاحبان صنایع هستند که توانایی تأمین این هزینه‌های سنگین را دارند، یعنی سفارش برای تولید علم، از سوی عموم مردم یا انگیزه‌ی شخصی دانشمند برای خدمت به بشریت یا ارزش ذاتی علم ناشی نمی‌شود بلکه ریشه در تحقیقات سازمانیِ هزینه‌بَری دارد که تأمین آن، تنها از سرمایه‌داران بزرگ بر می‌آید و این قشر هستند که با سفارشات خود به دستگاه‌های علمی و پژوهشی، نیازهای زندگی بشر و نحوه‌ی ارضای آن را معیّن می‌کنند. در حقیقت، محتوای علوم و کیفیت تولید نیاز و نحوه‌ی رفع آن توسط دانشمندان در سازمان‌های تحقیقاتی، به اهواء و شهواتِ اهل دنیا باز می‌گردد زیرا نیازها در زندگی مدرن، نیازهای فطری بشر نیستند بلکه توسط مراکز قدرت و ثروت تولید شده‌اند و اهدافِ این مراکز قدرت نیز مادّی و غیرالهی بوده و در تمتّع از دنیا و عشق‌بازی با آن خلاصه می‌شود. پس تا اینجا بیانی فشرده پیرامون کیفیت تولید علم از روش تحقیق تا نحوه‌ی تحقق آن در مراکز تحقیقاتی ذکر شد.
 
4. این علوم پس از تولید، قیمت‌گذاری شده و «توزیع» می‌شوند قیمت آن نیز، پایمال‌کردنِ استقلال کشورهاست. در واقع این علوم به صورت رایگان بدست نیامده و به صورت رایگان نیز در اختیار کشورها قرار نمی‌گیرد، بلکه استقلال کشورها باید به در مقابل صاحبان علم به حراج گذاشته شود. یعنی فروش علم بر سر کوچه و بازار انجام نمی‌شود، بلکه دولت‌ها بر اساس استراتژی توسعه‌ خود و با انجام تشریفات خاصّ و فراهم‌کردن زمینه‌های متعدد، به خرید و فروش علوم مبادرت می‌کنند. همچنین هنگامی که دانشجویان با ملّیت‌های مختلف به کشورهای صاحب علم سفر می‌کنند، اجازه‌ دسترسی به تمامی علوم و فنّ‌آوری‌ها پیدا نمی‌کنند، بلکه دانش‌هایی که با نگاه به آینده‌های چندین ساله تولید شده‌اند، در اختیار هیچ شخص و صنف و دولتی قرار نمی‌گیرد بلکه منحصر به هفت کشور صنعتی است. البته این هفت کشور نیز دستاوردهای علمی سطح بالای خود را به یکدیگر ارائه نمی‌کنند بلکه آنچه در میان آنها جریان دارد، «جاسوسی علمی و صنعتی» است.
 
