هم اکنون عضو شبکه تلگرام رجانیوز شوید
شنبه 8 دى 1403 16:13 ساعت
شناسه خبر : 383365
غرب‌زده‌ها، آنان که چه پیش از انقلاب، چه در جریان انقلاب و چه بعد از آن نگاهشان به غرب بوده و همواره مقاومت در مقابل سلطه غرب را عبث می‌دانسته‌اند، سقوط رژیم اسد در سوریه را به عنوان دلیلی بر صحت موعظه خود قلمداد می‌کنند. آنان، شکست اسد را شکست استراتژیک ایران می‌شمارند و اگر تا دیروز در نهان، امروز در علن به جمهوری اسلامی می‌گویند که با درس گرفتن از تجربه سوریه، دست از مقاومت بردارد. در محاسبات آنان، دستاورد تاریخی ملت ایران در ۸ سال مقاومت قهرمانانه در مقابل جنگ تحمیلی بهره‌مند از حمایت امپریالیسم، مقاومت در مقابل تحریم‌های سخت آمریکا و پیروزی‌های قبلی ارکان دیگر جبهه مقاومت منطقه‌ای در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی، از فلسطین گرفته تا لبنان، عراق و یمن، و در همین سوریه، اصلا به حساب نمی‌آید و آنچه برجسته می‌شود، ترور رهبران جبهه مقاومت و پیشروی ارتش اسراییل در خاک سوریه است.
طبق نسخه تجویزی آنان، ایران برای بقا و توسعه خود، راهی به جز سازش با غرب ندارد. بالاخص، اکنون که آمریکا و اسرائیل ایران را با بمب اتم تهدید می‌کنند.
بحث نظری و تئوریک با غربگرایان به کنار، آنان به سؤالات ابتدایی‌تر پاسخ دهند: مگر نه این است که جمهوری اسلامی مولود به ثمر نشستن مقاومت ملت ایران در مقابل حکومت دیکتاتوری وابسته به غرب است، حال، با دست کشیدن از مقاومت، آیا علت وجودی جمهوری اسلامی به زیر سؤال نمی‌رود!
شما نمونه ارائه دهید و ما را هم با خود همراه کنید: کدام کشور را سراغ دارید که در مسیر کسب استقلال و حفظ حاکمیت ملی خویش، با سازش با نظام سلطه به اهداف رهائیبخش خود رسیده باشد، عزت و حریت خود را حفظ کرده باشد و به توسعه متوازن و عادلانه دست یافته باشد!
می‌گویید، مذاکره می‌کنیم و معاهده می‌بندیم، امتیاز می‌‌دهیم و امتیاز می‌گیریم. اینجا هم باید پاسخ دهید: آمریکا با کدام مردم مظلوم و کشور تحت ستم به توافقی رسیده و یا معاهده‌‌ای بسته که به آن متعهد مانده باشد؟ با سرخپوستان بومی آمریکا، با حاکمان تحت نفوذ و فشار در آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا؟ تجربه برجام چه می‌شود؟ مگر آمریکا با همین پاناما معاهده ندارد که به ادعای مالکیت خود بر کانال پاناما خاتمه دهد و‌کنترل کامل آن را به پاناما بسپارد، پس چرا ترامپ در توییت خود پرچم ایالات متحده را بر روی نقشه این کانال نصب می‌کند!
نشستن سر میز مذاکره با غرب، از موضع ضعف، عین شکست است. آمریکا امروز با سیاست "اسلحه بر شقیقه" با ایران مذاکره خواهد کرد و در چنین مذاکره‌ای چیزی به جز خفت عاید نمی‌شود.
و سؤال پایانی از مرعوب‌شدگان در مقابل تهدیدات آمریکا و اسرائیل این است که، مگر نشنیده‌اید که "ترس برابر مرگ است"!
یک ادله دیگر غرب‌گرایانه برای مذاکره و سازش با آمریکا این است که به نارضایتی ملت از شرایط سخت اقتصادی ارجاع می‌دهند و نتیجه می‌گیرند که مردم بیش از این آمادگی مقاومت در مقابل نظام سلطه را ندارند. و جالب است که سیاست‌های نئولیبرالی تجویزی همین غربگرایان، هم‌چون آزاد گذاشتن نرخ ارز و کاهش مداوم ارزش پول ملی، خصوصی‌های افسارگسیخته و سرکوب حقوق و دستمزد، مسبب این نارضایتی بوده است.
پاسخ‌شان این است که عوام‌فریبی نکنید و آدرس اشتباهی ندهید. ملت ایران در مبارزه سرنوشت‌ساز خود با ستم امپریالیستی، تکلیف‌اش را با الیگارشی وابسته به این نظام نیز، که با حمایت شما شریان‌های اقتصاد کشور. را در دست دارد، روشن خواهد کرد و این طبقه ذالوصفت را از مسند قدرت ساقط خواهد کرد. و این مهم نیز تنها از مسیر مقاومت حاصل می‌شود.
