هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
چهارشنبه، 20 فروردين 1404
ساعت 14:48
به روز شده در :

 

 

 

رجانیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

چهارشنبه 4 آذر 1388 ساعت 12:02
چهارشنبه 4 آذر 1388 15:32 ساعت
2009-11-25 12:02:14
شناسه خبر : 24948

ایران: فرح دیبا سومین همسر رسمی محمد رضا پهلوی، در حالی که بیست سال از شاه کوچک‌تر بود، با وی ازدواج کرد. فرح با توجه به پیشینه‌ی خانوادگی‌اش که از قشر متوسط جامعه بود، در بدو ورود به دربار سعی کرد خصوصیات قبلی خود را حفظ کند؛ اما به زودی و پس از شناخت بیشتر دربار و فرصت‌هایی که برای او به وجود آمد، به دنبال استفاده از موقعیت خود برآمد.

وی به تدریج دریافت که در جدال قدرت با رقبا می‌بایست مانند آنان گروهی عمل کند. بدین ترتیب از طریق اعمال نفوذ در اعمال و رفتار نخست‌وزیران و تعیین وزرا و تنظیم بودجه‌ی جاری کشور در مقابل جناح دیگر دربار که اشرف در رأس آن قرار داشت، قد علم کرد.

یاران معتمد فرح افراد خانواده و هم‌کلاسی‌های دوره‌ی دبیرستان و دانشگاه وی بودند و اندکی بعد، در مشاغل مختلف به فعالیت پرداختند. با آغاز دهه‌ی پنجاه، فرح با عوامل خود در تمامی امور دخالت و حتی صراحتاً در مورد عزل و نصب افراد، اوامری را صادر می‌کرد.

فرح همواره علاقه داشت تا نشان دهد که با درد و رنج مردم آشناست و انسانی است که به فکر حل مشکلات نیازمندان و گره گشایی از کار آنان است . دفتر مخصوص ملکه به رغم قدرت ظاهری خود و تبلیغاتی که در مورد رسیدگی به امور مختلف مردم داشت، در مواردی که منافع یکی از درباریان یا اطرافیان آنان در میان بود، هر موضوع پیش آمده را با سکوت فیصله می‌داد.

در کتاب خاطرات* مینو صمیمی (از کارمندان دفتر مخصوص فرح) آمده است: «در دفتر مخصوص ملکه، نامه‌ای از یک کشاورز روستایی دیدم که نوشته بود: کارگزاران یکی از افراد متنفذ، او و خانواده‌اش را از مزرعه‌ای که چند سال پیش در برنامه‌ی اصلاحات ارضی نصیبش شده، بیرون کرده‌اند و از شکایت به دادگاه هم هیچ نتیجه‌ای نگرفته است. پس از خواندن این نامه از محمود مصلح پرسیدم: شما این نوع نامه‌ها را به اطلاع شهبانو می‌رسانید؟ او خنده‌ی تلخی کرد و بعد در حالی که با دست روی شانه‌ام زد با لحنی پدرانه گفت: خیلی خوش‌خیال و ساده‌لوح هستی. به نظرم هنوز با سیستم حاکم آشنا نشده‌ای. هیچ می‌دانی روزی چند تا از این شکایت‌نامه‌ها به دست‌مان می‌رسد؟ راجع به این نامه هم مسئله کاملاً روشن است، مرد متنفذی که کارگزارانش آن روستایی بدبخت را از زمینش بیرون کرده‌اند، شریک تجارتی یکی از برادران اعلیحضرت است. به این ترتیب معلوم است که از دست ما هیچ کاری برنمی‌آید».

* مینو صمیمی، پشت پرده‌ی تخت طاووس، ترجمه‌ی حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، چاپ هشتم، تهران 1374، صص 201- 202



 

 

 

 

https://zamzam.ir/#home