 از سوی دیگر، هنگامی که فنّ‌آوری‌های جدید برای ورود به بازار آماده شده باشند، بدون اطلاع‌رسانی به دیگران، دانش‌ها و علوم و فنّ‌آوری‌های فعلی و قبلی که باید از رده خارج شوند، با قیمت‌هایی گزاف به دیگر کشورها فروخته می‌شود و سپس بر مبنای سودآوری، شرایط برای ورود علوم و فنّ‌آوری جدید به عرصه‌ی زندگی در داخل و خارج فراهم می‌گردد. البته تولید این علوم و فنّ‌آوری‌ها متّکی بر فرار مغزها و جذب نخبگان تمامی کشورها در دانشگاه‌های برتر جهان است اما این نخبگان نه تنها به دلیل تأمین نیازمندی‌های علمیِ کشورهای پیشرفته، دستمزدی دریافت نمی‌کنند بلکه برای تحصیل و اخذ مدرک از این دانشگاه‌های معتبر باید شهریه بپردازند و با پایان‌نامه‌های خود، توانمندی خود را در راه حل مشکلات و چالش‌های علمی موجود در این کشورها صرف کنند. در نتیجه، کشورهای پیشرفته نیروی انسانی مورد نیاز در بخش تحقیقات را به صورت رایگان به دست می‌آورند و هزینه‌ای برای آن پرداخت نمی‌کنند. بنابراین تولید و توزیع علم در جهان از یک نظم خاصّ تبعیت می‌کند و سخن از دنیای آزاد علم و اطلاعات فریبی بیش نیست. این حقائق، پس از انقلاب اسلامی و با فشارهای گوناگونی که از سوی قدرت‌های بزرگ برای جلوگیری از دسترسی نظام جمهوری اسلامی به علوم و فنّ‌آوری‌ها و کالاهای نوین پدید آمد، آشکار شده است و دستاوردهای علمیِ فعلی، تنها نتیجه‌ی استعداد و تلاش جهادی دانشمندان ایرانی است که از میانه‌ی انواع تحریم‌ها و تضییق‌ها و مخالفت‌ها و دشمنی‌ها سر بر آورده است.
 
5. «مصرف علم» در جهان نیز دارای یک نظم خاصّ است که با اعطاء مدرک از قبیل دیپلم، لیسانس، فوق‌لیسانس، دکتری یا مربی، دانش‌یاری، استادیاری، استادی و... شکل می‌گیرد و با تأسیس سازمان‌هایی مانند نظام پزشکی، نظام مهندسی و...، پروانه و مجوّز کار به کسانی که فاقد مدارک تحصیلی هستند، تعلق نمی‌گیرد. پس ارزش‌گذاریِ یکسانی نسبت به علوم انجام شده که در تمامی کشورهای جهان جریان پیدا کرده و بدون آن، امکان اشتغال وجود ندارد. در نتیجه، کسانی که از ثروت بیشتری برخوردارند، می‌توانند از بهترین مدارس و بالاترین امکانات آموزشی استفاده کنند و کمبودهای خود را با روش‌های فوق‌برنامه جبران کنند و حتی اگر به دلیل استعداد پایین، توانایی قبولی در دانشگاه‌های داخل کشور را نداشته باشند، هزینه‌ی تحصیل در دانشگاه‌های خارج از کشور را می‌پردازند تا مدرک مربوطه را به دست بیاورند و سپس مشاغل مدیریتی و سطح بالا را احراز کنند. یعنی نظم موجود در عرصه‌ی مصرف علم، باعث می‌شود تا طیّ مدارج علمی برای ثروتمندان از هر قشر دیگری آسان‌تر باشد. لذا علی‌رغم تبلیغاتی که در سراسر جهان رواج دارد، پیامد این روند چیزی جز «محرومیت و تجهیل» برای اقشار ضعیف نیست. 
 
6. بر اساس آنچه گذشت، علاوه بر امپراطوری موجود در بُعد مدیریت که از قدرت‌های جهانی و سازمان ملل تا قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای امتداد می‌یابد، بشریت با یک امپراطوریِ علمی نیز مواجه است که نظم‌های خاصّی را بر «تولید، توزیع و مصرفِ علم» حاکم می‌کند و روشن است که هر نظمی دارای غایات و اهدافی است؛ زیرا هیچ فعل اختیاری نیست که بدون غرض محقق شود. لذا برای صیانت از نظام اسلامی و حفظ و تداوم انقلاب ضروری است تا اغراض و اهدافِ امپراطوری «مدیریتی، علمی، اقتصادی» که در قالب استعمار پنهان بر جهان حاکم شده، روشن گردد.
 
