
مقتدی صدر می خواهد خود را به عنوان مرجعیت سیاسی تشیع معرفی کند/ ریشهی اعتراضات اخیر را باید در سال ۲۰۱۹ و آغاز جریان اکتبر جستجو کرد/ عربستان و آمریکا به دنبال اختلاف بین جریانهای مختلف شیعه اند
گروه بین الملل-رجانیوز: هفتهی گذشته آیت الله سید کاظم حائری، طی بیانیهای به سبب کهولت سن از مرجعیت شیعیان کنارهگیری کرده و اعلام کرد که مقلدانش زین پس از آیت الله العظمی سید علی خامنهای تقلید کنند. این عالم جلیل القدر همچنین در این بیانیه، مقتدی صدر را قدرت طلب خوانده و او را فاقد شرایط عرفی و فقهی لازم برای رهبری شیعیان عراق دانست.
این موضعگیری باعث شد تا مقتدی صدر نیز طی بیانیهای دیگر از سیاست کنارهگیری کرده و به نوعی اعتراض ضمنی خود را نسبت به این پیام آیت الله سیدکاظم حائری اعلام کند.
پس از آن بود که طرفداران جریان صدر تظاهراتی خونین و خشن را در خیابانهای این کشور برپا کرده و شبه نظامیان «سرایا السلام» که شاخهی شبه نظامی نزدیک به جریان صدر است نیز در این تظاهرات، معترضان را راهبری و هدایت می کرد.
به همین منظور رجانیوز در گفتگو با محمد باقر حکیم، کارشناس مطالعات عراق، به تحلیل وضعیت عراق پس از وقوع این حادثه و چشمانداز پیشروی این کشور پرداخته است.
آیت الله حائری طی بیانیهای ضمن استعفا از مقام مرجعیت، به فرزندان شهیدان صدر توصیه کردند که بین مردم عراق اختلاف نیانداخته و از نسبت خویشاوندی خود برای رسیدن به مقام مرجعیت و رهبری شیعیان سوءاستفاده نکنند. به نظر شما آیت الله حائری تا چه حدی میان جامعهی شیعی عراق صاحب نفوذ است و این بیانیه ایشان چقدر اثرگذار است؟
پدر مقتدی صدر یعنی شهید محمد محمد صادق صدر، که در سال ۱۹۹۱ میلادی به همراه دو فرزندش مصطفی و مومل توسط حزب بعث شهید شد، قبل از شهادتش در نطقی که آن ضبط شده است، به هواداران خود اعلام می کند که پس از من به آقای سید کاظم حائری رجوع کنید و ایشان در بین مراجع اعلمتر هستند. این نکته و حادثهای که همه آن را به یاد دارند، مستند بوده و ثبت و ضبط شده است. همچنین پس از شهادت پدر مقتدی صدر، هواداران این جریان طبق گفتهی آیت الله شهید محمدصادق صدر برای بحث مرجعیت به ایشان رجوع کردند.
اما در پاسخ به اینکه آیت الله حائری در بین مردم عراق و به طور دقیقتر جامعهی شیعهی آن تا چه حد دارای نفوذ و تسلط بوده، باید گفت که درصد پایینی است. حجم بالایی از جمعیت شیعیان عراق که حدود ۶۵ درصد از کل جامعه را در بر میگیرند، آیت الله سیستانی را به عنوان مرجع خود دانسته که در کنار و یا بعد از ایشان حضرت آقا صاحب نفوذ بوده و به عنوان مرجعیت تشیع در عراق پذیرفته شدهاند.
هواداران صدر نیز بیشتر نگاه و موضع خود را به صورت عام از نظرات مقتدی صدر دریافت میکنند. چه از منظر سیاسی و... . لکن همچنان نطق و مستند پدر مقتدی صدر، شهید مقتدی صدر باقی مانده و برخیها وظیفهی شرعی و قانونی خود میدانند که به آیت الله حائری رجوع کنند.
طبق صحبتهای آیتالله حائری، مقتدی صدر جایگاه اجتهاد و مرجعیت شیعه را ندارد. با این اوصاف و ضمن تایید عدم اجتهاد مقتدی، چرا او خود را در جایگاه مرجعیت میدید؟
ما الان به صورت مستند نمیتوانیم بگوییم که مقتدی صدر خود را در جایگاه مرجعیت معرفی کرده است. درست است که برای خود جایگاهی ایجاد کرده و مردم را کنار خود جمع میکند اما چیزی به عنوان اعلام رسمی وجود ندارد. همچنین بحث مرجعیت در عراق به این شکل است که هنگامی که شما اعلام مرجعیت میکنید باید همزمان چندین مرجع اعلم شما را تایید کنند. در مورد مقتدی هنوز چنین اتفاقی نیافتاده و این بحث که مقتدی خود را در جایگاه مرجعیت دیده، به صورت رسمی اعلام نشده است. اما مقتدی صدر خود را به عنوان مرجعیت سیاسی شیعه به ویژه پس از سال ۲۰۲۱ میبیند. این بحث و مسئله بیشتر ناظر به مرجعیت سیاسی او مورد توجه قرار گرفته و او سعی دارد خود را به عنوان یک شخصیت مرجع و رهبر سیاسی بین شیعیان بروز داده و این رهبری را به دست بگیرد.