7. بحث پیرامون «تجربه و کارآمدی» مسئله‌ی دیگری است که باید به آن پرداخته شود؛ البته نه تنها از نگاه دین بلکه حتی از منظر انسانیت و زندگی انسانی باید معلوم شود که تجارب و کارآمدیِ ناشی از کالاها و محصولات مدرن، «آرامش» را برای بشریت به ارمغان آورده یا خیر؟ در سطحی پایین‌تر، آیا این تجارب و کارآمدی‌ها نیازهای اولیه‌ بشر همچون نیاز به غذا را برآورده کرده یا خیر؟ اگر کشورهای صنعتی و پیشرفته، مدّعی مدیریت یک تمدّن جهانی هستند، نباید مسئولیت چند میلیون نفری را که سالانه بر اثر گرسنگی می‌میرند و هشتصد میلیون نفری را که دچار سوء تغذیه هستند، بر عهده بگیرند و نسبت به تجربه و کارآمدی خود در این موضوع پاسخگو باشند؟! با وجود این حجم از تبلیغات درباره‌ تولید انبوه و دستاوردهای مدرن در کشاورزی و...، چگونه می‌توان این میزان از گرسنگی و سوء تغذیه یا مرگ ناشی از آن را توجیه کرد؟! البته با پیروزی انقلاب اسلامی و اهتزاز پرچم عدالت توسط نظام اسلامی، قدرت‌های جهانی ناچار شده‌اند تا با برنامه‌ریزی و صرف بودجه، به کاهش این نوع از آمارهای فاجعه‌بار اقدام کنند، اما همین امر را هم به یک نمایش تبلیغاتی تبدیل می‌کنند و آن را به عنوان تجارب موفق و کارآمدی مدیریت خود به افکار عمومی جهان معرفی می‌نمایند! این وضعیت محدود به موضوع تغذیه و گرسنگی نیست، بلکه در تمامی ابعاد زندگی امروزین قابل تعمیم است. به عنوان مثال علم زیست و پزشکی باید پاسخ دهند که آیا توان جسمی و قدرت مقاومت بدن در میان عموم انسان‌ها ـ به عنوان یک امر حیاتی در زندگی مادّیون ـ نسبت به نسل‌های قبل افزایش پیدا کرده یا کاهش یافته؟! اگر بیماری‌هایی مربوط به دوران پیش از رنسانس درمان شده، اما تولید بیماری‌های جدید و بی‌سابقه و ناشناخته چه نسبتی با تمدّن مدرن و سبک زندگیِ ناشی از آن دارد؟! مگر در یک ارزیابی از مراحل تاریخی و بر اساس تکامل، نباید بیماری‌ها به تدریج کاهش یابد و سیر نزولی پیدا کند؟! 
 
گرچه برخی متدینین برای نقد تمدّن غربی به وجود مظاهر فاسد و ضدّ دینی در آن تمسک می‌کنند، اما با بررسی دقیق آمارهای موجود حتی بر اساس معیارهای انسانی ـ و نه دینی ـ می‌توان به این نتیجه رسید که تجارب متداول در زندگی مدرن، نه تنها نسبتی با انسانیت ندارد بلکه کارنامه‌ای سیاه و تباه از ظلم بر بشریت را ترسیم خواهد نمود.  در واقع انسان به دنبال رشد و تکامل است و لذا باید روشن شود که نتیجه‌ی تمدّن موجود، رشد و تکامل برای عموم انسان‌ها بوده یا حاصل آن، دفع شهوات یک قشر خاص است؟! حتی اگر از معیارهای انسانی تنزّل شود و «توسعه‌ی شهوات و لذاّت» مبنا قرار گیرد، این سئوال مطرح می‌شود که آیا این لذّات متنوّع ـ که با تکیه به تحقیقات مداوم و بودجه‌های سنگین تولید می‌شود ـ در دسترس تمامی شهروندان کشورهای صنعتی و تمامی انسان‌ها قرار گرفته است؟! یا علی‌رغم آن‌که تمامی انسان‌ها نسبت به لذّات تحریک می‌شوند، اما درصد بسیار کمی از آنها به این لذّات دست پیدا می‌کنند و ارضاء می‌شوند؟! و سایرین یا در بند نیازهای ارضاء نشده و محرومیت‌های مختلف باقی می‌مانند و یا در صورت جسارت و کنار گذاشتن الزاماتِ ناشی از فاصله‌ی طبقاتی در الگوی توزیع و مصرف، باید تا مدّت‌ها درگیر جبران آن مصرف غیرقاعده‌مند شوند یا تن به مجازات دهند؟!
 