اعتراضات موجود در عراق و شهرهای مختلف آن، با چه توجیه و علتی شروع شده و آیا ادامه دار است؟
در خصوص اعتراضات هم ما باید به سال ۲۰۱۹ برگردیم، آنجایی که جریان اکتبر در عراق آغاز شد و میتوان گفت که هواداران مقتدی صدر در کنار ملیگراها، مردم و قشر خاکستری در خیابانها حاضر شده که توسط رسانه های گوناگون نیز از جاهای مختلف، پشتیبانی میشد.
اعتراضاتی که در نهایت منجر به تغییر نخست وزیر شده و معترضان آقای عادل عبدالمهدی را کنار گذاشته و آقای کاظمی را روی کار آوردند. همهی اینها دلایل متفاوتی داشته که خود بحثهای متفاوتی را باز میکند.
اما نکتهی بعدی بحث تغییر قانون انتخابات و انتخابات زودهنگام بود. این اتفاق رخ داد و انتخابات زودهنگام برگزار شد و در اکتبر سال ۲۰۲۱ آقای مقتدی صدر توانست ۷۳ کرسی از ۳۲۹ کرسی پارلمان را بدست بیاورد. پس از این اتفاقات بود که آقای صدر فرصت را مناسب دید تا با کردها و اهل سنت ائتلاف کرده و دیگر رقبای شیعهی خود را یا تضعیف و یا حذف کند. در مقابل، همهی گروههای شیعه در ائتلافی به نام چارچوب هماهنگی، متحد شدند. آقای مقتدی صدر در یکطرف و چارچوب هماهنگی که در آن رهبران مختلفی مثل آقای نوری مالکی، آقای هادی عامری، آقای حیدر العبادی، سید عمار حکیم، صالح فیاض در آن قرار دارند، در طرف دیگر این کفهی موازنهی قدرت قرار گرفتند.
آقای صدر بسیار تلاش کرد که با آقای بارزانی و آقای حلبوسی یعنی دو ضلع کرد و سنی، حکومت را تشکیل بدهد، اما با تمام توانی که به کار بست، پس از چند ماه نتوانست ۲۲۰ نماینده از ۳۲۹ نمایندهای که میبایست در پارلمان حضور پیدا کرده تا بتوانند رئیس جمهور و نخست وزیر را تعیین کنند، همراه کند. پس از اینکه دوبار مقتدی صدر نتوانست ۲۲۰ نماینده را، همراه هم پیمانان خود به پارلمان بیاورد، اعلام کرد که من نمایندههای خودم را از پارلمان خارج میکنم. همین باعث شد که ۷۳ نمایندهی جریان صدر در پارلمان، از آن خارج شده و نمایندههای گروههای دیگر جایگزین بشوند. اینجا بود که چارچوب هماهنگی توانست با اتحادی بسیار خوب آقای محمد شیاع سودانی را به عنوان نامزد احتمالی نخست وزیری معرفی کنند. همچنین از محمد حلبوسی نیز درخواست کردند که جلسهی پارلمان را برگزار کند.
آقای صدر که مشاهده کرد، احتمال دارد تا جلسهی پارلمان برگزار شده و چارچوب هماهنگی بتواند نخست وزیر را تعیین کند، تظاهرات میدانی را آغاز کرده و با فراخواندن هواداران خود قدرت اجتماعیاش را در مقابل ساختمان پارلمان عراق به منصه ظهور رساند. مقتدی صدر با قدرت اجتماعی خود باعث شد جلسهی پارلمان برگزار نشده و انتخابات تعیین نخست وزیر نیز صورت نپذیرد. این اعتراضات ادامه داشت، تا اینکه هواداران صدر چند روز گذشته با بیانیه آقای سید کاظم حائری روبرو میشوند. در اینجا آقای مقتدی صدر واکنش نشان میدهد و عملا درگیریها و تنش مسلحانه برای تصرف دیگر نهادها آغاز میشود. اما یک روز بعد پس از بیانیه دوم آقای صدر این مسئله جمع میشود. با این توصیفات اما این امکان همچنان وجود دارد که ما شاهد اعتراضات میدانی دیگری باشیم. این تظاهرات ممکن است در قالب هر گروه و جریانی صورت گیرد؛ خواه جریان صدر باشد خواه تشرینیها.