 در واقع تمدّن موجود بر خلاف ادعاهای خود، نظاماتی ضد مردمی را پدید آورده و تکنولوژی و علومی را ایجاد کرده که به نفع سرمایه‌داران و تخلیه‌ی شهوات آنان عمل می‌کند و یک درصد از انسان‌ها را بر نودونه درصدِ دیگر مسلط می‌نماید. به همین دلیل است که راه نجات بشر و دفاع از انسانیت و آزادی و تأمین حقوق مردم، منحصر در دین و دستگاه انبیاء است زیرا انبیاء و اولیاء الهی و به تبع آنها مؤمنین، با اتصال به علم و قدرت خالق (نامحدود) به آزادی می‌رسند و نیازی به اختیارات و اموال مادون ندارند، اما کفار و منافقین با تکیه به مخلوق (محدود) گرفتار و اسیر محدودیت می‌شوند و همواره به دنبال تعدّی به دیگران برای به چنگ آوردن مقدورات و حفظ قدرت خود هستند. لذا هنگامی که نظام اسلامی به یک منطق و ریاضیات جدید برای ساخت تمدّن اسلامی تکیه کند، آنگاه روشن خواهد شد که مشکلات و بحران‌های اقتصادی امریکا و اروپا و... نیز با تمسک به اسلام قابل حلّ است؛ البته اگر این قدرت‌های فاسد بپذیرند که رفتار خود را با مصالح انسانی و بشری منطبق نمایند و حاضر شوند تا دست از اعمال حیوانی خود بردارند. بنابراین خضوع در برابر این تجارب و کارآمدی‌های فاسد یا خوف از آنها در میان متدینین، بسیار زشت و موجب تأسف است و چنین کسانی همانند لشگریان طالوت هستند که بدون توجه به قدرت خدای متعال، در مقابل سپاه جالوت، اظهار عجز و ناتوانی می‌کردند.
 
8. از منظر عقلانیت نیز گرچه منطق جدید در غرب، قدرت تصرّف در عینیت را به ارمغان آورده و عرصه‌های جدیدی در هوافضا، ژنتیک، نانو و... در مقابل بشر گشوده، اما قدرت تصرّف لزوماً رشد را نتیجه نمی‌دهد بلکه رشد در صورتی محقق می‌شود که تصرّف در خارج با ملاحظه‌ی تمامی ابعاد و به نحو هماهنگ انجام شود. لذا منطق جدید گرچه ربط و هماهنگی را به نحو بخشی در نظر می‌گیرد اما توانایی هماهنگ‌کردنِ تمامی تصرّفات را ندارد. اساساً کفار به دنبال هماهنگی حقیقی و منطق آن نیستند بلکه از آن فرار می‌کنند زیرا این نوع از هماهنگی، مستلزم اعتراف به امر واحد و حاکم و خروج از کفر عقلانی و اقرار به توحید از منظر منطق مجموعه‌نگری است. لذا در هر یک از تصرّفات آنان، دهها و صدها ناهماهنگی جریان داشته که خود از نظر علمی به مضارّ و عوارض آن معترف بوده‌اند اما آنها را علنی نکرده‌اند یا  با با تداوم فعالیت خط تولید مربوطه مخالفت ننموده‌اند و امروز نیز اگر برخی از این عوارض و مضرّات افشا می‌شود، اغلب برای توجیه افکار عمومی در جهت از رده خارج‌کردن یک فنّ‌آوری و وارد کردن نسل بعدی آن به بازار است. البته این دیدگاه باید از طریق مباحث استدلالی و پیچیده در تمامی عرصه‌های علم اثبات شود. 
 