چه آیندهای را برای صدر و جریان حامی او در عراق متصورید؟ آیا ما شاهد حذف جریان صدر خواهیم بود یا اینکه باید هر آن منتظر بازگشتشان باشیم؟ و اینکه آیا صدر به قول خودش در کنارهگیری از سیاست وفا خواهد کرد؟
به نظرم حذف هیچکدام از گروههای شیعه تصور پذیر نیست. همین چارچوب هماهنگی ۲.۵ میلیون، رای داشته است. جریان صدر هم ۸۵۰ هزار رای داشته است. شما نمیتوانید هیچگاه یک گروه یا حزبی را که از طرفداران بالایی برخوردار بوده و صاحب جایگاه اجتماعی در استانها هستند را حذف کنید. به نظر من این حذف اتفاق نمیافتد و شدنی نیست. همچنین اینکه مقتدی صدر پس از پیام و بیانیهی آقای سیدکاظم حائری اعلام کرد من از سیاست کنارهگیری میکنم، در سالهای گذشته نیز تکرار شده و او اعلام کرده بود که از سیاست خارج شده و برکناری خودش را اعلام میکند؛ اما دیدیم که پس از مدتی دوباره نیز به سیاست بازگشته است.
نقش کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نظیر عربستان سعودی و آمریکا در این تحولات چیست؟ آیا آمریکا با سیاست بیدولتی کشورهای منطقه، در مسئلهی مذکور ورود داشته و میتوان این تحرکات را به آنها نسبت داد؟
به نظرم از سال ۲۰۰۵ به بعد که سیاست و حکومت در دست شیعیان بوده است، کشورهای منطقه به صرافت افتادند تا به هر طریقی قدرت را از شیعیان بگیرند. مسائل مختلف را بوجود آمد، حمایت از گروه های تروریستی شد، تظاهرات وابسته به کشورهای غربی حادث شد، تشکیل داعش شد و نهایتا تصمیم گرفتند که در کنار حکومت شیعه بیایند و به عنوان یک بازیگر اصلی نقش ایفا کنند.
ما در بیت شیعی سه جریان داریم که قدرت اجتماعی و جریانسازی دارند. اولین جریان تحت رهبری آیت الله سیستانی است جریان وابسته به ایشان هستند، دومین جریان تحت هدایت آقای مقتدی صدر بوده و سومین جریان هم حشدالشعبی است. به نظر استراتژی و نگاه کشورهای منطقه و فرامنطقه، متقابل کردن این جریانها به هم است. مثلا اینکه جریان صدر را در مقابل دو جریان دیگر قرار بدهند و کشورهای مذکور از این جریانها حمایت رسانهای بکنند تا بتواند این تقابل و تنشها میان گروهها را افزایش داده و حتی به یک جنگ داخلی نیز بکشاند. این همان استراتژی است که کشورهای مذکور آن را دنبال میکنند.
آیندهی سیاسی عراق بعد از این اعتراضات و تحولات به چه سمتی میرود، و باید چه چیزی را متصور بود؟
آنچه که درباره عراق ممکن است و احتمال وقوع آن وجود دارد حول چند سناریو خلاصه میشود؛ سناریوی اول همپیمان شدن و به نتیجه رسیدن این دو گروه یعنی جریان صدر و چارچوب هماهنگی با یکدیگر است. سناریوی دوم نیز بحثهای مختلفی پیرامون حکومت فوق العاده، دولت فوق العاده، و یا دخالت سازمان ملل در این موضوع خواهد بود که ممکن است تنشهای خیابانی را نیز به همراه داشته باشد. اینها همهی سناریوهای قابل پیش بینی درباره آیندهی سیاسی عراق بوده که عاقلانهتر و منطقیتر آن است که سناریوی اول با پادرمیانیهای مختلف، تا سال ۲۰۲۳ به نتیجه برسد.
الان که برج نه میلادی هستیم هنوز بودجهی عراق تصویب نشده است و تا سه ماه دیگر کارمندها به مشکل بر میخورند. به همین دلیل در این سه ماه باید تصمیم گیریها گرفته شده، پارلمان تشکیل شود و یا انحلال خودش را برای برگزاری انتخابات زودهنگام اعلام کند. یا اینکه نخست وزیر موقتی جایگزین شود که با توافق دو گروه صدر و چارچوب هماهنگی همراه بوده و این نخست وزیر شرایط را برای برگزاری انتخابات زودهنگام آماده کند.