9. پس همان‌گونه که حضرت امام خمینی (قدس‌سره) با انقلاب سیاسی توانست قدرت نظامی و امنیتی و سیاسیِ غرب را به چالش بکشد و حتی بمب اتمی را به سلاحی فاقد کارآیی تبدیل نماید و با مقاومت خود و مردم ایران، دشمن را ناچار کند تا از ترس ادامه‌ مبارزه‌ ملّت پس از حمله‌ اتمی و بی‌خاصیت شدن این سلاح در مقابل چشم تمامی جهانیان، از بکارگیری آن اجتناب کند؛ انقلاب فرهنگی نیز باید بتواند دستگاه محاسباتی و علمیِ دشمن را به چالش بکشد و فساد آن را آشکار کند، لذا اگر مقام معظم رهبری نسبت به «تغییر محاسبات مسئولین نظام توسط دشمن» هشدار می دهند، باید توجه داشت که کیفیت محاسبه در ریشه‌ خود به دستگاه‌های علمی و منطقی و ریاضی باز می‌گردد، یعنی تا زمانی که یک دستگاه منطقی و محاسباتی قوی‌تر به کار گرفته نشود، نه‌تنها از نظر فرهنگی و علمی در مقابل دشمن دچار چالش و ضربه‌پذیری خواهیم شد بلکه در دراز مدت، در معرض انحلال انقلاب اسلامی در تمدّن مدرن قرار خواهیم گرفت. بنابراین گفتمان انقلاب اسلامی در تداوم خود، نیازمند انقلاب فرهنگی است که تحقق آن، منوط به یک دستگاه ریاضی و منطقی نوین است.
 
--------------------------------------------
 
مطالب مرتبط:
 
 
 
 
 
 
 

 

 
 

 

با پیروزی ملّت ایران، گام اول یعنی «انقلاب سیاسی» برداشته شده است، اما در گام دوم، «انقلاب فرهنگی» به معنای «تحوّل در حوزه، تحوّل در دانشگاه و تحوّل در مدیریت نظام» ضروری است

 

حضرت امام در مقابل کفر مدرنیته موضع گرفت و نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای مدیریتیِ متداول در دنیا را به چالش کشید

 

رفتار حضرت امام، فراتر از معارف موجود حوزه بود که خود در قلّه‌ آن قرار داشت/ امام با بهره‌گیری از ادبیات وحی، به بنیانگذار «عرفان اجتماعی» تبدیل شد

 

در مسئله «ریزش‌های انقلاب» همگان به مواضع امام و رهبری امتحان می‌شوند/ کسانی که از نورانیت و حقانیت این مواضع درکی پیدا نمی‌کنند مردود می‌شوند

 

حضرت امام، دفاع اسلامی را به سخت‌افزارهای نظامی وابسته نمی‌دانست بلکه به قدرت خدای متعال تکیه داشت/ کدام عقلانیت نظامی بود که در مقابل دکترین جنگ مُدرن مقاومت کرد؟

 

امروزه امّت اسلامی با کفر مُدرنیته مواجه شده‌ است/ شرایط کنونی در کلام حضرت امام به «بت‌پرستی مُدرن» و در کلام رهبر انقلاب به «جاهلیت مُدرن» تعبیر شده است

 

حقیقتی که امام وارد زندگی مردم کرد این بود که خداپرستی دارای احکام عملی است که تنها بر اساس تبعیت از ولی‌فقیه قابلیت تحقق می‌یابد

 

آنچه که بشر در این دوره از تاریخ به آن مبتلاست، «شرک و کفر عقلانی» است/ باید تا قبل از ظهور حضرت ولی‌عصر، یک تمدّن مقاومتی برپایه‌ی عقلانیت دین‌محور محقق شود

 

 



 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home